عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۴۳۸۰۵
تاریخ انتشار : ۲۸ آذر ۱۳۹۳ - ۲۲:۰۸
عقیق: مرتضی محمدپور

مراجعه به آموزه‌های وحیانی قرآن و روایات معتبر معصومان(ع) یکی از بهترین روش‌های کسب دانش رشدی و معرفت حقایق هستی برای حرکت راست و درست در مسیر کمالات است؛ یعنی همان‌گونه که حضرت موسی(ع) از طریق وحی از معرفت الهی بهره‌مند شد و سپس به سراغ خضر(ع) و عالم ربانی رفت تا از علوم لدنی او بهره‌مند شود و به علم رشدی دست یابد، ما نیز باید به وحی و سنت و سیره معصومان(ع) مراجعه کنیم تا دانش رشد و معرفت حقیقی را کسب کرده و با جزم در این حوزه با عزم الهی گام در راه درست و راست کمالی برداریم.
***
سبک زندگی کمالی از نظر امام حسن(ع)
امام حسن مجتبی(ع) به عنوان یکی از پیشوایان و رهبران الهی در حدیثی گهربار 4 شیوه رسیدن به کمالات را بیان می‌کند تا با عمل به آنها سبک زندگی خدا‌پسندانه و کمالی را تحقق بخشیم.
آن حضرت در سخنی درباره کمالات چهارگانه می‌فرماید: یا ابن آدم! عف عن محارم الله تکن عابدا، و ارض بما قسم الله سبحانه لک تکن غنیا، و احسن جوار من جاورک تکن مسلما، و صاحب الناس بمثل ما تحب ان یصاحبوک به تکن عدلا؛ ای فرزند آدم! از محرمات الهی پرهیز کن تا عابد و بنده خدا باشی؛ راضی باش بر آنچه که خداوند سبحان برایت تقسیم کرده  تا همیشه غنی و بی‌نیاز باشی. نسبت به همسایگان، دوستان و همنشینان خود نیکی و احسان کن تا مسلمان محسوب شوی؛ با مردم آنچنان برخورد کن که انتظار داری دیگران همان‌گونه با تو برخورد کنند تا  عادل باشی. (نزههًْ الناظر و تنبیه الخاطر، ص 79، حدیث 33؛ بحارالانوار، ج 78، ص 112، س 8)
از نظر حضرت حسن(ع) اموری  که انسان می‌بایست اوقات زندگی‌اش را مصروف آن کند، امور چهارگانه زیر است:
1. عبادت در قالب پرهیز از محارم الهی:‌ اینکه عبادت مهم‌ترین و برترین‌‌‌هاست مطلبی است که عقل بدان حکم کرده و آموزه‌های وحیانی قرآن آن را تایید و امضا می‌کند؛ زیرا فلسفه آفرینش موجودات به‌ویژه انسان و جن همین عبادت است؛ (ذاریات، آیه 56) و تنها راه دست‌یابی انسان به کمال و رهایی از نقص، مسیر عبودیت است. همه پیامبران(ع) مامور بودند تا مردم را به این امر بخوانند و آنان را دعوت به عبودیت خداوند نمایند تا به این طریق به عنوان «انسان خدایی» بر دیگران خلافت نمایند. حال پرسش این است که عبادت چیست و چگونه می‌توان عابد شد؟ در پاسخ به این پرسش است که قرآن نازل شده و چگونگی عابد شدن انسان را بیان می‌کند. اما اگر بخواهیم همه آموزه‌‌های قرآنی را درباره عابد شدن در یک کلمه جمع کرده و بیان کنیم، شاید بتوان گفت که کوتاه‌ترین و کامل‌ترین جمله همان عبارتی است که امام حسن مجتبی(ع) بیان می‌کند. آن حضرت می‌فرماید راه عابد شدن همان پرهیز از محارم الهی است. کسی که نسبت به محارم  الهی اجتناب ورزد در حقیقت تقوای الهی را پیشه گرفته است. البته از آنجایی که ترک واجبات نیز یک عمل محرم الهی است باید گفت که این واژه به یک معنا شامل عمل به واجبات نیز خواهد بود؛ زیرا کسی که واجب الهی را ترک می‌کند در حقیقت یکی از محرمات الهی را انجام داده است؛ اما کسی که واجب الهی را انجام می‌دهد از محرم الهی نیز اجتناب کرده است.
2. بی‌نیازی از راه خشنودی به قسمت: هر انسانی فقر و نقص ذاتی خود را با علم حضوری و شهودی ادراک می‌کند و می‌داند که موجودی غنی و بی‌نیاز نیست؛ بلکه بی‌نیاز و غنی مطلق در هستی تنها خداوند ستوده است. (فاطر، آیه 15) اما از آنجایی که انسان بی‌نیازی و غنا را عین کمالات می‌داند بدان گرایش دارد و می‌خواهد خود نیز به شکلی از صفت غنا برخوردار شود؛ اما بسیاری از مردم در شناخت مصداقی آن گمراه می‌شوند و گمان می‌کنند که غنای آنان در ثروتمند شدن و تکاثر اموال و اولاد یا قدرت و ثروت و مانند آن است که از زینت‌های جهان مادی و زندگی دنیوی است و هیچ ارتباطی به غنای انسانی ندارد؛ اینها اگر هم مهم باشند زینت انسان و کمال برای او نیست، بلکه آنچه زینت و کمال انسان است، در امور دیگری است. اینجاست که امام حسن مجتبی(ع) مصداق بارز غنا برای انسان را در خشنودی نسبت به قسمت الهی می‌داند. به این معنا که هر موجودی از زندگی بهره‌ای دارد که خداوند برای او مقدر کرده است. (طلاق، آیه 3) انسان اگر این معنا را درک کند که هیچ چیز از دایره مقدرات الهی بیرون نیست به همان مقدر،‌ بسنده کردن عین غنا و بی‌نیازی است که دیگر به کسی یا چیز دیگری نیاز پیدا نمی‌کند. اگر بداند که خداوند غنی مطلق است و او برای هر موجودی قدری را مقدر کرده (احزاب، آیه 38) دیگر به هر آب و آتشی نمی‌زند تا به غنای موهوم برسد و ثروت و قدرتی را کسب کند. پس برترین چیز برای انسان غنایی است که آن را در خشنودی به قسمت الهی به دست می‌آورد؛
زیرا می‌داند خداوند بی‌نیاز او را نسبت به چیزی که نیاز دارد غنی و بی‌نیاز می‌کند و  لازم نیست برای کسب غنا، به دیگری مراجعه کند و یا چیزی را طلب کند که در آن غنایی برای او نیست و او را بی‌نیاز از دیگران نمی‌سازد.
3. تجلی اسلام در نیکوکاری اجتماعی: از دیگر کمالات در زندگی انسانی، اسلام است؛ زیرا دین اسلام همان چیزی است که خداوند از انسان خواسته است. (آل عمران، آیات 19 و 85) پس هر انسانی می‌بایست مسلمان بزید و اسلام را آیین و روش زندگی خود کند. از آنجایی که اسلام دایره بسیار بزرگی دارد و احکام و قوانین آن زیاد است؛ از این رو، انجام همه آنها بسیار دشوار است؛ ولی اگر بخواهیم بهترین‌ها در اسلام را معرفی کنیم و در یک جمله از مردم بخواهیم کاری کنند که مصداق مسلمانی باشد، باید گفت که غیر از عبادت الهی و بندگی؛ مهمترین عمل اسلامی همان نیکوکاری اجتماعی بویژه نسبت به همسایگان است؛ زیرا آنچه اسلام از بندگی خدا می‌خواهد همان انجام وظیفه خلافت الهی و رسیدن انسان به اخلاق الهی است. بی‌گمان ربوبیت الهی، در برآوردن نیازهای خلق و احسان خلاصه می‌شود. باید گفت که اخلاق الهی که اسلام آن را می‌خواهد همان خدمت به دیگران به ویژه کسانی است که نزدیک به انسان هستند. پس اسلام کامل را باید در اخلاق اجتماعی و احسان و نیکوکاری به دیگران جست‌وجو کرد. از همین رو امام حسن مجتبی(ع)، تجلی اسلام را در رفتار نیک نسبت به همسایگان می‌داند.
4. عدالت در قالب قاعده طلایی: خداوند یکی از اهداف و فلسفه‌های بعثت پیامبران را عدالت می‌داند و می‌فرماید پیامبران فرستاده شدند تا براساس کتب الهی مردم را نسبت به حقوق و وظایف خود آگاه کرده و آنان را برای قیام به عدالت تشویق نمایند. (حدید،‌آیه 25) بنابراین، تعلیم و تزکیه الهی برای آن است که مردم در ساختار عادلانه‌ای به وظایف عبودیتی و خلافتی خود یعنی پرورش و ربوبیت بپردازند و به دور از هرگونه ظلم و بی‌عدالتی حق هر صاحب حقی ادا شود و هر چیزی در جای مناسب خود قرار گیرد و رفتار ظالمانه‌ای صورت نگیرد. اما از آنجایی که دایره عدالت و انجام آن گسترده و سخت است، بهترین و کامل ترین شیوه برای انجام عدالت آن است که انسان هر آن چیزی را که خود می‌پسندد برای دیگران بپسندد و از هر چیزی که ناپسند می‌شمارد در حق دیگران انجام ندهد. این همان قاعده طلایی است که بارها از سوی معصومان(ع) بیان شده است. از نظر امام حسن مجتبی(ع) اگر کسی بخواهد عدالت را نسبت به خود و دیگران رعایت کند بهترین شیوه آن است که به این قاعده طلایی عمل کند؛ زیرا هر کسی عدالت را برای خود می‌خواهد پس اگر همان چیز را در حق دیگران انجام دهد عادلانه عمل کرده است.
البته اگر در جایی انسان شک دارد که از مصادیق عدالت است یا نه، اگر به خودش بنگرد و ببیند که آن را دوست دارد، می‌تواند امیدوار باشد که از مصادیق عدالت است. به هر حال، فطرت و عقل بشری، هم عدالت را خوب می‌شناسد و هم خوب برای خود عمل می‌کند، اگر همین شیوه را در حق دیگران انجام دهد می‌توان امیدوار بود که عدالت را مراعات کرده است. لذا امام(ع) می‌فرماید اگر می‌خواهی عادل باشی هر چیزی که برای خود می‌خواهی برای دیگران بخواه و با مردم آنچنان برخورد کن که انتظار داری دیگران همان‌گونه با تو برخورد کنند.

منبع:کیهان

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین