عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

با حضور شاعران آیینی تهران و قم در حسینیه سادت
شصت و ششمین حلقه شعر آیینی فرات با حضور سید مهدی حسینی ، میثم داودی ، مهدی عزیزیان ، مجتبی عسگری ، هادی ملک پور ، محمد رضا طالبی ، روح الله گایینی ، حسین جعفری و دیگر شاعران آیینی تهران و قم روز دوشنبه 24 آبان 94 در حسینیه سادات برگزار شد
سرویس شعر آیینی عقیق : شصت و ششمین حلقه شعر آیینی فرات با حضور سید مهدی حسینی ، میثم داودی ، مهدی عزیزیان ، مجتبی عسگری ، هادی ملک پور ، محمد رضا طالبی ، روح الله گایینی ، حسین جعفری و دیگر شاعران آیینی تهران و قم روز دوشنبه 24 آبان 94 در حسینیه سادات  برگزار شد.

در این برنامه چند تن از شاعران از جمله میثم داودی ، روح الله گایینی ، مجتبی عسگری ، محمد رضا طالبی و هادی ملک پور به شعر خوانی پرداخته و استاد سید مهدی حسینی به نقد اشعار پرداختند.






تعدادی از اشعار خوانده شده را در ادامه می خوانید:



میثم داودی :

نشسته بود که تصویر محشری بکشد

که روی خاک خرابه مگر سری بکشد

نشسته بود که طرح از سر بزند

نه اینکه قایق در خون شناوری بکشد

کسی ندیده که طفلی سه ساله بغض کند

و بر سر پدرش دست مادری بکشد

میان قصر در گوش عمه گفت آرام

عمو کجاست که فریاد حیدری بکشد

شکست بغضی و طرح سری مجسم شد

که شعله بر جگر خون دختری بکشد

زمین به لرزه می افتد سه ساله پیش پدر

خدا نکرده اگر آه دیگری بکشد

نشست و روی زمین پلک بست و رفت به عرش

کبوتری که پرش سوخت تا سری بکشد

نقد استاد:

نشانه های محسوس و تصویر های زنده در شعر شما زیاد است.

بیت: کسی ندیده که طفلی ...: حسی و قشنگ بود

زبان شعرشما تموج دارد اما مضمون های خوبی در آن دیده می شود

یعنی زبان بعضی جاها حسی می شود بعضی جاها تحلیلی می شود فضاهای متفاوت وجود دارد و یکدستی لازم نیست ، بعضی ناقدان ایراد می گیرند. بعضی نشانه ها به شخص شاعر بر می گردد مثل : تصویر قایق در خون شناور که در محور هم نشینی با واژه های دیگر انواع کنایه را رقم زده است .

ردیف منتخب شما هم  پر ظرفیت است .

روح اله گایینی :

به هر الله اکبر عرش می افتد به پای تو

اذان را دلنشین تر می کند سوز صدای تو

تو گفتی اشهد ان علیا حجت الله و

میان دشت پیچید صدای آشنای تو

شده وقت نماز عصر از جا بر نمی خیزی

شهید غرق در خونم عبای من برای تو

دگر از اربااربا بودنت حرفی نخواهم زد

تکلم می کنم با تکه تکه تکه ها تو

دلم خوش بود اینکه تو عصای پیری ام هستی

عصای پیریم هستم در این لحظه عصای تو

دو بیتی بودی و حالا غزل هستی نمی دانم

چه خواهد کرد با این شعر تقطیع هجای تو

جوانان بنی هاشم خبر دارند و می بینند

هوای دیگری در سر ندارم جز هوای تو

تو را تا خیمه آوردند و می دانم که تا محشر

شقایق می دمد از خون تو در کربلای تو

نقد استاد:

در زبان حال باید دقت شود که این شعر از زبان چه کسی دارد بیان می شود و شان و منزلت ایشان را باید لحاظ کرد.

وزن  شعر تکرار مفاعیلن است و وزن  بسیار روان است. در حالیکه برخی  واژه های این شعر حمایت لازم را از وزن نکرده و از آن سلیسی و روانی لازم برخوردار نیست. بیت اول قابل مقایسه با بیت دوم از نظرزیبایی نیست در واقع بیت دوم هیچ نکته ی شعری ندارد. بیت شهید غرق در خونم بیت بسیار خوبی است چون به روضه عبا آوردن نگاه تازه ای داشتید. بیت بعد سه بار تکه را آوردن هیچ دلالت هنری ندارد از طرفی هم خیلی ها قائل هستند اربا اربا به معنی تکه تکه شدن نیست.

قافیه شعر هم خلاء موسیقیایی دارد

هادی ملک پور:

سرخوش از جرات پروانه شدن داشتنم

سخت حیرت زده ی روح به تن داشتنم

زیر تیغی و مرا اذن هواداری نیست

خجل از کنیه فرزند حسن داشتنم

شده یاد آور آن شیر جمل نعره من

لال شد خصم به فریاد نزن داشتنم

به خداوند که فارق ز عمویم نشوم

لشگری خیره به این فن سخن داشتنم

پیکرت روی زمین پیرهنی نیست تنت

چه کنم پیش تو با شرم کفن داشتنم

بازویم شد سپر تیغ عدو گرچه هنوز

شرمساراز تو و از سر به بدن داشتنم

استخوان های تنم را به تنت دوخته اند

مثل گیسوی تو شد چین و شکن داشتنم

جرم این است که من یاد ز مادر کردم

نیزه در سینه و تیری به دهن داشتنم

نقد استاد:

در شعر فضاهای حماسی ایجاد کردید اما استفاده از این ترکیب ردیف قافیه به شدت دست و پای شما را بسته است. بیت دوم شعر (فرزند حسن داشتنم ..) خوب است اما بیت بعد فریاد نزن داشتنم اصلا مناسب این شعر نیست و در نیامده . بیت بعدی پیرهنی نیست تنت ایراد تاریخی دارد. و یا بیت آخر تیر به دهن داشتن هم همینطور.

حسین جعفری :

سیلی جفا به صورت من مزنید

بر داغ دل یتیم دامن مزنید

بانیزه وتازیانه من رابزنید

باچوب ولی لب و دهن را مزنید

 

تا شمر مرابه تازیانه میزد

بر زخم دلم نمک جوانه میزد

دردانه تو نوازشش سیلی بود

دشمن همه راچه وحشیانه میزد

نقد استاد :

قافیه تازیانه ، جوانه و وحشیانه به خاطر خلاء موسیقیایی ایراد دارد.


محمد رضا طالبی:

می تازی و قلب کوچکم می لرزد

هی آینه ی پر ترکم می لرزد

سر پنجه نشان مده ز روی اسبت

دارد بدن عروسکم می لرزد

 

حالا که ظلمت رفته از سیمای نیزه

خورشید می تابد ولی بالای نیزه

 

پای برهنه کاروانی از ستاره

دارد می آید کوفه پا به پای نیزه

 

سر می رود ثابت کند بر اهل کوفه

افتاده پای نامه ها امضای نیزه

 

امشب تنور سرخ خولی پخت دارد

فردا چه نانی میرود بالای نیزه!

 

یکریز کفر سنگ ها هم در می آید

قرآن که جاری می شود از نای نیزه

 

تقصیر بازوی کبود کودکان بود

گاهی عوض میشد اگر معنای نیزه

 

منزل به منزل دختری می گفتبابا!

پس کی به آخر می رسد غوغای نیزه؟


نقد استاد:

ردیف های اسمی به واسطه محدودیتی که شاعر برای بیان مطالب دارد خیلی اوقات مناسب بیان روایی نیست . و از طرفی دستورمندی زبان هم به هم می ریزد . بیت امضای نیزه کشف شاعرانه است.

اما بیت چه نانی می رود تعبیر خوبی نیست یا غوغای نیزه جالب نیست.


مجتبی عسگری:

از انتظار خسته شده چشم های من

خورشید من طلوع کن امشب برای من

از بس که پای نیزه ی تو روشه خوانده ام

مثل دلم گرفته برایت صدای من

بابایم آمده است کجایید شامیان؟

دیدید مستجاب شد آخر دعای من

خوابیده ام سه سال فقط روی پا ی تو

یک امشبی بخواب تو هم روی پای من

خیلی کبود و زخمی و خاکستری شدی

بابا چقدر مثل همیم ای خدای من

آنقدر در نماز تو را یاد کرده ام

عطر سر تو می وزد از ربنای من

سوز دعا و سوزش پا سوز، سرد شام

می سوزد این خرابه هم از ماجرای من

من روضه ی مجسم زهرای اطهرم

مثل مدینه شام شده کربلای من

با این لباس پاره مرا دفن می کنند

مثل کفن که نه بشود بوریای من

نقد استاد:

بحث زبانحال را دوباره باید اشاره کنم  که توجه کنید  که آیا این زبانحال می تواند برای یک دختر سه ساله باشد .

حضرت رقیه داستانش بعد از روضه شیرخواره  حسی ترین داستان کربلا ست. باید شاعر همزاد پنداری کند به یگانگی زبان و شخصیت توجه کند.

شرایط تضمین : 1 این است که بیت تضمینی آنقدر برجسته باشد که ارزش تضمین داشته باشد

2. شاعر از تعبیر آمده دربیت یک شاعر دیگر استفاده می کند و آن را به اوج می برد .

یک امشبی ایراد دارد چون زبان محاوره است و در زبان معیار نمی توان از آن استفاده کرد.

سین در بیت سوزدعا نغمه ی حروف است اما واج آرایی نیست و فقط باعث سختی خوانش بیت شده است. 

بیت من روضه مجسم ... بسیار خوب است مصرع دوم مدینه ، شام و کربلا را به زیبایی کنار هم قرار دادید 

مصرع دوم بیت آخر نارسایی دارد .




ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین