عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۵۸۷۷۰
تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۹:۴۶
در نگاه اسلامی انسان حی متأله تعریف می‌شود و در نگاه عرفان‌های نوظهور و اومانیستی، حیوان ناطق، بر اساس همین تعاریف در اسلام قرب الهی هدف است و در عرفان‌های نوظهور، برخورداری این دنیایی
عقیق:مهدی سالاری (معاون پژوهش مؤسسه راهبردی حق‌پژوهی): همان طور که می‌دانید یکی از اهداف غرب در ایجاد عرفان‌های نوظهور و ترویج آن در جهان اسلام و به خصوص ایران تغییر سبک زندگی دینی و جایگزین کردن اکوسیستم حیوانی است، مقوله سبک زندگی یکی از موضوعاتی است که امروزه افراد بسیاری درباره آن می‌نویسند و می‌گویند، اما کمتر جنبه درون دینی آن مورد توجه قرار می‌گیرد.
دین اسلام به عنوان دین ماندگار، برای سبک زندگی راهکارهای بسیاری دارد، مسلمان هیچ گاه رها نبوده و برای کوچک‌ترین و ریزترین شئون زندگی خود دستورالعمل دارد؛ در نوع راه رفتن، پوشیدن، جنس لباس، رنگ لباس، خوردن، نوع خوراک، زمان خوراک، مقدار خوراک، سخن گفتن، مقدار آن و ...، با این وجود سبک زندگی که اسلام ارائه می‌دهد هیچ گاه مورد پسند جوامع استکباری نبوده و نخواهد بود.

*اما سبک زندگی
سبک زندگی یکی از عرصه‌های بسیار مهم و تأثیرگذار در فرهنگ عمومی است و فرهنگ است که زندگی ما را اداره می کند و به کمک سبک زندگی است که ما معانی رفتار دیگران را درک می‌کنیم و می‌توانیم رفتارها را از هم تمییز دهیم.
یکی از مهمترین ابعاد مفهوم سبک زندگی این است که دین می‌تواند به عنوان نیروی برتر، نقش حیاتی در الگوی حیات و نحوه زیستن آدمیان بر روی کره زمین ایفا کند، دین به عنوان نظامی از باورها، ارزش‌ها و رفتارها می‌تواند آدمی را برای دستیابی به سبک الهی در زندگی یاری دهد.
زندگی به سبک اسلام با زندگی به سبک عرفان‌های نوظهور به دلیل تفاوت مکتب، هم دارای ریشه متفاوت و هم میوه و محصول متفاوت است
سبک زندگی اسلامی بر اساس دین اسلام و تفکر شیعی بنا نهاده می‌شود، افرادی که این الگو را برای سبک زندگی خود بر می‌گزینند، هیچ‌گاه نمی‌توانند نسبت به اتفاقات عالم بی‌تفاوت باشند، آن‌ها ریسمان زندگی خود را با خداوند گره زده‌اند و کسی که با خداوند اتصال برقرار کند، سرنوشت تمام موجودات عالم برایش اهمیت پیدا می‌کند.
زندگی به سبک اسلام با زندگی به سبک عرفان‌های نوظهور به دلیل تفاوت مکتب، هم دارای ریشه متفاوت و هم میوه و محصول متفاوت است، در عرفان‌های نوظهور زندگی یک ماهیت سیاسی و غیرخدایی و انسان محوری دارد و در اسلام زندگی بر مبنا و پایه توحید شکل می‌گیرد و به سویی در باطن و ظاهر انسان باید آشکار باشد، اسلام دارای ویژگی و شاخصه‌هایی است که نمی‌توان نشانی از آن‌ها را در دین نوین پیدا کرد.
آموزه‌های اسلام به زندگی معنی می‌دهد، آرمان‌ساز و شوق‌انگیز است، قدرت تقدس بخشیدن به هدف‌های انسانی و اجتماعی را دارا است، تعهدآور و مسئولیت‌ساز است.
در مدل سبک زندگی عرفان‌های نوظهور، عزت نفس از طریق کالا و مصرف به فرد منتقل می‌شود، اما در مدل سبک زندگی اسلام ارزشمند بودن انسان مورد تأکید قرار گرفته و نفس انسانی بدون توسل به هیچ کالا و شیئی ارزشمند و قابل احترام معرفی شده است و لباس، مقام و نژاد هیچ کدام بر عزت نفس، انسان اثرگذار نیستند.
مصرف اسراف‌گونه از آموزه‌های عرفان‌های نوظهور است، همان چیزی که غرب به دنبال آن است، مصرف هر چه بیشتر باشد، چرخ کارخانه‌های بیشتری خواهد چرخید و از این چرخش، ثروت بیشتر به دست خواهد آمد و هر چه ثروت بیشتر اعمال قدرت و استمرار استعمار بیشتر خواهد بود.
مصرف، یکی از ویژگی‌های برخاسته از جنبه حیوانیت انسان است. اگر عقل و بینش انسانی، این خواسته او را تدبیر و نظارت نکنند، انسان به ورطه نابودی کشیده خواهد شد.
جهان سرمایه‌داری که از مهمترین حامیان و مبلغان عرفان های نوظهور است بر مبنای بازار و سرمایه شکل گرفته است، بر اساس یک تغییر روانشناختی، زندگی انسانی را در شرایط طبیعی مورد تردید قرار می‌دهد و کسانی که شست‌و‌شوی مغزی شده‌اند، برای فرار از تردید خسته کننده زندگی به کالاها و اشیایی متوسل می‌شوند که برای او نجات بخش باشند.
مصرف اسراف‌گونه از آموزه‌های عرفان‌های نوظهور است، همان چیزی که غرب به دنبال آن است، مصرف هر چه بیشتر باشد، چرخ کارخانه‌های بیشتری خواهد چرخید
جهان سرمایه‌داری در ترویج عرفان های نوظهور متوقف نشده و به سوی تولید دین نوین جهانی نیز پیش رفته است و اقدامات درخوری نیز انجام داده است، رسانه یکی از بهترین ابزارهای ترویج عرفان‌های نوظهور و دین نوین است، اما هیچ‌ گاه مستقیم از این دو مؤلفه سخنی به میان نمی‌آورد.
تغییر سبک زندگی یکی از مأموریت‌های جدی رسانه در چند دهه گذشته بوده است، رسانه در اختیار جهان سرمایه‌داری است و همان کسانی که عرفان‌های نوظهور را تولید و ترویج می‌کنند.
امروزه تبلیغات به عنوان یکی از استراتژی‌های بازاریابی تأثیری شگرف بر رفتار مصرف‌‌کنندگان و چگونگی انتخاب آن‌ها دارد، تزریق تبلیغات و تحمیل آن بر مخاطبان یکی از کارکردهای رسانه‌ای است که در حقیقت با گرفتن حس زیباشناختی مخاطب و جایگزینی معیارهای جدید، پیام را منتقل می‌کند.
اگر کمی تأمل در نوع تبلیغات تلویزیون کنید، به خوبی متوجه خواهید شد که این تبلیغات به دنبال تأمین نیاز مخاطب نیستند، بلکه به دنبال آن هستند که در مخاطب نیاز ایجاد کنند.
مصرف در نگاه اسلام مذموم نیست، اما اسراف یکی از بدترین کارهایی است که اسلام از آن پرهیز داده است،‌ سبک زندگی به روش عرفان‌های نوظهور دقیقاً بر خلاف آموزه‌های اسلام پیش می‌رود، جالب اینجا است که مسلمان در این نوع سبک زندگی اسراف می‌کند، اما درکی از اسراف ندارد، به بهانه مد، ست و بهداشتی بودن اسراف می کنند و هیچ گاه از اسراف خود پشیمان نیستند.
سبک زندگی در مدل عرفان‌های نوظهور یک اکوسیستم حیوانی است تا زندگی مترقیانه انسانی، در مدل سبک زندگی عرفان‌های نوظهور انسان تمام اندیشه‌اش صرف این می‌شود که تا چه خورم سیف و چه پوشم شتا، در نگاه اسلامی انسان حی متأله تعریف می‌شود و در نگاه عرفان‌های نوظهور و اومانیستی، حیوان ناطق، بر اساس همین تعاریف در اسلام قرب الهی هدف است و در عرفان‌های نوظهور، برخورداری این دنیایی.


منبع:فارس
211008

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین