عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۴۳۵۲۲
تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۷
گفتگو با حجت الاسلام سیدمجید بنی هاشمی، رییس جامعه مبلغین و وعاظ
بسیاری از روحانی ها در فیس بوک صفحه دارند. خود فیس بوک آمار بزرگی از حضور روحانیت همه ادیان -نه فقط شیعه- ارائه کرده است. در ایران 700 سایت روحانی داریم...

عقیق: حجت الاسلام والمسلمین سیدمجید بنی هاشمی، رییس جامعه مبلغین و وعاظ با بیان اینکه روحانیون را در انتخاب تریبون باید آزاد گذاشت، گفت: برخلاف عقیده عده ای منبر مخاطب خاص خود را دارد منتها وعاظ باید به دنبال نوآوری و حرف های نو و به اصطلاح متفکرانه باشند و برای مردم محتوای نو ارایه دهند؛ هنر واعظ تنها اطلاعاتش نیست بلکه باید پازل و چیدمان سخنانشان صحیح و جذاب باشد.


* روحانیت برای استفاده از رسانه های نوین(مانند رادیو، تلویزیون و اینترنت) چه راهکاری دارد؟ جامعه وعاظ چه راهکاری دارد؟ چه طور یک روحانی می تواند هم منبر- به عنوان یک رسانه سنتی- را حفظ کند و هم از اینترنت و شبکه های اجتماعی -که بسیار تعاملی تر از رسانه های نوین نسل اول هستند- استفاده کند؟ آیا شما منبر را نسبت به رادیو و تلویزیون بیشتر تعاملی می دانید یا شبکه های اجتماعی را؟

من می گویم هرکدام مخاطب خاص خودش را دارد. ما نباید سلیقه را به عنوان تکنولوژی تحمیل کنیم. اگر گفته شود «رادیو بهتر است یا منبر؟» این سوال غلطی است. «سایت ها بهتر هستند یا ماهواره؟» این هم سوال غلطی است. چون هر کدام از این رسانه ها، مخاطب خاص خودش را دارند. منبر و رادیو هر دو باید باشند.

 

* اگر یکی از این رسانه ها، ویژگی دیگری را داشته باشد، آن را حذف می کند. مثلا رادیو فقط به خاطر سرعت خبری و دسترسی راحت زنده مانده است؛ وگرنه آن هم باید حذف می شد.

 خیر، این طور نیست که این بر آن یکی فضیلت داشته باشد. منبر مخاطب خاص خودش را دارد. منبری باید از همه اطلاعات استفاده کند، همچنان که مردم هم باید همینطور باشند. منبری یعنی سخنران و شنونده هر دو باید از تمام رسانه ها استفاده کنند. هنر واعظ این است که پازل حرف هایش را آنچنان بچیند که حلاوت آن به کام مخاطب بنشیند و هنر موعظه شونده این است که بفهمد حرف های این واعظ به درد این مجلس می خورد و حرف هایش خیلی آسمانی نیست.

 

* منبر مونولوگ است ولی شبکه های اجتماعی دیالوگ!

 همه این ها را هم اگر در نظر بگیریم، جامعه وعاظ و مبلغان باید از رسانه ها استفاده کنند که می کنند. ما باید از این سه قاعده استفاده کنیم: 1- سرعت داشته باشیم. 2- اطلاعات داشته باشیم.3- صنف ها و طبقه بندی ها را در نظر بگیریم. جامعه وعاظ و مبلغان باید از همه این ها استفاده کنند. در حال حاضر خیلی از شخصیت های جامعه وعاظ از این رسانه ها استفاده می کنند.

 

* منظور بنده حضور روحانیت در شبکه های اجتماعی است که نقش کمرنگی دارند.

 این سلیقه ای است. گاهی روحانیت دوست دارند منبر بروند و سخنرانی کنند و در رادیو و تلویزیون حرف بزنند؛ این دلالت بر ضعف روحانیون نمی کند.

 

* اما لازم است که روحانیون علاوه بر منبر نقطه نظرات خود را از طریق تریبون های دیگر نیز بیان کنند.

 این حرف درست است و من مخالف آن نیستم. من مخالف امر و نهی هستم. یادتان باشد به مخاطب آزادی بدهید و سلیقه به حقتان را تحمیل نکنید. بسیاری از روحانی ها در فیس بوک صفحه دارند. خود فیس بوک آمار بزرگی از حضور روحانیت همه ادیان -نه فقط شیعه- ارائه کرده است. در ایران 700 سایت روحانی داریم. یکی سایت «آب وحیات» من است که با تم خبری در حوزه اندیشه دینی فعالیت می کند و بودجه آن کاملا شخصی است. ولی اگر به من بگویید «حاج آقا شما تکلیفت را ادا نکردی و شما باید به رادیو و تلوزیون هم بروی» این غلط است؛ من می خواهم اینطور ایفای نقش کنم. استفاده از همه این وسایل ارتباطی درست است، اما باید نگاهِ به حقمان را طوری قرار دهیم که مخاطب حق انتخاب داشته باشد. مشکل تمام بچه مذهبی ها همین است که می گوییم این درست است و غیر این غلط.

 

* امروز مخاطب آزاد است؟

 بله! آزاد است، استفاده می کند و ما باید این آزادی را برای همه قرار دهیم؛ نه فقط برای مخاطب؛ خدا همه انسان ها را آزاد آفریده است؛ امّا شاکراً و امّا کفوراً. یک موقع من می گویم همه آزادند و خود نیز آزادی را می خواهم؛ این دیکتاتوری نیست. امروز با تکنولوژی و سرعت بالای رسانه ها روبرو هستیم و این مساله منافاتی با این ندارد که مردم هر سایتی که دوست دارند، بروند. اگر شما توانایی دارید، جذابیت ایجاد کنید تا در سایت شما بیایند.

 

* با فیلترینگ مخالفید؟

 بله، فیلترینگ کجا کاربرد دارد؟ آنجا که مسایل امنیتی و ملی است، اما فیلترینگ برای اندیشه ها و گفتارها صحیح نیست. آیه قرآن است که سخنان را به آرایش بگذارید. این آیه قرآن است که به حرف های خوب سرعت بدهید، ولی سرعت ما در حرف های نقادانه است. برای مثال ما خط قرمز ها را کجا می دانیم؟ مسجد؟ مسجدی؟ امام جماعت؟ دفتر امام جماعت؟ هیأت امنا؟ چه کسانی خط قرمز هستند؟ ما خط قرمز هایمان را درست تعریف نکردیم. در اینجاهاست که تعارض پیش می آید.

اگر شما نقش وعاظ و مبلغان را بخواهید تعریف کنید، کار مبلغ این است که ندیده ها را به دیده بگذارد. واعظ و مبلغ باید نشنیده ها را ابلاغ کند. چرا گفتند «الذین یبلغون الله»؟ این ها کسانی هستند که نبایند از کسی بترسند. مبلغان باید در ابلاغ به مخاطب آزاد باشند. ما این جایگاه ها را فراموش کردیم و به مبلغ می گوییم فقط این ها را بگو و حق نداری چیز دیگری بگویی.

 

* قبلا اشاره کردید که طلاب در همه حوزه ها وارد شدند؛ مثلا بهداشت زناشویی. شما گفتید ورود ایشان به این حوزه ها اشکال ندارد، اما آنجا دیگر روحانی محسوب نمی شوند. آیا شما این شأن را قائلید که آقایان وارد این حوزه ها شوند؟

 من می گویم طلاب باید وارد همه حوزه ها شوند و نمی گویم در آن صورت روحانی نیستند. منظور من این بود که یک طلبه در آن حوزه ورود پیدا کند و حرفش را بزند؛ اما به سلیقه خودش. نه این که به سفارش شما باشد. تشخیص زمان و مکان حق کیست؟ من الان خودم تشخیص می دهم مباحثی مربوط به روابط زناشویی جدید است و راجع به آن ها حرف می زنم، ولی اگر به سفارش شما حرف بزنم، آن وقت دیگر روحانی نیستم؛ این دو  مطلب متفاوت هستند.

 

* شما هر نوع بحث سفارشی را رد می کنید؟

 نه هرنوع از آن را. مثلا تهیه کننده فیلم می گوید من صد میلیون سرمایه گذاری می کنم تا دویست میلیون برداشت کنم. آقای فیلم نامه نویس از اخلاق نگو! چیزی بنویس پول داشته باشد. آیا به این فیلم نامه نویس می شود گفت فرزانه عالم؟ یا فقط به این شخص می توان گفت سفارش گیرنده؟ واعظ انسان مستقلی است که می تواند تفکر را نشان دهد؛ واعظ آدم ویژه ای است که نوع درست فکر کردن و درست دیدن را نشان می دهد.

 

* با این تعریف در حال حاضر چند واعظ داریم؟

 آمار می گوید از نظر سخنوری، مانند آیت الله خامنه ای را نداریم. یعنی 70 سال تجربه منبر و ادبیات در استخدام ایشان است یا در استفاده از فقه در منبر، جلد دوم آیت الله وحید خراسانی را نداریم. تمام ادبیات عرب در استخدام ایشان است یا در ارتباط با مسایل جدید، جلد دوم آیت الله شاهرودی را نداریم؛ این افراد، افرادی ایده پردازند و سفارش نمی گیرند. هنر شیخ انصاری در چیست؟ نود مدل بیع را فکر کرده و جواب داده است. انگار یک مغز جای همه عالم سفارشات را گرفته است و الآن هر کسی بخواهد می تواند سفارش خودش را در آن جا پیدا کند. خیلی هنر است که مثلا شما یک دستگاه تولید کنید که هم پارچ باشد و هم لیوان!

 

* این نگاه برای روحانیتی که پویا باشد موثر خواهد بود. برای رسانه های دیگر چطور؟

 خیر! برای همه موثر خواهد بود. فرض کنید می خواهید راجع به آیین دادرسی حرف بزنید. به جای این که ده مدل سوال در یک برنامه تلویزیونی توسط کارشناس برنامه پاسخ داده شود، در این کتاب ها پاسخ داده شده است و حتی سوالاتی که ممکن هم هست پیش بیایند جواب داده شده اند. هنر فقها این است که انگار جای شش میلیون مغز فکر کرده اند و جواب سوال ها را داده اند. مثلا مسایلی که یک در هزار ممکن است اتفاق بیفتد را هم پاسخ داده اند. ما نباید مثل اخبار و رادیو  باشیم. واعظ باید مردم را به سمت پنجره ای دعوت کند و نشان دهد که چنین دنیایی هم هست. قدرت واعظ این است که منوها را جلوی مردم بگذارد و بگوید این ها هم هستند.

 

* یعنی در حال حاضر واعظ خوب نداریم؟

 نه اینکه واعظ خوب نداشته باشیم. بلکه در کنار واعظ، مخاطب هم مهم است. ما یک گروه داریم به نام مخاطب که کامش به یک مدل از حرف های عادی عادت کرده و بر این اساس کام ما هم به حرف های عادی عادت کرده است. یک گروه از منبری ها عادت کرده اند که فقط به این افراد سرویس بدهند. یک گروه از مردم سفارش دهنده می شوند و یک گروه از منبری ها هم سفارش پذیرنده. منوی دیگر چیست؟ باید سطح فرهنگی و فکری بالا بیاید تا وعاظ بتوانند برای رضایت خدا تلاش کنند و مردم کسانی شوند که این ها می خواهند.

 

* این دو دستگی را چطور می شود برطرف کرد؟

 چند دستگی است نه دودستگی. من اگر متوجه باشم که امروز یک مسابقه برپاست، باید از آیپد استفاده کنم. من به عنوان واعظ باید تشخیص بدهم که مردم دنبال حرف نو هستند. چرا من در یک ماه مبارک رمضان فقط از اشک و توبه سخن بگویم؟ می توانیم از علمیت و خدمات و روزگار یک متفکر هم بگوییم. چرا آقای «بروجردی» به «انیشتن» نوشت که باید تقیه کنی وگر نه تو را می کشند؟ «لاوازیه» مسلمان شد و به همین دلیل او را کشتند! چرا؟ چون ظرفیت برای مخاطب نبود. می خواهم بگویم اگر ظرفیت تولید شود، وعاظ هم به دنبال حرف های نو می روند. اگر وعاظ متوجه شوند که کام مردم به دنبال نوآوری و حرف های نو و به اصطلاح متفکرانه است، محتوای نو برای منابرشان ارایه می دهند. هنر واعظ که فقط اطلاعاتش نیست؛ اطلاعات را همه دارند. هنر واعظ پازل و چیدمان سخنان است.

 

* همانطور که رسانه های جدید اقدام به مخاطب پژوهی می کنند، آیا حوزه  علمیه هم چنین برنامه ای دارد؟

 در ارتباط با تبلیغ، حوزه علمیه، سازمان تبلیغات، دفتر تبلیغات، امور مساجد یا دیگر سازمان های متولی امر تبلیغ، یک سری فرم های ارزشیابی دارند. از آن طرف هم یک سری فرم های عمومی است که بیان می دارد مثلا اقبال مردم به آقای فاطمی نیا زیاد است. در واقع در افکار عمومی قبول شده و دوستش دارند. خیلی از طلبه ها هم هستند که می خواهند از این ها الگو بگیرند و دوست دارند عین آن ها شوند. مشکلی که ما احساس می کنیم وجود دارد این است که فردی که واعظ نیست را واعظ حساب می کنیم. سایت ها و رسانه ها یک فردی که مبلغ نیست را مبلغ حساب می کنند. رسانه ها عرضه ندارند، تعریف ارایه بدهند، چون خودشان اطلاعات دقیقی از این تعریف ها ندارند. مثلا شما بگویید واعظ در اصطلاح چیست؟ عبارات یک واعظ باید مثل یک شلاق برای مدیران متخلف باشد. واعظ باید آن ها را زیر سوال ببرد. واعظ باید افکار عمومی را آماده کند. والله خیلی از ظالمان طوری خلاف می کنند که مظلوم به نظر می رسند. رسانه ها هم نمی توانند به داد برسند. شما اصحاب رسانه یادتان رفته که واعظ را به عنوان یک منتقد بزرگ از ظلم معرفی کنید. چه کسی باید انتقاد کند تا افکار عمومی مشخص شود؟ رسانه ها باید در این زمینه اطلاع رسانی کنند.

 

* سایت های دینی و خود دین در حوزه تبلیغی مهجور هستند...

من با این نظر مخالفم. من خودم امتحان کردم. وقتی یک منبر منتقدانه رفتم، استقبال زیاد شده است. همین واعظ وقتی منبر رفته و از مسایل دوجنسیتی ها گفته است، مخاطب احساس کرده است که این واعظ دارد حرف نو می زند. تا اینکه شما بیایید خیلی محکم و با انرژی از اخلاق و فرهنگ شهادت بگویید. مخاطب آن حرف ها را شنیده و اشباع شده است. اما باز حاج آقا می خواهد از حجاب بگوید و درباره روسری مردم حرف بزند. مثلا من در ماه مبارک رمضان منبر رفتم و گفتم چرا فقط ما مردم باید مورد امر به معروف قرار بگیریم. چرا محققین یا مدیران نباید مورد امر به معروف قرار بگیرند؟!

 دین مهجور نیست. دین مخاطب خودش را دارد و این جنگ از زمان پیامبران هم بوده و همیشه دو گروه در جامعه بودند: 1- خشک مقدس های عقب افتاده 2- روشنفکرهای بی دین. این دو دسته همیشه بودند. باید تقوا و علمیت داشت؛ در آن صورت هم خشک مقدس و هم روشنفکر جا می مانند و از این گروه سوم خوششان می آید، اما مشکل اینجاست که این دسته سوم گاهی به سمت خشک مقدس گرایش پیدا می کنند و خراب می شوند و گاهی به سمت روشنفکر گرایش پیدا می کنند و بی دین می شوند.

 

* آیا وعاظ در حال حاضر می توانند یا شما برنامه ای دارید که از امکانات جدید برای اشاعه دین استفاده کنید؟ مثلا آیا شما تاکنون با توجه به این که خیلی ها امروز گوشی اندروید دارند، از فضا یا شبکه ای استفاده کرده اید که ضمن سخنرانی عکس های سخنرانی را برای پامنبری هایتان ارسال کنید؟

چنین فضاهایی در محیط های دانشگاهی و حوزوی داریم. مثلا آقای شاهرودی تدریس خارج از فقه در قم دارند و همزمان در مشهد هم پخش می شود. یا بعضی از آقایان محققین از طریق اسکایپ مصاحبه می کنند. ولی نمی توان گفت این کار را برای مسجد بازار هم می توان انجام داد چون مخاطب فاقد امکانات است. فضای اینترنت در کشور یکسان نیست و بحث فیلترینگ را هم در نظر بگیرید. مثلا در یکی از شهرهای انگلیس اینترنت آزاد است، اما آیا فضای اینترنت برای تبلیغ در روستا های ما وجود دارد؟

 

منبع: شفقنا


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین