عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۷۴۳۱
تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۳:۱۳
گفت و گوي اختصاصي عقيق با حاج يدالله بهتاش پير غلام اهل بيت
اولین دوره ای که پیر غلام ها را انتخاب کردند ما بودیم و سید محمد موسوی، آقای منصور ارضی بود، آقای علی انسانی و آقای آهی.

عقيق: حاج یدالله بهتاش متولد سال 1329 است و در یکی از روستاهای سبزوار به دنيا آمده. پير غلام است و علاوه بر مداحي هم كتاب مي نويسد و هم سخنراني مي كند و منبر مي رود. سايت درست و درماني دارد و خودش آن را به روز مي كند. گفت و گوي مفصلي با او كرديم كه بخشهايي را مي خوانيد؛

 

_ حاج آقای بهتاش بیشتر منبری هستند یا مداح‌ یا اینکه نویسنده هستند؟

من افتخارم مداحی اهل بیت است. منتها در مداحی سنت شکنی کردم و سبک خیلی خاصی هم برای خودم طراحی کردم و الحمدلله هم خیلی تأثیر گذار بوده. من مستند سخن می گویم یعنی بر اساس روایات و حدیث و این ها مطالعه می خواهد. من سبک مطالعه ام این طور است که وقتی کتابی را می خرم یا می گیرم اولاً از ابتدا تا آخر کتاب را می‌خوانم. و ثانیاً یک دفتر کنار میز کارم دارم که یادداشت برمی دارم. در  مؤسسه امیر کبیر امام جماعت بودم . آنجا یک محل فرهنگی بود، بعد یک جزوه هایی از ما چاپ شد. اولین جزوه ای که از ما چاپ شد نماز شب است که عکس امام رویش هست كه  برای جبهه ها کار شد. این کار خیلی مورد استقبال واقع شد. اولین ناشر ما هم نشر سبحان بود که الان هم تمام کتاب های ما را چاپ می کند. این ها را برای چاپ دادیم و وقتی که چاپ شد دیدیم که خیلی مورد استقبال واقع شد. من الان کتاب هایی دارم که ده مرتبه تجدید چاپ شده. کتاب روایت کربلا ده مرتبه در تیراژ پنج هزار تا تجدید چاپ شده. حدیث اهل بیت من که در هیئت رزمندگان آن را تدریس می کنم هفت بار تجدید چاپ شد.اما اگر بخواهم دقيق جواب شما را بدهم من مداح امام حسین(ع) هستم منتها در مداحی می خواهم اثرگذار باشم. این است که حدیث و روایت می خوانم.

 

_ خود شما تمایل دارید که كارتان به اين صورت ادامه پیدا کند؟

بله. چون به یک سن و سالی هم رسیدیم که توان خواندن به مدت سه ربع و یک ساعت را کمتر داریم.

 

_ اولین کتابی که تألیف کردید چه بود؟

اولین کتاب ما همین نماز شب بود که برای جبهه ها در زمان جنگ چاپ شد. بعد کتاب روایت کربلا که مقتل است از وقتی که آقا امام حسین(ع) حرکت می کند تا وقتی که اهل بیت برمی گردند. من می دانم که یک مداح چه می خواهد. روز اول محرم چه می خواهد، روز دوم چه می خواهد، روز سوم چه می خواهد. به خاطر همین بود که یازده مرتبه تجدید چاپ شده.

 

_سعی کردید که بین مداحی و این کار تعاملی ایجاد کنید؟ باتوجه به مقاتل و روایات.

بله در منبر  هم سخنرانی می کنم وهم مداحی، سعی می کنم که احادیث کاربردی را بيان كنم. مثلاً من توي بازار منبر می روم و احادیث کاربردی مي خوانم. یک وقت شمیران منبر می روم کارم فرق می کند . یک وقت هایی برای ختم به عنوان منبری دعوت می شوم آن جا یک کاربرد دیگری دارد. يك بار توي مجلس ختم بودم به من گفتند که اینجا دو نفر قهر هستند شما یک جوری صحبت بکنید بلکه در این ها اثر گذار باشد. من آمدم درباره مرگ صحبت کردم و رساندم به اینجا که قدر همدیگر را بدانیم. بعد گفتم که اگر دو تا فامیل با هم قهر باشند چه اتفاقی می افتد. حدیث خواندم كه دو نفر اگر با هم قهر باشند و سه روز بگذرد و با هم آشتی نکنند اگر بمیرند مسلمان نمی میرند. آمدم روی این مانور دادم خدا شاهد است هنوز مجلسم تمام نشده بود كه دیدم این دو نفر دارند روی همدیگر را می بوسند. 

_ حاج آقا تحصیلات علوم دینی شما چقدر است؟ و آیا در  موفقیت شما روي منبر تأثیر گذار است؟

صددرصد. من در محضر آیت الله العظمی گلپایگانی روضه خواندم . خب آدم یک مطلبی را مستند می خواند اما صحیح خواندنش هم یک مطلبی است. اگر آدم ادبیات عرب را نداند بعد از یک مدتی مرفوع مجذوب می شود و مجذوب مرفوع و این حرفها. بعد هم آقا می گوید تو که بلد نیستی چرا می خوانی. من اگر روحانی باشم کمتر به من گیر می دهند ولی وقتی مداح هستم حساس تر می شوند و در آخر هم می گویند که بلد نیستی بخواني. پس باید یک مایه علمی باشد که مطلبی را که می گوییم صحیح بگوییم. حالا ما هم همه چیزها را صحیح نمی گوییم گاهی ممکن است که ضعف هایی هم داشته باشیم ولی بنا بر این است که حتی الامکان حرف مستند و درست بزنیم و صحیح سخن بگوییم که مورد اعتراض واقع نشود. وقتی انسان به مطلبش اطمینان داشته باشد، با اطمینان هم صحبت می کند. وقتی سخن می گوید دیگر دستپاچه نمی شود و تحصیلات می تواند اثر گذار باشد.

 

_ فعالیت شما در فضای مجازی خیلی برای ما جالب بود. الحمدلله شما منصب پیر غلامی را دارید ولی با وجود این از فضای روز هم جدا نشدید. به نظر شما فضای مجازی چقدر در هدايت انسان ها مؤثر است؟

اولین دوره ای که پیر غلام ها را انتخاب کردند ما بودیم . الان شرط سنی 60 سال به بالا را گذاشتند ولی آن وقت این جوری نبود . 

اولین دوره ما بودیم و سید محمد موسوی بود،آقای منصور ارضی بود،آقای علی انسانی بود و آقای آهی. ولی الان ده سال گذشته. آن وقت 

من حدوداً 50 ساله بودم ولی الان 62 سال سن دارم. وقتی که ما منبری می رویم فقط برای پیرمردها و پیر زن ها منبر نمی رویم. خواه ناخواه توي مجالس ما جوان ها می آیند و ما هم باید با مسائل روز آشنا باشیم. خب این باعث می شود که من وقتی با اینترنت سر و کار دارم اطلاعات روز را بگیرم و دو تا خبر گزاری را هم نگاه کنم. یک کسانی هستند که خارج از کشور هستند و من را می شناسند من می خواهم  مطالبم را به آنها منتقل کنم خب آنها می دانند که من یک وب سایتی دارم و به آن سر می زنند. تصمیم گرفتم که یک لپ تاپ بگیرم و این هم روی کار تخصصی من اثر گذار است. مثلاً اگر یک حدیث را بخواهم قبلا باید کتابخانه را می گشتم تا پیدا کنم ولی الان با یک سرچ فوری می آید یا فلان آیه قرآن را می خواستم سریع سرچ می کنم. ولی قبلاً باید تفسیرها را می گشتم. خب کار من خیلی ساده تر شده. این عقیده خودم است و در کلاس ها هم به مداح ها گفتم که اگر ما تنبلی نکنیم دسترسی به خیلی چیزها داریم. آن وقت ها یک شعری را که می خواستيم چقدر باید دنبالش می گشتيم و از این و آن خواهش می کرديم که شعر بدهند ولی حالا توي سایت ها شعرهای خوب را می توانیم پیدا کنیم.

از شهاب مرادی خواستم که برای من یک وب سایت بسازد و ایشان هم  که با پسر بزرگم همکلاس بوده این کار را برای من انجام داد. استارت اولیه وب سایت را ایشان برای من زدند ولی بعد خودم یاد گرفتم . ایشان قبلاً از پا منبری هاي من بودند ولی الان با این موقعيتش هنوز هم به ما ارادت دارد و اظهار محبت می کند. توصیه من به رفقا و مداحان این است که در فضای مجازی هم حرکت بکنند. به میدان بیایند. 

 

_ آقای بهتاش شما استادی داشتید؟

استاد به آن شکل نه. چون ما توي یک محیط روستایی بودیم. ممکن بود که نوارهای مداح های مشهور هم گوش می دادیم مانند حاج احمد علامه. ولی این که بخواهیم بنشینیم در محضرشان و چیزی یاد بگیریم نه. من آقای علامه را خیلی دوست داشتم . هم خوش معلومات بود، هم وزین بود، هم آدم بزرگواری بود.جالب این است که هر وقت افراد من را می بینند می گویند که ما یاد حاجی علامه می افتیم و برای ایشان طلب مغفرت می کنند . شاید یک كمي از ایشان الگو گرفته باشم. چون وزانت و خوش معلومات بودن ایشان را دوست داشتم.  

_ شما از نزديك با آقای علامه ارتباط داشتيد؟

بله این اواخر که با هم رفاقت داشتیم و با هم منبر می رفتیم و مجالسي با هم داشتیم و رفت و آمد داشتیم . چون ما سبک مداحیمان مانند هم بود و من با خیلی از مداحان حتی سالی یک بار هم برخورد ندارم ولی با بعضی ها که همفکر هستیم مراوده داریم. آقای علامه هم از آنها بود.

 

_ شما هر شعری را می خوانید؟

نه.

_ مثلا لزوماً بگویند که این شعر در دستگاه اهل بیت گفته شده حالا مقدس است باید خواند حالا هر چی می خواهد باشد.محتوای شعر برای شما چقدر مهم است؟

گاهی یک شعر ممکن است که خیلی خوب هم باشد منتها از لحاظ اعتقادی ضربه بزند. من توي نوار شنیدم که کسی می گفت که «قل هو الله دروغی بیش نیست/ خدا دختری دارد که اسمش زینب است.» شاید این احساسات را تحریک بکند و شاید از لحاظ احساسی خوب باشد ولی این دارد کفر می گوید.

 خدا حفظ کند این آقای آهی را خیلی در این زمینه تأکید دارد و حساس هم هستند و شاید گاهی اوقات هم به مداح ها بیش از اندازه هم گیر می دهند. شعر ها هم باید از لحاظ محتوایی خوب باشد و هم از لحاظ اعتقادی باید رويش کار بشود و هر چیزی را نباید خواند. حالا هر چیزی هم كه بر زبان مردم افتاد و گل کرد که نباید خوانده شود.

 

_ ارتباط شما با خانه مداحان به چه صورت است؟

بنده عضو خانه مداحان هستم . در هیئت رزمندگان هم ما جزء هیئت علمی‌اش هستیم و حتی آقای سنگری و سعید حدادیان و این تیپ آدم ها هستند. ما را به عنوان ریاست هیئت به خاطر سن‌مان انتخاب کردند و رابطه تنگاتنگ با خانه مداحان و هیئت رزمندگان داریم. 

 

_ اولین بار که به عنوان پیر غلام معرفی شدید چه احساسی داشتید؟

واقعاً مثل این است که یک مدالی به من بدهند آن هم از طرف اهل بیت. معلوم است که خیلی احساس خوبی دارم.

 

_ چرا کسی که پیر  غلام می شود از فضای هیئت دور می شود و یا هیئتی ها از آن فاصله می گیرند. قدر پیر غلام دانسته نمی شود. آیا پیر غلامی فقط به صداست؟

این را باید به مردم گفت. کسی که عمری برای شما کار کرده، اشک گرفته، در تمام شرایط با شما همگام و همراه بوده،حالا توي خانه اش افتاده و نمی تواند حرکتی بکند را باید فراموشش نکرد، باید قدردانی کرد، به یادش بود، حالا نه فقط از لحاظ مادی، گاهي برویم یک سری بزنیم یک احوالی بپرسیم.  

 

_ حاج آقا شما هیئت هفتگی ثابت دارید؟

من به خاطر این که دهه گی زیاد دارم محرم وصفر دو تا ماه فاطمیه ، ماه رمضان برنامه دارم و به خاطر همین نمی توانم. تنها می روم هیئت پیر عطا كه از هیئت های قدیمی است. 

 

_ شما فرمودید که چند باری خدمت حضرت آقا مداحی کردید ایشان توصیه ای به شما داشتند یا شده مطلب خاصی به شما بگویند؟

اولین باري که من خدمت ایشان خواندم و به من هم گفتم که بخوانم ولی حدیث خواندم. سخن ایشان هنوز تو گوشم است که سه مرتبه فرمودند خیلی خوب بود. این یک پشت گرمی برای من است. خود آقا هم در مجالس ایام فاطمیه چند بار متذکر شده اند که مجالس بدون موعظه نباشد. 

 

_کربلا رفتید؟

متعدد.

 

_ اولین باری که کربلا رفتید کی بود؟

اولین بار زمانی بود که هنوز راه کربلا باز نشده بود و ما دومین گروه بوديم که از راه سوریه و مرز اردن به طرف کربلا می رفتیم که خیلی هم به سختی رسیدیم. زیارت که رفتیم خیلی هم شلوغ نبود و یک عده ای بودند که خیلی هم تحویلمان هم گرفتند و باتشریفات وارد حرم می شدیم. ما دو گروه بودیم که اولین حرفی که به همسرم زدم بعد از زیارت اين بود كه دیگر آرزویی ندارم.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۳۷ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۴
0
3
كرامت حاج اقاي مرادي و ادبسان مثال زدني است.
حسن
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۶:۱۳ - ۱۳۹۵/۰۴/۱۶
0
0
سلام
خدا حاج اقا را حفظ کند وسلامتی بهش بدهد وبا ال محمد ص محشور شود
خدایا عاقبت همه را ختم به خیر کن
هرکسی که این متن را خواند به روح شهدا وعلما عرفا یک صلوات بفرست
برای من هم دعا کنید دمتون گرم
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۹:۴۰ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
0
0
خیلی عالی بود خدا حافظش باشه
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین