معاون عتبات عاليات مركز پزشكي حج و زيارت ضمن بيان خاطراتي از عنايات ويژه امام حسين(ع) به گروه‌هاي پزشكي اعزامي به عتبات عاليات، گفت: معتقدم امام حسين(ع) به پزشكان صميميت بيشتري دارد كه از ميان اين همه مشتاق پزشكان را براي خدمت دعوت مي‌كند.
عقیق: علي حيدري، معاون عتبات عاليات مركز پزشكي حج و زيارت كه سال‌ها تجربه حضور و اعزام پزشك به عتبات عاليات را دارد به بيان تعدادي از خاطرات خود پرداخت و گفت: بحث عزاداري و زيارت امام حسين(ع) با شيعه گره خورده است. طي 11 سال اتفاقاتي را ديده‌ايم كه هيچ جا نمي‌تواند اتفاق بيفتد مگر در كربلا.
وي ادامه داد: قبل از اينكه بحث پرواز بين ايران و عراق برقرار شود زائران به صورت زميني به عراق مسافرت مي‌كردند پزشكان ما نيز زميني به عراق اعزام مي‌شدند. پزشكان را با هواپيما به كرمانشاه مي‌فرستاديم و بعد از آنجا زميني به عراق مي‌رفتند.
حيدري با اشاره به اينكه در آن زمان در صدور ويزا نيز مشكلاتي وجود داشت، اظهار كرد: مشكلات زيادي را پشت سر گذاشتيم و اكنون در مرحله‌اي قرار داريم كه ويزاها به راحتي صادر و پزشكان با هواپيما به عراق مي‌روند.
وي به روزي اشاره كرد كه قرار بود پزشكان داوطلب خدمت در عتبات عاليات با هواپيما به كرمانشاه رفته و از آنجا راهي عراق شوند، اما به دليل مشكلات نرم‌افزاري ويزاها آماده نشد و ادامه داد: در آن روز ما اميدوار بوديم ويزاها را تا ظهر دريافت كنيم و حتي يك نفر را در سفارت عراق مستقر كرده بوديم تا بالافاصله پس از دريافت ويزاها آنها را به ما برساند و همه پزشكان نيز در فرودگاه مهرآ‌باد منتظر بودند تا ويزاها برسد، اما ويزاها هنوز صادر نشده بود؛ ما بايد تصميم گيري مي‌كرديم. تعداد زيادي بليط هواپيما داشتيم و نمي‌توانستيم پزشكان را در تهران نگه داريم نهايتاً تصميم بر اين شد كه پزشكان به كرمانشاه بروند تا در نهايت ويزاها را پس از صدور به آنها برسانيم.
معتقدم اين هواپيما به دستور امام حسين(ع) ايستاد تا خادمان امام حسين(ع) راهي كربلا شوند
معاون عتبات عاليات مركز پزشكي حج و زيارت در ادامه گفت: شخصاً به سفارت عراق رفتم و با رايزني ويزاها آماده شد و يك موتور آماده بود تا ويزاها را به فرودگاه برساند اما دير شده بود و فكر مي‌كرديم هواپيما حتماً پرواز كرده است اما وقتي به فرودگاه رسيديم ديديم هواپيمايي كه قرار بود پزشكان را ببرد دچار نقص فني شده و هنوز پرواز نكرده است به محض اينكه ويزاها را به دست پزشكان داديم اعلام شد هواپيما درست شده و پرواز به سرعت صورت گرفت و من عميقاً معتقدم اين هواپيما به دستور امام حسين(ع) ايستاد تا خادمان امام حسين(ع) راهي كربلا شوند.
امام حسين(ع) با پزشكان صميميت بيشتري دارد
وي در ادامه سخنانش گفت: من به پزشكان مي‌گويم كه به خود بباليد. اعتقاد ما اين است كه در مجلسي وقتي مشكلي وجود دارد يا كاري پيش مي‌آيد صاحبخانه آنهايي كه به او نزديك‌تر هستند و صميميت بيشتري دارند را صدا مي‌كند و از آنها مي‌خواهد در كارها كمك كند. من به پزشكان مي‌گويم كه امام حسين(ع) با شما صميميت بيشتري دارد كه ميان اين همه آدم كه به زيارت وي مي‌روند شما را براي كمك دعوت كرده است.
حيدري خاطره ديگري را تعريف كرد و گفت: سال 85 بود و شرايط خاص امنيتي در عراق، ما در حال بردن دارو براي درمانگاه‌هاي كربلا بوديم كه شب تاسوعا به دوراهي ورودي كربلا رسيديم. ما نامه داشتيم و تمام كارها قانوني صورت گرفته بود اما تمام راه‌ها را بسته بودند. من به افسري كه مسير را بسته بود گفتم كه دارو داريم و مي‌خواهيم به كربلا ببريم. افسر خنديد و گفت ما اجازه نمي‌دهيم حتي يك گنجشك از اينجا عبور كند، شما شب تاسوعا مي‌خواهيد تريلي از اينجا عبور دهيد!
انگار كسي به او گفت كه راه را باز كند
وي ادامه داد: خيلي صحبت كرديم اما قبول نكرد چاره‌اي نبود پس تصميم گرفتيم راهي نجف شويم اما نگاه ما به عنايت امام حسين(ع) جور ديگري است به همين دليل نگاهي به سمت كربلا كردم و گفتم يا اباعبدالله ما آمديم براي زائران تو دارو بياوريم عيبي ندارد مي‌رويم نجف پيش پدر بزرگوارتان. در همين فاصله كه به راننده گفتم دور بزند تا به سمت نجف برويم، همان افسر بازگشت و نگاهي به من كرد و گفت از اين ايست بازرسي تا شروع حدود مرزي امنيتي كربلا 5 كيلومتر در اختيار من است، اين مسير را باز مي‌كنم تا بروي اما بقيه آن را نمي‌دانم.
برايم جالب بود همان لحظه‌اي كه به امام حسين(ع) توسل كردم، افسري كه چند لحظه قبل گفته بود به هيچ عنوان اجازه نمي‌دهد برويم خودش بازگشت و گفت برويد «انگار كسي به او گفت كه راه را باز كند» و وقتي رسيديم به ورودي كربلا از طرف استانداري كربلا به استقبال ما آمدند و با اسكورت راهي شهر شديم و شب تاسوعا وارد كربلا شديم، تا صبح هم همه داروها جابه جا شد.
آخرين خاطره‌اي كه دكتر حيدري براي ما تعريف كرد مربوط به انفجاري مي‌شد كه به شهادت تعدادي از هموطنان ما منجر شد. وي تعريف كرد كه روز قبل از عرفه يكي از روحانيان كاروان‌هاي ايراني پيش ما آمد و گفت ديشب خواب ديدم بين‌الحرمين باز شده و يك باغ بسيار عجيبي بين دو حرم وجود دارد؛ افرادي وارد اين باغ مي‌شدند اما برخي كه مي‌خواستند وارد باغ شوند پرده حائلي مي‌افتاد و باز مي‌گشتند، خود من هم جزو كساني بودم كه كه پرده حائل افتاد و نتوانستم وارد باغ شوم.
شهدايي كه وارد باغ بين‌الحرمين شدند
فرداي آن روز انفجاري رخ داد و تعداد زيادي از هموطنان ما كشته شدند، آن روحاني پس از حادثه مي‌گفت كه برخي چهره‌هايي كه وارد آن باغ شدند را به خاطر مي‌آورم و ديدم كه شهيد شده‌اند.
وي ادامه داد: از اين اتفاق‌‌ها بسيار زياد است و فقط مي‌توانم بگويم بحث زيارت امام حسين(ع) با مردم ما گره خورده و جاي توسعه و كار زيادي دارد. در روايت‌هاي صحيحه ما كه اسناد قوي دارد زيارت امام حسين(ع) معادل 72 حج عمره مقبوله محسوب شده است. در شب‌هاي قدر ما از خداوند حج مقبول مي‌خواهيم معني اين مسئله اين است كه حج غير مقبول نيز داريم اما در خصوص زيارت امام حسين(ع) گفته شده كه حج مقبول نه هر حجي.
منبع: ايكنا
211008
وي ادامه داد: قبل از اينكه بحث پرواز بين ايران و عراق برقرار شود زائران به صورت زميني به عراق مسافرت مي‌كردند پزشكان ما نيز زميني به عراق اعزام مي‌شدند. پزشكان را با هواپيما به كرمانشاه مي‌فرستاديم و بعد از آنجا زميني به عراق مي‌رفتند.
حيدري با اشاره به اينكه در آن زمان در صدور ويزا نيز مشكلاتي وجود داشت، اظهار كرد: مشكلات زيادي را پشت سر گذاشتيم و اكنون در مرحله‌اي قرار داريم كه ويزاها به راحتي صادر و پزشكان با هواپيما به عراق مي‌روند.
وي به روزي اشاره كرد كه قرار بود پزشكان داوطلب خدمت در عتبات عاليات با هواپيما به كرمانشاه رفته و از آنجا راهي عراق شوند، اما به دليل مشكلات نرم‌افزاري ويزاها آماده نشد و ادامه داد: در آن روز ما اميدوار بوديم ويزاها را تا ظهر دريافت كنيم و حتي يك نفر را در سفارت عراق مستقر كرده بوديم تا بالافاصله پس از دريافت ويزاها آنها را به ما برساند و همه پزشكان نيز در فرودگاه مهرآ‌باد منتظر بودند تا ويزاها برسد، اما ويزاها هنوز صادر نشده بود؛ ما بايد تصميم گيري مي‌كرديم. تعداد زيادي بليط هواپيما داشتيم و نمي‌توانستيم پزشكان را در تهران نگه داريم نهايتاً تصميم بر اين شد كه پزشكان به كرمانشاه بروند تا در نهايت ويزاها را پس از صدور به آنها برسانيم.
معتقدم اين هواپيما به دستور امام حسين(ع) ايستاد تا خادمان امام حسين(ع) راهي كربلا شوند
معاون عتبات عاليات مركز پزشكي حج و زيارت در ادامه گفت: شخصاً به سفارت عراق رفتم و با رايزني ويزاها آماده شد و يك موتور آماده بود تا ويزاها را به فرودگاه برساند اما دير شده بود و فكر مي‌كرديم هواپيما حتماً پرواز كرده است اما وقتي به فرودگاه رسيديم ديديم هواپيمايي كه قرار بود پزشكان را ببرد دچار نقص فني شده و هنوز پرواز نكرده است به محض اينكه ويزاها را به دست پزشكان داديم اعلام شد هواپيما درست شده و پرواز به سرعت صورت گرفت و من عميقاً معتقدم اين هواپيما به دستور امام حسين(ع) ايستاد تا خادمان امام حسين(ع) راهي كربلا شوند.
امام حسين(ع) با پزشكان صميميت بيشتري دارد
وي در ادامه سخنانش گفت: من به پزشكان مي‌گويم كه به خود بباليد. اعتقاد ما اين است كه در مجلسي وقتي مشكلي وجود دارد يا كاري پيش مي‌آيد صاحبخانه آنهايي كه به او نزديك‌تر هستند و صميميت بيشتري دارند را صدا مي‌كند و از آنها مي‌خواهد در كارها كمك كند. من به پزشكان مي‌گويم كه امام حسين(ع) با شما صميميت بيشتري دارد كه ميان اين همه آدم كه به زيارت وي مي‌روند شما را براي كمك دعوت كرده است.
حيدري خاطره ديگري را تعريف كرد و گفت: سال 85 بود و شرايط خاص امنيتي در عراق، ما در حال بردن دارو براي درمانگاه‌هاي كربلا بوديم كه شب تاسوعا به دوراهي ورودي كربلا رسيديم. ما نامه داشتيم و تمام كارها قانوني صورت گرفته بود اما تمام راه‌ها را بسته بودند. من به افسري كه مسير را بسته بود گفتم كه دارو داريم و مي‌خواهيم به كربلا ببريم. افسر خنديد و گفت ما اجازه نمي‌دهيم حتي يك گنجشك از اينجا عبور كند، شما شب تاسوعا مي‌خواهيد تريلي از اينجا عبور دهيد!
انگار كسي به او گفت كه راه را باز كند
وي ادامه داد: خيلي صحبت كرديم اما قبول نكرد چاره‌اي نبود پس تصميم گرفتيم راهي نجف شويم اما نگاه ما به عنايت امام حسين(ع) جور ديگري است به همين دليل نگاهي به سمت كربلا كردم و گفتم يا اباعبدالله ما آمديم براي زائران تو دارو بياوريم عيبي ندارد مي‌رويم نجف پيش پدر بزرگوارتان. در همين فاصله كه به راننده گفتم دور بزند تا به سمت نجف برويم، همان افسر بازگشت و نگاهي به من كرد و گفت از اين ايست بازرسي تا شروع حدود مرزي امنيتي كربلا 5 كيلومتر در اختيار من است، اين مسير را باز مي‌كنم تا بروي اما بقيه آن را نمي‌دانم.
برايم جالب بود همان لحظه‌اي كه به امام حسين(ع) توسل كردم، افسري كه چند لحظه قبل گفته بود به هيچ عنوان اجازه نمي‌دهد برويم خودش بازگشت و گفت برويد «انگار كسي به او گفت كه راه را باز كند» و وقتي رسيديم به ورودي كربلا از طرف استانداري كربلا به استقبال ما آمدند و با اسكورت راهي شهر شديم و شب تاسوعا وارد كربلا شديم، تا صبح هم همه داروها جابه جا شد.
آخرين خاطره‌اي كه دكتر حيدري براي ما تعريف كرد مربوط به انفجاري مي‌شد كه به شهادت تعدادي از هموطنان ما منجر شد. وي تعريف كرد كه روز قبل از عرفه يكي از روحانيان كاروان‌هاي ايراني پيش ما آمد و گفت ديشب خواب ديدم بين‌الحرمين باز شده و يك باغ بسيار عجيبي بين دو حرم وجود دارد؛ افرادي وارد اين باغ مي‌شدند اما برخي كه مي‌خواستند وارد باغ شوند پرده حائلي مي‌افتاد و باز مي‌گشتند، خود من هم جزو كساني بودم كه كه پرده حائل افتاد و نتوانستم وارد باغ شوم.
شهدايي كه وارد باغ بين‌الحرمين شدند
فرداي آن روز انفجاري رخ داد و تعداد زيادي از هموطنان ما كشته شدند، آن روحاني پس از حادثه مي‌گفت كه برخي چهره‌هايي كه وارد آن باغ شدند را به خاطر مي‌آورم و ديدم كه شهيد شده‌اند.
وي ادامه داد: از اين اتفاق‌‌ها بسيار زياد است و فقط مي‌توانم بگويم بحث زيارت امام حسين(ع) با مردم ما گره خورده و جاي توسعه و كار زيادي دارد. در روايت‌هاي صحيحه ما كه اسناد قوي دارد زيارت امام حسين(ع) معادل 72 حج عمره مقبوله محسوب شده است. در شب‌هاي قدر ما از خداوند حج مقبول مي‌خواهيم معني اين مسئله اين است كه حج غير مقبول نيز داريم اما در خصوص زيارت امام حسين(ع) گفته شده كه حج مقبول نه هر حجي.
منبع: ايكنا
211008
