۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۲ : ۲۱
عقیق:مقام معظم رهبری در دیدارشان با جامعه مداحان کشور، ابتدا توصیه هایی درباره مداحی و مداحان فرمودند که در ادامه متن کامل فرمایشات ایشان درابن بارهمی آید.
بسماللهالرّحمنالرّحیم
والحمد لله ربّ العالمین والصّلاة والسّلام علی سیّدنا محمّد و
آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین. اللّهمّ صلّ علی فاطمة و ابیها و
بعلها و بنیها عدد ما احاط به علمک.
تبریک عرض میکنم این میلاد مسعود را به همهی عاشقان ولایت، عاشقان نبوّت، عاشقان
خاندان پیغمبر، دلباختگان فضیلت حقیقی. به شما عزیزان خوشامد عرض میکنم؛ یکایک شما
دارای ارج و مقامی هستید که اشاره خواهم کرد و عرض خواهم کرد. قبل از شروع عرایضم
یاد مرحوم آقای آهی (رحمةالله علیه) مدّاح متعهّد و پایبند و خیرخواه و پرتلاش را
گرامی میدارم.
بنده مرحوم آهی را از سالهای اوایل دههی ۴۰ میشناسم. در مشهد یک جمعی از مادحان
اهلبیت آمده بودند و ایشان فعّال بود؛ البتّه آشناییای پیدا نکردیم امّا من
ایشان را شناختم و دیدم؛ سالهای متمادی ایشان را از دور میشناختیم؛ بعد هم از
نزدیک خدمت ایشان رسیده بودیم. خدا انشاءالله درجاتش را عالی کند، بهمعنای حقیقی
کلمه، پابند و متعهّد و علاقهمند و بخصوص نسبت به جامعهی مدّاح دارای احساس تعهّد و مسئولیّت بود. و هر سال ما ایشان را در اینجا
زیارت میکردیم. رحمت خدا بر او باد؛ خدا ایشان را بیامرزد؛ خدا ما را هم بیامرزد!
سه مطلب را من عرض میکنم: یکی دربارهی شما است، دربارهی مدّاحی و دربارهی این
حرفهی بسیار شریف است؛ یکی دربارهی مسئلهی هستهای است که امروز به یک مسئلهی
رایج در کشور ما تبدیل شده است؛ یکی هم راجع به مسئلهی یمن است. این سه مطلب را
من امروز بهطور اجمال با شما عزیزان، و در واقع با ملّت ایران، مطرح میکنم.
دربارهی مطلب اوّل؛حرفهی مدّاحی حرفهی بسیار باشرافتی است؛ چرا؟ چون
در طول تاریخ کسانی بودند که ستمگران را، ظالمان را، زورگویان را مدح میگفتند و
مدح میکردند؛ امروز هم هستند. امروز هم در دنیا کسانی هستند که زبان میگشایند به
مدح پلیدترین انسانهای عالم، یا قلمهایشان را با مزد ــ با مزدی کثیف و پلید ــ در
این راه بهکار میاندازند؛ شما بهعکس، زبانتان، نفَستان، حنجرهتان، قدرت هنریتان
در خدمت مدح فضیلت است. خاندان پیغمبر خاندان فضیلتند؛ سرتاپا فضیلت. مادح خورشید
مدّاح خود است؛ شما در واقع با مدح فضیلت خاندان پیغمبر، مدح خودتان را هم میکنید
و در واقع شرافت این شغل را نشان میدهید. من چند سال قبل از این، در همین مجلس
مربوط به فاطمهی زهرا (سلامالله علیها) این شعر را از مرحوم صغیر اصفهانی
خواندم:
در حدیث آمد که اندر لیلةالاسراء پیمبر
اشترانی دید، من خود اشتری زان کاروانم
گر نداری باور و حجّت همی خواهی نظر کن
بر کتاب مدح او در دست من کاین هست بارم
رحمت خدا بر صغیر اصفهانی. بنابراین شما کتاب مدح فضیلت را در دست دارید؛ این
شرافت بزرگی است؛ خوش به حال شما؛ قدر بدانید این حرفه را، این خصوصیّات را و این
فرصت را مغتنم بشمارید. این، نکتهی اوّل دربارهی مدّاحی.
نکتهی دوّم؛ امروز جامعهی مدّاح کشور، فرصت بسیار بزرگی را در اختیار دارد؛ شما
مجالسی تشکیل میدهید؛ جمعیّتهای بزرگ، گاهی جمعیّتهای هزاران نفری و غالباً هم
جوان جمع میشوند پای منبر شما و پای خواندن شما و مدیحهسرایی و مرثیهخوانی شما؛
از این فرصت بهتر؟ اینهمه مخاطب، اینهمه دل آمادهی شنیدن و نیوشیدن، این همه
نفوس آمادهی تربیت شدن در اختیار شما هستند؛ این فرصت است؛ اِغتَنِمُوا الفُرَص
فَاِنَّها تَمُرُّ مَرَّ السَّحاب. این فرصت را مغتنم بشمرید؛ از این فرصت بهترین
استفاده را بکنید.
نکتهی سوّم؛ بهترین استفادهی از این فرصت چیست؟ تبلیغ معارف دین؛ تبلیغ همان
چیزی که این بزرگواران، این نشانههای عظمت و فضیلت برای خاطر آن، جانشان را کف
دست گرفتند؛ اینهمه رنج بردند؛ اینهمه مصیبت کشیدند؛ حادثهی عاشورا بهوجود
آمد؛ حوادث گریهآور صدر اسلام بهوجود آمد. [اینها] برای چه بود؟ برای ترویج
معارف دین بود. از این فرصت برای ترویج معارف دین، برای سوق دادن نسل جوان به عمل
به دین، به عمل به شریعت، به عمل به مسئولیّتهای بزرگ این دوران استفاده کنید.
امروز کشور ما، ملّت ما و دنیای اسلام محتاج درست فهمیدن، درست عمل کردن و
ایستادگی کردن است. ملّت ایران الگو است؛ در میان ملّت، جوانان موتور حرکتند. این جوانها در
اختیار شما هستند؛ یعنی شما با یک نگاه ملاحظه خواهید کرد که به یک معنا موتور
حرکت دنیای اسلام، زیر کلید شما است. معارف دین را تبلیغ کنید.
آنچه را مردم احتیاج دارند و آنچه را این جوانها احتیاج دارند برای پاک بودن، برای
پاک زیستن، برای سبک زندگی اسلامی، برای مسلمان شدن بهمعنای واقعی
کلمه، برای عاقبت به خیری، به اینها یاد بدهید؛ این در اختیار شما است. کِی ما در
طول تاریخ اینهمه مجلس داشتیم که در آنها اینهمه جوان جمع بشوند و دلهایشان را
در اختیار شما بگذارند. در زمان ما و در دورهی جوانی ما در مشهد اگر همهی
مدّاحها را میشمردند، از پنج شش نفر بیشتر نمیشدند، در تهران هم یکخرده بیشتر از
این. اینهمه مجلس، اینهمه گوینده، اینهمه خواننده، اینهمه هنر، اینهمه صدای
خوش، شعرا هم بهکار میافتند و آنها هم شعر میگویند؛ از این فرصت استفاده کنید؛
این هم نکتهی بعدی.
و نکتهی آخر؛ پرهیز از انحراف، پرهیز از خرافهگرایی، پرهیز از مشکلتراشی در عقاید جوانها؛ گاهی ما یک کلمهای میگوییم که یک گرهی در ذهن جوانِ مخاطب ما بهوجود میآید؛ این گره را چه کسی میخواهد باز کند؟ این گرهی را که ما با بیان ناقص خودمان یا بیان غلط خودمان یا بیتوجّهی و بیمسئولیّتی خودمان در ذهن این جوان بهوجود میآوریم و عقیدهی او را دچار مشکل میکنیم، این گره چگونه باز خواهد شد؟ اینها مسئولیّت است. اینکه ما مجلس عزاداری و مدح سیّدالشهدا را ــ که عظمت او بهخاطر شهادت است، عظمت او بهخاطر فداکاری در راه خدا است، عظمت او بهخاطر گذشت است؛ گذشت از همه چیز، از همهی خواستهها، از همهی مطلوبها ــ تبدیل کنیم به یک نقطهی سبک، به یک جایی که یک تعدادی جوان لخت بشوند، بپرند هوا، بپرند پایین و ندانند چه میگویند، درست است؟ این شکر این نعمت است که خدا به شما داده؟ این صدای خوش نعمت است؛ این توانایی ادارهی مجلس نعمت است؛ اینها چیزهایی است که خدا به همه نداده است، به شما داده؛ باید این نعمتها را شکر بگزارید. بنابراین من جامعهی مدّاح را از ته دل دوست میدارم؛ برایتان دعا میکنم؛ خداوند انشاءالله به شماها توفیق بدهد، به شماها کمک کند؛ امّا این را هم عرض میکنم که انتظارات از جامعهی مدّاح، امروز در جامعهی ایرانی و در کلّ نگاه منطقهای، انتظار بالایی است. من دربارهی حضرت صدّیقهی طاهرهی معصومهی راضیهی مرضیّه (سلام الله و سلام جمیع انبیائه و ملائکته و عباده الصّالحین علیها) چیزی نمیتوانم عرض بکنم؛ شما در بیانات خودتان مطالبی را بیان کردید، بنده هم زبانم قاصر است از اینکه مطلبی را عرض بکنم؛ [لذا] از این موضوع عبور می کنیم.
حیف که نمیشه مصداق بگم و گرنه براتون مصداق و نمونه یاوردم
ایشون 27 ساله رهبره و 60 سال خطیب بوده و 50سالم تو جریان انقلاب
بعدش تو میفهمی کجا چی بگه ؟
ما که عادت کردیم یه راه پیدا کنید از زیر حرف در برید
دقیقا عین کوفی ها که برا از زیر رفتن به جنگ در رفتن و بهانه آوردن
میگه لخت نشو هروله نکن
چشم
والسلام
هرچند رهبری مشکلاتی را دیده و فهمیده اند که اینطور میفرمایند
حضرت آقا چند وقتی هست که مرتب در مورد انحرافات هیئات مطلب میفرمایند .
اگه به فرمایشات ایشون در مدت رهبری توجه کنی حتی ایشون تو کلماتی که استفاده میکنن هم حساسیت دارن چه برسه به جملات !!!!
پس ایشون تو استفاده از کلماتی مثل لخت و بالا پریدن و پایین پریدن خواستن مطلبی رو بیان کنن
حالا نوبت ماست که ببینیم چه جور سربازی هستیم !!! پیرو هستیم یا نه !!!
این مطلب این نیست که از فردا کلا لخت شدن و بالا پریدن جمع بشه . نه .
بلکه باید آرام آرام نوع سینه زنی اصلاح بشه تا اون جوری که مرضی رضای خدا و اهل بیت هست به اجرا در بیاد .
ضمنا هرولعه کردن با این بالا و پایین پریدن عها فرق داره صد در صد !!!
هروله کردن
از طرف دیگر در هیاتهایمان باید یک بسته کامل معرفتی تحویل مخاطب بدهیم. یعنی منبری و سخنرانی ممتاز، مناجات ممتاز، گریه ممتاز، شور ممتاز و... همه با هم. نه این که فقط ایجاد شور و هیجان تنها و بالا و پایین پریدنهای بی اثر
این طور که از نظرات ایشون در قبل از محرم در پایگاه ایشون منتشر شد، مقام معظم رهبری علاوه بر لخت شدن، راضی به هروله کردن و حسین(ع) حسین... گفتن هم نیستد.
وضمنا در مورد غذای امام حسین علیه السلام که مطمئن به حلال و حرامش نیستیم، احتیاط مستحب در ترک و نخوردن آن غذا هست.
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/356633
والا ما که تو قم بزرگ شدیم دیدیم که تو روز عاشورا یه فاصله ای رو تا حرم می دون و تو سرشون میزنن و هروله میکنن
یعنی این کارم اشتباهه؟
لخت شدن که از نظر اکثر مراجع هیچ مشکلی نداره به شرط اینکه نا محرم در جلسه نباشه
خواهشا باز کنید موضوع رو ما هم بفهمیم