عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۴۶۳۰۰
تاریخ انتشار : ۰۶ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۴:۵۷
حاج منصور ارضی در مراسم دعای کمیل
اگر توجه کنید می‌بینید آرزوی انسان به سمت خدا می‌رود یعنی آنقدر کار می‌کنی که آرزوی تو فقط خدا باشد . جهت دادن به آرزو از بهترین کارهای من و شماست این آرزو کم نمی‌شود...

عقیق: مراسم سخنرانی و قرائت دعای کمیل سحرگاه جمعه توسط حاج منصور ارضی در حرم سیدالکریم برگزار شد.

سخنان حاج منصور ارضی در مراسم دعای کمیل 3 بهمن

" وَ قَدْ اَوْقَعَنِی عِلْمِی بِکَرَمِکَ عَلَیْکَ" (دعای عرفه) دانستنی هایمان دانش هایی که داریم چه ذاتی و چه کسبی باشد و با زحمت انسان پیدا کرده باشد  باید ما را به خدا و آستان قدس او برساند . هر کسی که علم داشته باشد و به خدا نرسیده باشد گمراه است حتی اگر در بالاترین درجه ازعلم باشد . حتی اگر تخصص پزشکی داشته باشد . اباعبدالله علیه السلام اینجا می‌فرماید : علم من به کرم تو مرا به آستانه‌ی تو انداخته . اباعبدالله که می‌تواند مرده را زنده کند و هر کاری به اذن خدا انجام دهد اما وقتی در خانه‌ی خدا می‌رود همانند یک بنده ساده و ضعیف با خدا صحبت می‌کند  و به ما اعلام می‌کند که  گریه کن من زائر من باید این گونه باشد . ما چه علمی داریم چه تخصصی داریم یا چه تجربه ای داریم که زمینه علمی  برایتان فراهم کرده است ؟ همه‌ی اینها مهم است . این علم ما را باید به کرم او برساند ."وَ قَدْ اَوْقَعَنِی عِلْمِی بِکَرَمِکَ عَلَیْکَ" (دعای عرفه) دقت که می‌کنید می‌بینید عده ای این گونه نیستند . آنقدر مغرور به علمشان می‌شود که نتیجه اش این است که در جهالتشان فرو می‌روند. حجاب اکبری که در روایت آمده "العلم هو الحجاب الاکبر"  یا مورد نظر علمای اخلاق هست همین مورد است علمی که من را به خدا نرساند . شاید شما فکر کنید این بدن ،انسان را به خدا می‌رساند؟ ولی این فکر و علم است که انسان را به خدا می‌رساند و این درون انسان است . یعنی در هر زمان و در هر حالی که انسان به یاد خدا باشد کافیست حال چه بخواهد خود را به اینجا یا یک مراسم توسل دیگری برساند . اصل آن است که ما سر به آستانه‌ی خدا فرود بیاوریم . خیلی زیبا حضرت می‌فرماید : " وَاِنْ اَطَعْتُکَ فَقَدْ دَفَعَتْنِى الْعَوالِمُ اِلَیْکَ" (دعای عرفه) واقعا مرا به درگاه تو بلند کرده عوالمی که مال توست .

 

بهترین آرزومند کیست ؟

سیر بعدی بر این است که می‌فرماید : "إِلَهِی کَیْفَ أَخِیبُ وَ أَنْتَ أَمَلِی" (دعای عرفه) این از آن بیماری هایی است که شیطان بعد از متکبر قرار دادن ما در برابر خدا قرار می‌دهد . ناامیدی را خیلی هم شنیده اید . یک مقدار که فشار بر روی ما زیاد می‌شود می‌گویی خدا نمی‌داند که روزی ما را باید برساند ولی نگاه کن ببین اربابت چگونه با خدا صحبت می‌کند . می‌فرماید : خدایا چه گونه نا مید شوم وقتی خود تو آرزوی من هستی . آرزوی حضرت مادی نیست و خود خدا آرزوی حضرت است . یعنی آرزو بی نهایت می‌شود و به این شکل است که آرزو از آن حجمی که دارد به درد این دنیا نمی‌خورد خیلی بزرگتر است ،به درد عوالم هم نمی‌خورد چون خیلی بزرگتر است . حالا اگر به این آرزو جهت بدهی و توجه داشته باشی بهترین آرزومند می‌شوی و خود خدا را طلب می‌کنی .

 

ناامیدی ما با چیزی پر نمی‌شود مگر با خود خدا

بزرگی، ظرفی به داخل چاه انداخت که از آن آب برای وضو گرفتن بردارد و به عبادت بپردازد . دید داخل ظرفش از طلا و جواهر پر شد . اگر ما بودیم چه می‌کردیم ؟ عبادتمان هم یادمان می‌رفت . ظرف را خالی کرد و گریه کرد و به خدا گفت من آب می‌خواستم تا عبادتت کنم من را به این چیزها مشغول نکن و دوباره ظرف را به داخل چاه انداخت . این گریه شیرین‌ترین عبادت است . وسط نماز ناخودآگاه یاد اباعبدالله علیه السلام می‌افتی . نه اینکه صدای روضه بشنوی . وقتی می‌گویی: العفو به حق الحسین علیه السلام العفو به حق الحسن علیه السلام دلت می‌سوزد و گریه می‌کنی . ناامیدی ما با چیزی پر نمی‌شود مگر با خود خدا . حالا چقدر به خدا امیدواری در امورت ؟ یک مقدار تو را دچار مشکل کرده که دلبسته به دنیا نشوی لذا بیمار  می‌شوی , نتیجه اش این می‌شود که مقداری از آرزوهای دنیوی در انسان کم می‌شود . اگر توجه کنید می‌بینید آرزوی انسان به سمت خدا می‌رود یعنی آنقدر کار می‌کنی که آرزوی تو فقط خدا باشد . جهت دادن به آرزو از بهترین کارهای من و شماست این آرزو کم نمی‌شود . همانند کسی که دوستش دارید و دوست دارید هر روز او را ببینید و هر چقدر او را می‌بینید سیر نمی‌شوید . همین محبت را به خدا اختصاص بده . به نگاهمان به آرزوهایمان به عشق بازی هایمان جهت بدهیم .

 

حقیقت رضــــاً برضــــاک

اینجاست که حضرت به سمت میدان در حرکت است و از همه چیز خبر دارد و می‌داند چه بلا هایی به سر زن و بچه اش خواهد آمد ولی اصلا به خدا گلایه ای نمی‌کند . و در آخرین جمله اش که ما در روضه از آن یاد می‌کنیم خیلی راحت به خدا می‌فرماید : " رضــــاً برضــــاک" و ما با این جمله گریه می‌کنیم . معنیش چیست؟ یعنی هر اتفاقی که در راه رسیدن به تو بیافتد مهم نیست چون من تو را می‌خواهم . اصلا باور کردنی نیست . همه‌ی معصومین علیهم السلام و حضرت زینب سلام الله علیها نیز همین گونه  بودند . توجه داشته باشید مخصوصا برادرانی که خدا این نوکری را به شما هبه کرده(مداحان) , فقط ما اجازه داریم که تا یک حدودی صحبت از عشق بازی و گله‌های زیبا بکنیم و از کتک خوردن طفلان بگوییم . ولی در مسیر حقیقت، بی بی اصلا گلایه ای نمی‌کند و می‌گوید جز زیبایی ندیدم . سیلی می‌خورد زیبا می‌بیند . گوشواره اش را می‌کشند زیبا می‌بیند . با این همه مصیبتی که وارد شد اصلا گلایه ای نکرد . نه فقط حضرت زینب سلام الله علیها حتی خانم رقیه سلام الله علیها ذره ای گلایه نکرد . "إِلَهِی کَیْفَ أَخِیبُ وَ أَنْتَ أَمَلِی" (دعای عرفه)

 

مسیر بندگی و رابطه اش با توفیق شهادت

اینها(شهدا) چگونه مسیر بندگی را طی کرده اند و ما به کجا می‌رویم ؟ ما هر دفعه که شب توسلی پیدا می‌کنیم انتظار داریم صبح نتیجه اش رو ببینیم . قدیمیا بچه که نماز می‌خواند  پولی می‌گذاشتند زیر سجاده اش . وقتی می‌دید خدا را شکر می‌کرد و می‌گفت خدا داده . هنوز همان عادت را ما داریم . خیلی مسیر را اشتباهی رفتیم . آن مسیری که آقای ما رفت راه دیگری بود . حالا خدا رو شکر که مدام به قلب ما القا می‌کنند تا به یادشان بیافتیم . ما نیستیم که به یادشان میافتیم آنها عنایت می‌کنند . تمام کارهای روزانه مان را منوط به این روضه می‌کنیم . که اگر احتراممان کردند می‌رویم وگرنه نمی‌رویم .  ولی می‌دانند که این توفیق هست و برای همه‌ی ما هم هست ولی ما کارهایی می‌کنیم که از آن دور می‌شویم و هر چه وابستگی ما به خدا بیشتر باشد به این توفیق نزدیکتر می‌شویم و هرچه وابستگی ما به دنیا بیشتر باشد از این توفیق فاصله می‌گیریم . این توفیق را برای همه قرار داده اند . برای گریه کن اباعبدالله علیه السلام قرار داده اند و سایه اش بر سر همه است ولی یک عده ای تا آخر عمرشان به این توفیق نمی‌رسند .

 

مگر می‌شود که دو دل باشد

 چون دلهایشان دوتاست . قرآن که می‌فرماید مگر می‌شود که دو دل باشد . "مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ" (احزاب 4) « خدا برای یک نفر دو قلب در جوفش ننهاده » خدایا ما راه را اشتباه رفتیم حرفی هم برای گفتن نداریم . یک هفته شیطان ما را گمراه می‌کرد و تو ما را هدایت می‌کردی . ولی عاقبت با این همه کشمکش تو باز ما را آوردی اما ما خیلی رو سیاهیم . خدا پیروز است یک نشانه اش همین که من گناه کار را باز در خانه‌ی امام حسین علیه السلام آورد . اگر ما فهمیدیم که خدا با ما چه می‌کند راحت جان می‌دهیم . برای او کاری ندارد ولی شما توجه کنید با این همه گناه و نافرمانی باز ما را برگردانده . بعدش ما فکر می‌کنیم این نتیجه‌ی اعمال خومان است . دارد دوستی را برای ما تمام می‌کند . عالم سنی در روز اربعین زیارت اباعبدالله علیه السلام رفته خودش را موفق می‌داند . ما در این نعمت غرقیم ولی قدر نمی‌دانیم . یک شب جای نماز شب فقط گریه کن ،به خدا بگو این نماز برای ما شده دردسر این نماز من را از تو دور کرد .من نماز می‌خوانم می‌گویم موفق شده ام . اصلا نماز شبی که نتوانی برای امام حسین علیه السلام گریه کنی فایده ندارد . مسیر آرزو چگونه عوض می‌شود و می‌شود خود خدا؟ زمانی که بر روی نفس  خودت کار کنی .


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین