عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۴۲۳۹۸
تاریخ انتشار : ۰۶ آذر ۱۳۹۳ - ۱۱:۰۸
محمد شجاعی مطرح کرد:
محمد شجاعی معتقد است: عدم معرفت کافی، ضعف عوامل اجرایی و تبدیل عزاداری به عادت مهمترین آفات عزاداری‌ اهل‌بیت علیهم‌السلام محسوب می‌شود.
عقیق:در سالهای اخیر عنوان «عزادار حقیقی» با نام استاد محمد شجاعی گره خورده است. «عزادار حقیقی» نام کتابی است از استاد که اولین چاپ آن در سال 1383 روانه بازار نشر شده و پس از تیراژ چند ده هزاری به چاپ پانزدهم رسیده و به زبان‌های عربی و اردو (در کشورهای هند و پاکستان) هم ترجمه شده است.

محرم سال 1436 و فرا رسیدن ایام عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین «علیه‌السلام» بهانه‌ای شد تا به حضور استاد برسیم و در باب «آفت‌های عزاداری» با ایشان به گفتگو بنشینیم.نویسنده کتاب‌های «عزادار حقیقی» ، «آشتی با امام زمان»، «ضرورت خودشناسی و مطالعات انسانی »و... با حوصله تمام به تمامی سؤالات ما پاسخ دادند که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:



*استاد باتشکر از اینکه وقتتان را دراختیار ما گذاشتید ، شما در سخنرانی های خود و بخصوص کتاب  « عزادار حقیقی » به موضوع آفتهای عزاداری زیاد پرداخته اید . مگر عزاداری با این کارکردهای عظیم سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی خود آفت هم دارد؟

یک حقیقت غیر قابل انکار آن است که حذف شدن عنصر معرفت از عزادارى‏ها و محوریت مسایل عاطفى و تکیه بر ظواهر و رها کردن فلسفه و حکمت عزادارى‏ها و بزرگداشت‏ها، و نیز تبدیل شدن گریه و سوگوارى از یک «وسیله خوب و کار آمد» به یک «هدف اصلى» موجب شده که این‏گونه مجالس خاصیت و کارکرد اصلى خود را از دست بدهد و به یک سنت تکرارى و یک عادت مذهبى تبدیل شود. یک عمل خوب و سازنده مذهبى از قبیل عزادارى، نماز، روزه، قرائت قرآن، حج و... وقتى به ‏صورت عادت در بیاید و از کارکرد اصلى آن غفلت شود در این حالت براى فرد و اجتماع خطرناک است.

شکى نیست که هر دستورى که خداوند و معصومین «علیهم‏السلام» به ما داده ‏اند به ‏خاطر خود ما بوده است و به این علت بوده که رعایت آن دستور و انجام آن وظیفه نوعى سازندگى و رشد براى ما ایجاد مى‏کند. امّا نباید غفلت کرد که هر چیز سازنده و خوبى داراى آفت یا آفاتى است که اگردر آن چیز خوب نفوذ کند، نه تنها سازندگى خود را از دست خواهد داد، بلکه به چیزى مخرّب و مضرّ تبدیل خواهد شد.

امیرالمؤمنین على «علیه ‏السلام» این هشدار مهم و سازنده را به همه داده‏ اند که: «لِکُلِّ شَىْ‏ءٍ آفَةٌ براى هر چیزى آفتى است».

در اینکه ما باید طالب خوبى‏ ها و امور مثبت باشیم، شکى نیست. ولى این هشدار مهم نباید فراموش شود اگر ما به هر چیز خوب و سازنده و ارزشمندى دست یافتیم، باید مواظب آفت یا آفت‏هاى آن نیز باشیم و الّا براى پیروزى و رشد، از هدف خود باز خواهیم ماند و نتیجه عکس و منفى خواهیم گرفت.

شرایط یک عمل سازنده

منتظران منجی : اصولا شرایط یک عمل خوب و سازنده از نظر اسلام کدام است؟

در اسلام دو شرط به عنوان شرایط اصلی یک عمل خوب و سازنده مشخص شده است:

1 - هر عمل باید با لوازم و شرایط خاص خودش انجام شود. بدیهى است تنها خداوند - به‏ عنوان سازنده و خالق - و معصومین «علیهم ‏السلام» - به‏ عنوان متخصص و نماینده حقیقى خداوند - مى‏ توانند به ‏طور کامل شرایط خاص یک عمل سازنده و خوب را بیان کنند.

لوازم و شرایط خاص یعنى مجموعه مقررات و آدابى که سازندگى و تأثیرگذارى آن عمل را تضمین مى‏ کنند.

2 - لوازم و شرایط باید به گونه ‏اى باشد که امکان نفوذ آفت را قبل و حین عمل از بین ببرد. از نظر اسلام تنها انجام خوب یک عمل کافى نیست. چه بسا یک عمل خوب و سازنده با همه لوازم و شرایطش انجام گیرد و اثر خوب و سازنده ‏اى را هم ایجاد کند، آنچه که مهم است این است که این اثر خوب و سازنده پایدار و ثابت باشد. ممکن است ما یک اثر خوب و سازنده را از یک عمل به‏ دست بیاوریم، ولى آفت یا آفت‏هایى پس از مدتى آن اثر خوب و سازنده را از بین ببرند و آن را به یک ضد ارزش و یک چیز مخرّب تبدیل کنند. پس صرف داشتن یا تحصیل یک کمال، انجام یک عمل خوب، داشتن یک نعمت یا قدرت روحى و... کافى نیست. مهم این است که بتوانیم آنها را نگه داریم و نگذاریم در اثر آفت ‏زدگى به ضد خودشان تبدیل شوند.

*ببخشید اگر خوب فهمیده باشم  از آنچه که گفته شد نتیجه مى‏گیریم که هر چیز سازنده و خوبى داراى سه نوع آفت است: آفت قبل، آفت همراه و آفت بعد از آن. آیا همین طور است ؟

بله درست فهمیده اید. بحث آفت ‏شناسى، بحث مستقل و پردامنه ‏اى است که این زمان مختصر گنجایش آن را ندارد. امّا آنچه که ضرورى است این است که بدانیم عزادارى هم مانند سایر واجبات و مستحبات داراى آفت‏هایى است که اگر در آن نفوذ کنند، نه تنها به آثار مثبت و سازنده آن نمى ‏رسیم، بلکه به نتایجى خلاف آنچه که در عزادارى دنبال مى‏کردیم، دست خواهیم یافت و دچار آثار مخرّب و خطرناک خواهیم شد و یا حداقل به همه آنچه که معصومین «علیهم‏ السلام» در امر به عزادارى براى فرد و جامعه در نظر داشتند، نخواهیم رسید و عزادارى ما از کیفیت و سازندگى لازم برخوردار نخواهد شد.

*همان طور که فرمودید هر چیزی آفتهایی هم دارد که معمولا ریشه این آفات را می توان در یک یا دو آفت خلاصه کرد. ریشه  و مادر اصلی آفات عزاداری چیست؟

  شرط اصلى براى سازندگى یک عمل آن است که مقررات و آداب ویژه آن عمل که تضمین ‏کننده سازندگى و تأثیرات مثبت آن است، کاملاً رعایت شود. بنابراین بزرگترین اشتباه و اصلى ‏ترین آفت که مادرِ همه آفات است، این است که ما بدون شناخت کامل و دقیق آن مقررات و آداب، شروع به انجام عمل و ادامه آن براى مدّت طولانى کنیم. باید توجه داشته باشیم که عزادارى و سایر واجبات و مستحبات هیچ‏کدام هدف نیستند، بلکه همه آنها وسیله ‏اى براى رشد و ترقى انسان هستند. بدیهى است هر وسیله ‏اى تنها با شرایط و لوازم خاصى مى ‏تواند ما را به مقصد برساند و داراى آثار مثبت و سازنده باشد.این‏طور نیست که هر عمل نیک و پسندیده ‏اى اعم از واجب و مستحب در هر شرایطى موجب رشد ما شود. شرع مقدس و هیچ عقل سلیمى چنین حکمى نمى ‏کند و چنین ادعایى را نمى ‏پذیرد.

هیچ عملى بدون شناخت نسبت به فلسفه و شرایط و لوازم آن، نمى‏تواند مفید باشد امام صادق «علیه ‏السلام» می فرمایند:«لایَقْبَلُ اللَّهُ عَمَلاً إلّا بِمَعْرِفَةٍ- خداوند هیچ عملى را جز با شناخت نپذیرد».عدم شناخت نسبت به کارکرد اصلى و یا فلسفه یک عمل و نیز نشناختن شیوه و مقررات صحیح انجام آن عمل، موجب پدید آمدن آفت‏هاى گوناگونى خواهد شد.

*در کتاب عزادار حقیقی به موضوع اجرا نیز اشاره ای فرموده اید ممکن است در باره آن هم توضیح مختصری بفرمایید؟

بله ببینید!عزادارى به‏ عنوان یکى از قوى‏ترین و بهترین عوامل حیات دین و مکتب اهل بیت «علیهم‏ السلام»، کارى دقیق، ظریف و تخصصى است که فقط زمانى آثار مورد انتظار اهل بیت «علیهم ‏السلام» را بروز خواهد داد که با آگاهى همه‏ جانبه به ابعاد گوناگون آن و مقررات و شرایط خاص خودش انجام گیرد. اگر گردانندگان و عوامل اجرایى عزادارى جاهل به این ابعاد و شرایط خاص باشند، نمى ‏توانند آن نتیجه مطلوب را از عزادارى بگیرند و اگر نتیجه نامطلوب و خطرناکى هم نگیرند، حداقل عزادارى را به یک امر ضعیف و کم ‏اثر تبدیل مى‏ کنند. امام على «علیه ‏السلام» ناتوانى مجریان و عوامل اجرایى یک کار را آفت آن کار مى ‏داند و چنین مى ‏فرمایند:«آفَةُ الْاَعْمالِ عَجْزُ الْعُمّالِ ؛ آفت کارها، ناتوانى مجریان است».

*علاوه بر دو عامل « جهل » و «ضعف در عوامل اجرایی» چه آفت دیگری را در انحراف و تضعیف کارکردهای عزاداری موثر می دانید؟

آفت مهم دیگرى که علاوه بر ناتوانى مجریان در اثر جهل و نادانى به ‏وجود مى‏آید، و آثار مهم و سازنده یک عمل خوب را از بین مى برد، تبدیل شدن آن عمل به یک عادت است. وقتى مجریان با شرایط خاص یک عمل و فلسفه آن خوب آشنا نباشند، ناتوان و عاجز خواهند بود و این ناتوانى و عجز موجب مى‏شود که آن عمل بدون توجه به بایدها و نبایدهاى ویژه خود انجام گیرد و صرفاً به یک رسم، عادت و سنت کم‏ محتوا یا بى‏محتوا و یا خداى ناکرده یک عادت خطرناک و مضرّ تبدیل شود. امیرالمؤمنین «علیه ‏السلام» یکى از مهمترین آفتهاى یک کار را که در اثر جهالت انجام مى‏شود، غلبه عادت در انجام کار مى‏دانند.عزادارى وقتى که براى مجریان و شرکت ‏کنندگان تبدیل به یک عادت شود دیگر هیچ‏کس کارى ندارد که کیفیت و هدف عزادارى چگونه باید باشد و چرا اهل بیت «علیهم ‏السلام» امر به برپایى عزادارى کرده ‏اند و عزادارى چه خواص و آثارى باید ایجاد کند.

این حالت موجب مى‏شود تا عزادارى به جاى اینکه حرکت ‏آفرین و رشددهنده باشد، غفلت ‏زا و کندکننده حرکت شود. به جاى اینکه وسیله باشد، به هدف تبدیل شود. وقتى که عزادارى به هدف تبدیل شود، از آثار مورد انتظار معصومین «علیهم ‏السلام» دور مى‏ شود و خود به یک ارزش مستقل بدون آن خواص و آثار تبدیل خواهد شد. در چنین حالتى مجریان و شرکت‏ کنندگان خیال مى ‏کنند عزادارى به تنهایى در مقابل سایر اعمال، مثل نماز، یک عمل مستقل است و اگر به نماز و یا سایر واجبات لطمه وارد سازد، هیچ اشکالى ندارد و اگر دچار انواع آفت‏ها شد، همین که صورت عزادارى برقرار باشد، کافى است. عزادارى در این صورت یک ثواب و عبادت و یک هدف مهم تلقى مى‏شود هرچند توأم با انواع دروغ‏ها، تحریف‏ها، گناهان و اختلافات باشد.

این نوع عزادارى مجریان و شرکت‏ کنندگان را به شدت پرتوقع و طلب‏کار از خدا و اهل بیت «علیهم ‏السلام» بار مى آورد. یعنى به جاى اینکه از خدا و اهل بیت «علیهم‏السلام» سپاسگزار باشند که به آنها توفیق برپایى چنین مجالس و شرکت در این مجالس را داده‏ اند، آنها را منّت‏ گذار و طلب‏کار از خدا و اهل بیت «علیهم ‏السلام» مى‏ کند. چنین کسانى خیال مى‏کنند اگر در سایر وظایف واجب، اعم از حق الله و حق ‏الناس کوتاهى کنند، همین که در دستگاه امام حسین «علیه‏السلام» مشغول کار هستند، کافى‏ است و کار در دستگاه اهل بیت «علیهم ‏السلام» هرچند با اهداف آنها سازگار نباشد، مجوّز هر نوع کم‏کارى در سایر وظایف را به انسان مى ‏دهد و انسان را از ملامت و توبیخ به ‏خاطر تقصیر در سایر واجبات معاف مى ‏کند.

البته خطر تبدیل شدن به یک عادت و خالى شدن از محتوا فقط به عزادارى‏ ها اختصاص ندارد بلکه هر عمل واجب و مستحب که بدون توجه به کارکرد اصلى آن و بدون توجه به شرایط و مقررات ویژه ‏اش انجام شود، نه تنها فلسفه وجودیش را از دست خواهد داد و دیگر سازندگى نخواهد داشت، بلکه آثار مخرّب و مضرّ گوناگونى را ایجاد خواهد کرد. چنانکه پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» فرمودند: «هر کس که نمازش او را از کار زشت و ناپسند باز ندارد، جز بر دورى او از خدا افزوده نشود».

*با این وصف برخی ممکن است به سختی دنبال عزاداری بروند زیرا همواره خود را در خطر می بینند که نکند عزاداری اشان از اخلاص بیافتد.

نه. نباید چنین تصور شود که چون عزادارى و هر عمل دیگرى ممکن است دچار آفت شود و یا ما آفات آن را نمى ‏دانیم، پس باید تعطیل و یا ترک شود. این نتیجه یک وسوسه شیطانى و یک خطر غیرقابل جبران است. ممکن است شیطان و یا افرادى که با عزادارى و یا عبادت‏هاى دیگر مخالف هستند این حرف‏ها را بهانه ‏اى قرار دهند و بگویند پس عزادارى‏ ها بیهوده هستند.

اساساً شناخت آفات و موانع و برطرف کردن آنها در حین عمل و به مرور زمان صورت مى‏ گیرد . سیر رشد و ترقى عزادار و مجلس عزادارى سیرى چند مرحله ‏اى و تدریجى است. تا یک عمل شروع نشود، آفات آن شناخته و برطرف نخواهد شد. جامعه اسلامى، به همه مراتب عزادارى، از عزادارى کودکان و خردسالان در کوچه ‏ها و عزادارى اقلیت‏هاى مذهبى گرفته تا مرتبه پنجم عزادارى و بالاتر از آن احتیاج دارد. معمولاً مراتب عالى عزادارى مثل مراتب عالى هر عمل سازنده و هر عبادت دیگرى از دل مراتب پایین آن به‏ وجود مى‏آید. به عبارت دیگر معمولاً بدون درک و عبور از مراتب پایین، مراتب بالاتر و عالى‏ تر حاصل نمى‏ شود.

*در کتاب عزادار حقیقی به آفات عزادارى در مرتبه سوم بیش از همه پرداخته اید و بنظر می رسد که این مرتبه از عزاداری که رایج ترین نوع عزاداری هم هست بیشترین آفتها در اطراف آن بوجود بیاید.ایا همین طور است؟

متأسفانه در مرتبه سوم، تحریف‏ها، روش‏هاى ناپسند و بدعت‏هاى خطرناکى که با فلسفه عزادارى و روح حماسه حسینى در تضاد هستند، به‏ وجود آمده است. بیان ماجراهاى جعلى و یا تحریف شده، خواندن نوحه‏ ها و اشعار کفرآمیز که از سوى مراجع عظام تقلید تحریم شده ‏اند؛ نوحه ‏ها و اشعار ضعیف، موهن و منافى با شخصیت امام حسین «علیه‏السلام» و حماسه او؛ انجام حرکات سبک و انجام اعمال ضدتبلیغ که موجب سوءاستفاده دشمنان قسم خورده اسلام و تشیع و نیز تبلیغ علیه شیعیان و نظام اسلامى مى ‏شود، از این قبیل تحریف‏ها و روش‏هاى خطرناک هستند.

آنچه بیشتر مایه تأسف و تأثر است، این است که سنت ‏سازى‏هاى غلط و مخالف با روح دین، به اسم امام حسین «علیه ‏السلام» انجام مى‏شود، آن هم با این توجیه که چون در راه امام حسین «علیه ‏السلام» و به خاطر او است، داراى اجر و ثواب و موجب خشنودى آن حضرت است.

از این‏گونه اعمال زشت مى‏ توان حمل علامت‏ها و صلیب‏هاى آهنى سنگین، فخر فروشى در میزان بلند کردن و چرخاندن آنها، حتى فخر فروشى به تعداد تیغه‏هاى این علامت‏ها در هئیت‏هاى گوناگون، و همچنین قمه ‏زنى با شکل‏هاى موهن را نام برد. مسئله مهم این است که عامل اصلى حضور این همه باطل در مراسم بزرگداشت شهید راه حق چیست و کیست؟

بنده معتقدم یکى از دلایل عمده و اصلى این گونه روش‏ها، بدعت‏ها و تحریف‏ها، همان متوقف ماندن این مرتبه از عزادارى در سطح احساسات و اتّکاى محض به گریه و عواطف است.

*ولی ما در عزاداری ها امر به گریه شده ایم تا حدی که در روایات معصومین  برای کسی که به اندازه بال مگسی در عزای اهل بیت و سیدالشهدا علیهم السلام  اشک بریزد ثواب زیاد و پاداش بهشت معین شده است؟

بله این درست است اما آن قضیه با این موضوع فرق می کند . آفت «گریه صرف» در مرتبه سوم عزاداری بدین معنی است که گریه کردن و گریاندن - و نه چیز دیگر - نقش اصلى را دارد و انگیزه اصلى عزادارى است و جنبه ‏هاى حماسى و معرفتى یا اصلاً سهمى ندارند و یا سهمى بسیار ناچیز دارند. زیرا در این مرتبه بیشتر تشریح چگونگى حادثه عاشورا اهمیت دارد، نه درسها و پیامهاى آن. بدیهى است که وقتى گریه کردن و گریاندن علت و هدف اصلى عزادارى شد، شیطان و نفس وسوسه‏ گر، در دروغ‏ پردازى و تحریف و نیز اختراع حرکات، روش‏ها و اشعار ناپسند و غیرمنطبق با حقیقت دین و قیام امام حسین «علیه ‏السلام» تأثیرگذار هستند.

وقتى گریه به ‏عنوان یک «وسیله» خوب و کار آمد، به «هدف» تبدیل شد، زمینه انحراف و دور شدن از هدف اصلى عزادارى فراهم مى ‏شود.

در این مرتبه براى عزاداران و سایر دست‏ اندرکاران مجالس سوگوارى، اصلاً اهمیت ندارد که چرا معصومین «علیهم ‏السلام» به عزادارى و بزرگداشت خودشان و نیز سایر مناسبت‏هاى مقدس توصیه کرده ‏اند. به عبارت دیگر در این‏گونه مجالس، هم هدف قیام امام حسین «علیه ‏السلام» و هم فلسفه عزادارى براى ایشان و سایر اهل بیت «علیهم ‏السلام» مورد غفلت قرار مى‏ گیرد.

عزاداران در این مرتبه، با تکیه بر احادیث فراوانى که درباره اهمیت و ارزش عزادارى و گریه بر امام حسین «علیه ‏السلام» وارد شده است، سوگوارى و گریه را عمل مستقلى مى ‏دانند که به تنهایى و بدون توجه به هدف عزادارى و نیز بدون توجه به ضرورت پرهیز از محرمات و انجام واجبات، نجات‏ بخش انسان است.چه بسا براى برگزارى چنین مجالسى، از هر وسیله ‏اى هرچند حرام، استفاده مى‏ کنند و اگر لازم باشد، واجبى را ترک مى‏ کنند.

در کتاب حماسه حسینى( ج 1، ص 49 )  آیت‏ الله مطهرى (رحمةالله علیه) در این ‏باره می گویند:«گریستن بر امام حسین «علیه ‏السلام» کار خوبى است و باید گریست. به چه وسیله بگریانیم؛ به هر وسیله که شد؟ هدف که مقدس است، وسیله هر چه شد، شد. اگر تعزیه در آوردیم، یک تعزیه اهانت آور. همین‏ قدر که اشک جارى شد، اشکال ندارد! شیپور بزنیم. طبل بزنیم. معصیت کارى بکنیم. به بدن مرد لباس زن بپوشانیم. عروسى قاسم درست کنیم. جعل کنیم. تحریف کنیم!... در نتیجه افرادى دست به جعل و تحریف زدند که انسان تعجب مى‏کند...».

*آیا چنین حالتی در عزاداری ها ممکن است موجب سوء استفاده بعضی از افراد واقع شود؟

بله همانطور که عرض کردم از آنجا که در این مرتبه بُعد عاطفى، گریه و سوگوارى جاى حماسه، عمل و معرفت را گرفته است لذا هیچ خطرى از این مجالس، دشمنان امام حسین و امام زمان علیهم ا السلام را تهدید نمى‏ک ند. به همین علت است که در طول تاریخ طاغوت‏ها و ستمگران نه تنها از این مجالس ترس نداشتند، بلکه خود نیز به برپایى چنین مجالسى اقدام مى‏ کردند تا با عوام‏ فریبى، باطن زشت و ظلم‏هاى خود را در پشت صورت مقدس عزادارى براى سالار شهیدان بپوشانند. تاریخ این کشور پر است از مجالس بزرگى که با امکانات و پول‏هاى طاغوت‏ها و دشمنان دین و آیین امام حسین «علیه ‏السلام» برپا شده است. در حالى که خود را شیعه و دوستدار اهل بیت «علیهم ‏السلام» معرفى مى‏ کردند.

به جز این دو گروه یعنى دوستان و شیعیان نادان و حاکمان ظالم و مدعى محبت اهل بیت «علیهم ‏السلام»، دسته سومى نیز از این‏گونه مجالس کم خاصیت و تحریف شده سود مى‏ برند، و آن گروه کفار و مستکبرین هستند که علاوه بر دشمنى دین حق و تشیع، دشمن این مملکت نیز هستند.

ساده ‏اندیشى است که اگر گمان کنیم آنها از قدرت حقیقى مجالس عزادارى و بزرگداشت اهل بیت «علیهم ‏السلام» خبر ندارند. زیرا گاه‏گاهى در طول تاریخ از مجالس عزادارى حقیقى و عزاداران حقیقى ضربه ‏هاى مهلک و کوبنده‏ اى خورده ‏اند. از مجالسى که برپاکنندگان آنها از فلسفه قیام سیدالشهدا «علیه ‏السلام» و فلسفه عزادارى براى آن حضرت به خوبى آگاه بودند و مجالس خود را بر پایه شناخت عمیق و صحیحشان برپا نموده ‏اند و از همه قدرت و تأثیر آن مجالس براى مبارزه با کفر و شرک و ظلم استفاده کرده‏ اند.

*ممکن است به یکی دو نمونه از کارکردهای مثبت عزاداری در مقابله با دشمنان اسلام اشاره کنید؟

البته کفار از برپایى مجالس سوگوارى حقیقى تجربه ‏هاى بسیار تلخى دارند. نمونه بسیار شاخص و زیباى این مجالس در تاسوعا و عاشوراى سال 1357 (ه . ش) برگزار گردید که در این دو روز میلیون‏ها عزادار با همان شیوه سنتى به خیابان‏ها ریختند و برائت و بیزارى خود را از یزیدیان زمان و رژیم خون‏ریز پهلوى و نیز حمایت خود را از نائب امام زمان، اعلام نمودند. نقش این عزادارى حقیقى در سقوط طاغوت ایران و سرنگونى رژیم پهلوى بر هیچ‏کس پوشیده نیست. نمونه زیبا و کامل دیگر این مجالس، مجالس عزادارى دوران دفاع مقدس در کربلاى ایران بوده، که از طرفى سوز و گریه و سوگوارى و از طرف دیگر حماسه و جهاد علیه دشمنان اسلام و ایران بود. به‏ طورى که گریه‏ ها، سوزها و ناله ‏ها همه در جهت تقویت روح حماسه و جهاد و نیز ایجاد روح حسینى علیه یزیدیان زمان بود.

بدیهى است دشمنى که از مجالس حقیقى امام حسین «علیه‏ السلام» این چنین سیلى خورده است، هرگز خاموش نمى‏ نشیند و سعى در خنثى کردن آثار شگفت‏ انگیز و بزرگ آن مى‏ کند. چنین دشمنى با توطئه و دسیسه‏ هاى مختلف و صرف هزینه‏ هاى هنگفت سعى در تغییر مسیر عزادارى‏ها و بزرگ کردن بعد سوگوارى و عاطفى آن و از بین بردن بُعد معرفتى و حماسى آن کرده و مى‏ کند.

*جالب است که برخی ماموران اطلاعاتی غرب و یا متفکرین بیگانه صریحا به قدرت مذهب و نقش عزاداری در مقابله با دشمنان اشاره کرده اند و از طرح نقشه های خود برای مقابله با مناسک و روح عزاداری در میان مسلمین و بویژه شیعیان هم باکی ندارند.

فرمایش شما کاملا صحیح است .  دکتر «مایکل برانت» - یکى از معاونان سازمان «سیا»، در کتابى با عنوان «نقشه ‏اى براى جدایى مکاتب الهى» پرده از طرح توطئه بزرگ استکبار جهانى علیه تشیع بر می دارد و می نویسد: «در یک گردهمایى که با حضور مقامات سازمان اطلاعات مرکزى آمریکا (سیا) برگزار شد و در آن نماینده ‏اى از سرویس اطلاعات انگلیس به علت تجارب زیاد این کشور در جوامع اسلامى نیز حضور داشت، این نتیجه حاصل شد که شیعیان بیشتر از دیگر مذاهب اسلامى فعال و پویا هستند».

وى در همان کتاب آورده است: «در این گردهمایى تصویب شد که روى این مذهب تحقیقات بیشترى صورت گیرد و طبق این تحقیقات برنامه ‏ریزى‏هایى داشته باشند. به همین منظور 40 میلیون دلار براى آن اختصاص داده شد».وى درباره راه ‏حل‏هاى متکى بر این تحقیق، می نویسد: «این تحقیقات ما را به این نتیجه رساند که به‏ طور مستقیم نمى‏ توان با مذهب شیعه رودررو شد و امکان پیروزى بر آن بسیار سخت است و باید پشت پرده کار کنیم».

تبلیغات گسترده علیه مراجع دینى به منظور زوال مقبولیت آنها در میان مردم، حمایت از سخنرانان و مداحان سودجو و شهرت ‏طلب و معرفى شیعه به‏ عنوان یک مسلک خرافى و در نهایت زدن تیر خلاص به این مذهب از جمله برنامه ‏هاى ما در این عرصه است».... مقام ارشد سازمان سیا در همان کتاب می نویسد: «یکى از مواردى که باید روى آن کار مى‏ کردیم، موضوع فرهنگ عاشورا و شهادت‏ طلبى بود که هر ساله شیعیان با برگزارى مراسمى این فرهنگ را زنده نگاه مى‏ دارند. ما تصمیم گرفتیم با حمایت‏هاى مالى از برخى سخنرانان و مداحان و برگزارکنندگان اصلى این‏گونه مراسم که افرادى سودجو و شهرت طلب هستند، عقاید و بنیان‏هاى شیعه و فرهنگ شهادت‏ طلبى را سست و متزلزل کنیم و مسائل انحرافى در آن به‏ وجود آوریم».

* انگیزه دو گروه اخیر یعنى حاکمان ظالم و به ظاهر مسلمان و نیز دشمنان کافر اسلام، مشخص و بیان شد. امّا انگیزه دسته اول یعنى محبین اهل بیت «علیهم‏السلام» چیست؟

درباره این گروه باید گفت که همه آنها داراى یک انگیزه واحد نیستند. در یک تقسیم‏ بندى ساده و اولیه  آنها  به دو دسته تقسیم می شوند:

دسته اول، شیعیان و محبین ساده ‏دل و جاهلى هستند که از روى اخلاص و دلسوزى و نشناختنِ بُعد دیگرى غیر از جنبه عاطفى براى حماسه حسینى، دچار چنین لغزش‏هایى مى ‏شوند. این دسته اطلاع درستى از تاریخ اسلام و تاریخ حماسه حسینى ندارند و با هدف قیام سیدالشهدا «علیه ‏السلام» و نیز فلسفه عزادارى آشنا نیستند و به عزادارى به‏ عنوان یک رسم و سنت رسیده از پدران خود نگاه مى‏ کنند.

دسته دوم، کسانى هستند که از سادگى و بى‏ خبرى دسته اول سوءاستفاده مى‏کنند. اینها کسانى هستند که این مجالس براى آنها تبدیل به محلى براى کسب درآمدهاى سرشار شده است.

استقبال و جهالت دسته اول و شیطنت‏هاى دسته دوم موجب شده است تا این گروه در بیشتر گریاندن مردم و مشغول کردن آنها به جنبه ‏هاى مظلومیت و غم ‏انگیز واقعه عاشورا و سایر مناسبت‏هاى مربوط به اهل بیت «علیهم ‏السلام» سعى زیادى کنند.

بدیهى است که با این کار جنبه اصلى قیام امام حسین «علیه ‏السلام» و فلسفه عزادارى حقیقى بر مردم عزادار پوشیده مى‏ ماند و مورد غفلت همگان قرار خواهد گرفت. این دسته به خوبى مى‏دانند که هر چه بیشتر بتوانند از مردم اشک و ناله بگیرند، محبوبیت و پول بیشترى نصیب آنان خواهد شد و بنابراین تضمین بیشترى براى کسب شهرت و پول در آینده به ‏دست خواهند آورد. بعضى از آنها حتى از شهوت پول نیز مى‏گذرند و انگیزه آنان ارضاى شهرت ‏طلبى و شهوت محبوبیت است. چه بسا براى اینکه نامشان بر سر زبان‏ها بیفتد، پول‏هایى نیز خرج کنند.

در بعضى از شهرها بعضى از مداحان یا بهتر بگویم کاسبان حرفه ‏اى براى یک مجلس بیش از چند میلیون تومان دریافت مى‏کنند. و من خود دیده ‏ام بعضى از مداحان که اشعار موهن و کفرآمیز زیادى را خوانده ‏اند و سنت‏هاى خطرناکى را در عزادارى‏ها به ‏وجود آورده ‏اند، با صرف پول‏هاى زیادى، نوارهاى ویدئویى و لوح‏هاى فشرده مجالس خود را به رایگان و در سطح وسیعى در کشور توزیع مى‏کنند.  وجود چنین افرادى، یک مصیبت بزرگ براى مجالس سوگوارى حقیقى و یک عامل بزرگ در مظلوم ‏تر شدن امام حسین «علیه ‏السلام» و مجالس او است.

این مصیبت وقتى بزرگتر و بیشتر مى‏شود که چنین افرادى براى کسب پول بیشتر یا شهرت بیشتر به رقابت با یکدیگر مى‏ پردازند و هر کدام در ساختن و بافتن مطالب نادرست و تحریف حماسه حسینى بر هم سبقت مى‏ گیرند. اى کاش مصیبت در همین حد متوقف مى‏ ماند. مصیبت بالاتر اینکه هر یک براى بیرون کردن حریف از میدان به جوسازى علیه دیگرى مى‏ پردازند و با عقیده مردم ساده ‏دل و پاکدل به راحتى بازى مى‏ کنند.

از همه بدتر اینکه این گروه خود را متولى و قیّم دین مردم هم مى‏ دانند و به راحتى به خود اجازه مى ‏دهند در عین نادانى، در امور تخصصى دین که به علما و دانشمندان دین مربوط است، دخالت و اظهارنظر کنند و براى مردم و مستمعین خود تکلیف شرعى تعیین کنند. این گروه به علما و دانشمندان راستین اسلام اهمیت نمى‏ دهند و نظرات مراجع و علماى دین را تا جایى قبول دارند که با مطامع و سلیقه‏ هاى آنها هم خوانى داشته باشد. در تاریخ عزادارى نمونه هایی از مقاومت چنین افرادى در مقابل مراجع و رهبران دینى دیده می شود.

* والبته متاسفانه براى آنها مهم نیست آنچه را مى‏خوانند یا ترویج مى‏دهند، حقیقت داشته است یا نه.

بله. متاسفانه همین طور است که می گویید . همین که بتوانند اشکى از مردم بگیرند و دل مردم و بانیان مجالس و پرداخت‏ کنندگان پول را به‏ دست آورند، کافى است که هر مطلب دروغ، ضعیف و یا تحریف‏شده‏اى را به زبان بیاورند و به معصومین «علیهم‏السلام» و یاران آنها نسبت دهند. البته این نسبت دادن‏ها یا به‏طور مستقیم است و یا به بهانه بیان زبان حال صورت مى‏گیرد.

چنین اشخاصى نه به مصالح اسلام و جهان اسلام اهمیت مى‏دهند و نه با نظرات مراجع و رهبران دینى کارى دارند. براى آنها مهم نیست که سخنان و کارهاى آنها با مصالح کنونى اسلام و مسلمین سازگار است یا نه. براى آنها اهمیت ندارد که گفته ‏ها و کارهاى آنها با حقیقت قیام و شخصیت سیدالشهدا «علیه‏السلام» سازگارى دارد یا نه. آنها کارى با رسالت اصلى عزادارى‏ها و بزرگداشت‏ها ندارند. آنها کارى با وظیفه و جهت شایسته مجالس اهل بیت «علیهم ‏السلام» و نوع انتظارى که از این مجالس در دفاع از اسلام و مملکت اسلامى مى ‏رود، ندارند. آنها براى مجالس اهل بیت «علیهم ‏السلام» یک رسالت و یک وظیفه بیشتر نمى ‏شناسند و نمى‏ خواهند که بشناسند و آن هم گریاندن مردم و طرح مسائل غمبار حماسه حسینى، بدون در نظر گرفتن روح این حماسه و پیام آن براى انسان‏هاى امروز است.

استاد شهید مطهرى (رضوان‏ الله تعالى علیه) که ایشان را به عنوان شهید راه مبارزه با تحریفها هم می توانیم لقب بدهیم در کتاب حماسه حسینی به این مطلب هم پرداخته است :«اگر مى‏خواهیم به عزادارى حسین بن على ارزش بدهیم. باید فکر کنیم که اگر حسین بن على امروز بود و خودش مى‏ گفت براى من عزادارى کنید، مى‏ گفت چه شعارى بدهید؟ آیا مى‏ گفت بخوانید: نوجوان اکبر من، یا مى ‏گفت بگویید، زینب مضطرم الوداع الوداع؟! چه چیزهایى که من امام حسین در عمرم، هرگز به این جور شعارهاى پست و کثیف ذلت ‏آور تن ندادم و یک کلمه از این حرفها را نگفتم، اگر حسین بن على بود مى‏ گفت... شمر هزار و سیصد سال پیش مرد، شمر امروز را بشناس...».

در این مرتبه دست‏ اندرکاران عزادارى با نقش‏هاى گوناگون و مسئولیت‏هاى مختلف سعى در هر چه مظلوم‏ تر نشان دادن سیدالشهدا «علیه‏ السلام» و یاران و خاندان وى دارند، ولى نادانسته بر مظلومیت آنها اضافه می کنند. زیرا مسیر اصلى عزادارى‏ها را تغییر مى‏دهند و مردم را از هدف اصلى عزادارى دور مى ‏کنند. در این مرحله مداح و سخنرانى موفق‏تر است که بتواند اشک بیشترى از مردم بگیرد و آنها را بیشتر بگریاند. هیئت و حسینیه ‏اى موفق تر است که در آن اشک بیشترى ریخته شود. تکیه بر جنبه ‏هاى ظاهرى از قبیل تعداد عزادار، طول دسته عزادارى، تعداد دیگ‏هاى غذا، نوع پرچم‏ها و علامت‏ها و تعداد تیغه علامت‏ها، وسایل صوتى و تصویرى، نوع آلات موسیقى، نوع غذا و مقدار ساعت عزادارى، گردش در کوچه‏ ها و خیابان‏ها و میزان جمعیت تماشاچى و مشایعت کننده دسته‏ جات، از دیگر آفات این مرحله از عزادارى است.این آفات گاهى زمینه آلوده شدن عزاداران و هیئت ‏ها را به امور حرام و گناهان کبیره هم فراهم مى‏ کند.

*یکی از مسائلی که در اوج عزاداری های شیعیان قربانی و بدان بی توجهی می شود نماز اول وقت بویژه در ظهر عاشورا است.اگر در باره آن هم توضیحی بفرمایید ممنون می شویم.

در روز عاشورا وقتى ابوثمامه صاعدى به حضرت چنین عرض کرد: «دوست دارم پروردگار خود را در حالى دیدار کنم که این نمازى را که وقتش رسیده خوانده باشم». امام فرمودند: «نماز را یاد آوردى خدا تو را از نماز گزارانى که در یاد اویند قرار دهد. بخواهید از ما دست بردارند تا نماز گزاریم». وقتى با مقاومت دشمن روبرو شد، فرمودند: »واى بر تو اى عمر سعد! آیا آیین‏هاى اسلام را از یاد برده ‏اى؟! چرا دست از جنگ نمى‏ کشى تا نماز گزاریم و به جنگ برگردیم؟!».

  امام حسین «علیه ‏السلام» جنگ را به‏ خاطر نماز که ستون دین است، متوقف کرد و به نماز اول وقت پرداخت؛ ولى بسیارى از عزاداران در هئیت ‏ها و دسته ‏هاى عزادارى حاضر نیستند، عزادارى را براى نماز متوقف کنند و گاهى دیده مى‏شود تا ساعت‏ها پس از اذان هم به عزادارى ادامه مى ‏دهند. از این زشت‏ تر و بدتر آنکه به نصیحت و تذکر عزاداران اهل نماز که به هر چیز در جایگاه خودش اهمیت مى‏ دهند، توجه نمى‏ کنند و بلکه از این تذکر هم ناراحت مى‏شوند. چون فلان مقدار سینه ‏زنى یا گریه را و یا خواندن فلان مقدار شعر و نوحه را و یا فلان مقدار شور گرفتن را واجب!!! مى‏ دانند. آن هم واجبى که نباید به‏ هیچ‏وجه به تأخیر بیفتد تا مبادا به حال مجلس لطمه اى وارد شود. چشم و گوش خود را به تذکر افراد خیرخواه مى‏ بندند و این واجب بزرگ الهى را با بهانه‏ هاى بى‏اساس سبک مى‏ شمرند. پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» می فرمایند :  «اَمَّا شَفاعَتى فَفى اَصْحابِ الْکَبائِرِ ما خَلا اَهْلِ الشِّرْکِ وَ الظُّلْمِ شفاعت من درباره مرتکبان گناهان کبیره است، به جز مشرکان و ستمگران».

در اسلام هر مستحبى که به واجب ضرر بزند حرام است.  به همین دلیل عزادارى تا زمانى پسندیده است که به وقت نماز ضرر نزند. سیدالشهدا «علیه ‏السلام» هرگز راضى نیست که به قیمت سبک شمردن یکى از مهمترین واجبات الهى که ستون دین است، براى او عزادارى شود. عزادارى و مجلسى که به نماز و سایر واجبات الهى لطمه بزند، عبادتى است که تحت ولایت شیطان و به حکم هواى نفس انجام مى‏شود نه حکم خدا.

بنابر فرمایش پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» که رحمة للعالمین است، سبک شمردن نماز انسان را از شفاعت ایشان و اهل بیت «علیهم‏السلام» محروم مى‏ نماید. با اینکه شفاعت ایشان براى صاحبان گناهان کبیره ذخیره شده است.تکیه بر جنبه عاطفى و احساسى در عزادارى‏ ها و غفلت از وظایف اصلى‏ مان که فلسفه حقیقى عزادارى هستند، موجب مى‏ شود که انسان در منکرات زیادى سقوط کند. یعنى درست همان چیزهایى که سیدالشهدا «علیه‏السلام» براى نهى از آنها کشته شده است. او خود هدف از قیامش را امر به معروف و نهى از منکر، احیاى احکام دین و نیز عمل به حق و نهى از باطل معرفى مى‏کند. این نوع عزادارى‏ها یک ظلم آشکار و عمیق در حق محمد و آل محمد «صلی الله علیه و آله و سلم» است که موجب آزار و اذیت آنها مى‏ شود.

عامل اصلى قیام سیدالشهدا «علیه ‏السلام» احیاى دین خدا و مبارزه با بدعت‏ها و انحرافاتى است که در دین و جامعه اسلامى پدید آمده بود، بزرگترین مصیبت در نزد همه انبیاى الهى و چهارده معصوم «علیهم ‏السلام» ضعیف شدن دین در جامعه و محرومیت مردم از آموزش‏هاى دین است.

آیا عزاداران امام حسین «علیه‏السلام» که براى احیاى حق و مبارزه با باطل قیام کرد، این اجازه را دارند که در عزادارى‏ ها، حق و دستورات حق را زیر پا بگذارند و امور باطل را رواج دهند. در مجالس امام حسین «علیه ‏السلام» که شهید راه حق است، اشعار و نوحه‏ هاى باطل، ابزار و آلات باطل، آداب و رسوم باطل، چه مى‏کند؟

*در واقع بیام پیام سیّدالشّهدا «علیه‏السلام» به همه پیروانش همین عمل به واجبات و اقامه حق است!

بله. امام «علی ه‏السلام» پرده از روى آن درد رنج ‏آورى که روح مقدسش را شدیداً مى‏آزُرد و همان باعث نهضتش شده است، برداشته و میفرمایند:«اَلا تَرَوْنَ اَنَّ الْحَقَّ لا یُعْمَلُ بِهِ وَ اَنَّ الْباطِلَ لایُتَناهى عَنْهُ - آیا نمى‏ بینید که به حقّ عمل نمى ‏شود و از باطل خوددارى نمى‏ گردد؟!» «لِیَرْغَبِ الْمُؤمِنُ فِى لِقاءِاللَّهِ مُحِقّاً ؛ باید در چنین وضعى انسان مؤمن آرزومند مرگ و حقاً دوستدار شهادت و لقاء خدا باشد». «فَاِنّى لا اَرَى الْمَوْتَ اِلّا سَعادَةً وَ لَاالْحَیاةَ مَعَ الظّالمینَ اَلّا بَرَمَاً - من (که در این وضع اسفناک) مرگ را جز سعادت و زندگى با ستمگران را جز ملال و افسردگى نمى ‏بینم».

اینجا لازم است توجه به این نکته داشته باشیم که: آیا این گفتار امام، مولاى عزیزمان حسین «علیه ‏السلام» تنها مربوط به مردم زمانش بوده و درد رنج‏ آور روحى خود را فقط براى آنها بیان کرده و از آنها خواسته که تکان بخورند و در مقام عمل به حق و خوددارى از باطل برآیند؟ یا پیامى براى ما نیز هست و گویى هم اکنون مقابل ما ایستاده و با روحى افسرده و ملول مى‏ گوید: شما اى مدعیان محبت من، اگر راست مى‏گویید و جداً دوستدار من هستید؛ درد دلم را بشناسید و به داد دلم برسید.

درد دل من همین است. آیا شما خودتان چگونه ‏اید و با حق و باطل چگونه عمل مى‏ کنید؟ نکند در عین حال که براى من بر سر و سینه ‏ى خود مى ‏زنید، در تمام شؤون زندگى خود حقّ را زیرپا و باطل را روى سر بنشانید و حدود حلال و حرام خدا را رعایت ننمایید؟! به راستى که ما باید شدیداً مراقب رفتار و گفتار خود باشیم و حداقل حسناتمان را تبدیل به سیئات ننماییم! ما موظفیم همین عزادارى امام حسین «علیه‏السلام» را که عبادت بسیار بزرگ ماست، آلوده به گناه نکنیم. بدانیم که هر عبادتى آفتى دارد و آن را بى ‏اثر مى‏کند. نماز و روزه و حج آفت دارند و اگر با ریا انجام بشود؛ نه تنها باطل و بى ‏اثر بلکه عنوان شرک و معصیت نیز به خود مى‏گیرند. همین سینه‏ زنى‏ ها و تشکیل مجلس دادن‏ها و منبر رفتن‏ها، آفات بسیارى دارند. اگر رعایت حدود نکنیم از آثار معنوى آنها بى‏ بهره خواهیم بود و در روز جزا علاوه بر آتش حسرت و ندامت؛ در آتش قهر خدا خواهیم سوخت؛ که خدا فرموده است: «وَ أَنْذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِىَ الْاَمْرُ وَ هَمْ فِى غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا یُؤْمِنُونَ - آنها را از روز حسرت - روز رستاخیز عظیم قیامت - که همه چیز پایان گرفته - و دیگر راه جبران و بازگشتن نیست - بترسان که عمر خود را در دنیا به غفلت سپرى کرده و ایمان به حقیقت نیاورده ‏اند.»

بزرگوارانى که در مسیر ارشاد و هدایت مردم شغل مقدس سخنرانى دینى یا مداحى اهل بیت‏«علیهم ‏السلام» را دارند، چه بسا سزاوار است که عظمت کار خود را بشناسند و از آفات این عبادت بزرگ آگاه و سخت مراقب باشند که به حریم اقدس اهل بیت‏«علیهم ‏السلام» اسائه ادبى نشود و هتک حرمتى نگردد.


منبع:تسنیم

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین