عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۶۲۳۷۸
تاریخ انتشار : ۰۶ مهر ۱۳۹۴ - ۰۰:۱۷
عقیق: حاج سعید حدادایان در دوران دفاع مقدس از رزمندگان گردان مقداد لشگر محمدرسول الله(ص) تهران بود. فیلم زیر یکی از مداحی های پرشور این مداح اهلبیت در شب اعزام نیروها از پادگان دوکوهه است.



:..: دو خاطره از حاج سعید در دوران دفاع مقدس :..:

گفت از تو نمی گذرم

شب عملیات بود که من برای حلالیت‌طلبی بین بچه‌ها رفتم. شهید مریخی آمد به من گفت: از تونمی‌گذرم. من تعجب کردم و پرسیدم مگر چه کار کردم؟ گفت: این جا 6-5 مداح بود. اما از وقتی تو آمدی، این افراد روضه نخواندند

در حالی که من معتقدم این مداحان اخلاص‌شان از تو بهتر است. تو فن مداحی را خوب می‌دانی. ولی این افراد بیشتر از تو به شهادت نزدیک هستند  یک روز بعد، یکی از همین مداح‌ها شهید شد چند نفر از آن مداح‌ها نیز چند وقت بعد به شهادت رسیدند. 


اما بخوانید خاطره ای از شهید شدن حاج سعید حدادیان:

وی مدتی قبل در گفت و گویی درباره حسرت شهادت به ذکر خاطره ای از ایام دفاع مقدس پرداخت:

یک بار در جبهه، تیر به پیشانی‌ام خورد، سریع زیر لب گفتم: «یا مولاتی یا فاطمة‌الزهرا(س) انا لله و انا ‌الیه راجعون» و منتظر بودم که هر آن، حور و پری به سراغم بیایند. بعد دیدم لحظاتی گذشته و هنوز زنده هستم. پیش خودم گفتم چه قدر طول کشیده و چرا شهید نشده‌ام؟! دست کشیدم به پیشانی‌ام،متوجه شدم مرمی فشنگ به پیشانی‌ام چسبیده و کمی آن را خراش داده است. آن زمان بود که متوجه شدم بُرد مفید گلوله تمام شده بوده و جانی برای کشتن نداشته است و واقعاً حسرت خوردم.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
حجت
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۵:۴۵ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۷
0
0
متن کامل دوکوهه رو میخوامش
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین