عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۴۲۳۶۶
تاریخ انتشار : ۰۶ آذر ۱۳۹۳ - ۰۵:۳۲
دکتررضا عیسی نیا *
امام حسین(ع) چون در فضایی زندگی می‌کرد که دو نوع دشمن- یعنی دشمن درونی و دشمن بیرونی- وجود داشت؛ از این رو برای از بین بردن دشمن بیرونی یعنی کسی که از بیرون مرزها موجودیت یک نظام را با فکر و قوانین و همه چیزش هدف قرار می داد،
عقیق: امام حسین(ع) چون در فضایی زندگی می‌کرد که دو نوع دشمن- یعنی دشمن درونی و دشمن بیرونی- وجود داشت؛ از این رو برای از بین بردن دشمن بیرونی یعنی کسی که از بیرون مرزها موجودیت یک نظام را با فکر و قوانین و همه چیزش هدف قرار می داد، سبکی را برگزید که قابلیت مواجهه با هر دو را داشته باشد، یعنی هم برای از بین بردن دشمن درونی(یعنی کسانی که براثر خستگی، بر اثر اشتباه در فهم راه درست، براثر مغلوب شدن احساسات و نفسانی شدن و بر اثر نگاه کردن به جلوه‌های مادی و بزرگ انگاشتن آنها، به امام خرده می‌گیرند) وهم مبارزه با دشمن بیرونی( یعنی با کسانی که با روحیه راحت طلبیِ فساد پذیرِ رو به تباهی میان مسلمانان عادی و معمولی زندگی می‌گذرانند).

امام حسین(ع) در فضایی می‌زیست که عناصری با نام اسلام، با سمتها و عناوین اسلامی– پسر فلان صحابه، پسر فلان یارپیامبر، پسر فلان خویشاوند پیامبر- در کارهای ناشایست و نامناسب وارد شده‌ بودند و از اینها اعمالی سرزد که سبک زندگی یا شیوه زندگی مردم جامعه شد؛ مثلاً اگر تا آن زمان مهریه ازدواج مهرالسنه -480 درهمی که پیامبر(ص) مشخص کرده بودند- به یک میلیون دینار و یک میلیون مثقال طلای خالص تبدیل شد که از جمله آنها پسر مصعب بن زبیر را می‌توان نام برد.

یا  امام(ع) در فضایی  و دورانی زندگی می‌کند که  یزید  زندگی می‌کند و فرهنگ و ارزشی که او مروجش است شایع شده و یزید کسی است که مسعودی در «مروج الذهب» در باره او این‌گونه می‌نویسد:«یزید معروف بود به السکران الخمیر.یعنی اهل عیش و طرب و حیوان بازی؛ حتی اصحاب یزید و والیان او هم اهل فسوق بودند و جلوی مردم آشکارا شراب می نوشیدند».او برای حکومت کردن با امام می‌جنگید.

با فهمِ فضای دوران حیات سیاسی امام حسین(ع) پرسش این است که در چنین فضایی که تلاش و سعی می‌شود نظام اسلامی‌ای که پیامبر(ع)عملی ساخته و امام علی و امام حسن(ع) پیاده ساخته‌اند را به انحراف بکشانند و نابود کنند چه باید کرد و امام حسین(ع) چه باید می‌کرد؟ در دورانی که مردم فاسد شده‌اند، حکومت فاسد شده، علما و گویندگان دین هم فاسد گردیده‌اند، یعنی فضایی ایجاد شده که خوب را بد و بد را خوب و منکر را معروف ومعروف را منکر معرفی می‌کنند و به عبارتی حکومتِ وقت؛ کمر به حذف دین از جامعه بسته است و حکم خدا را تبدیل می‌کند و کسی حاکم است که حتی به ظواهراسلام هم اهمیت نمی‌دهد و آشکارا علیه اسلام و برخلاف قرآن، گفتار و رفتار دارد، در چنین فضایی امام حسین(ع) برای انجام یک واجب  بزرگ از واجبات دین قیام کردند که این قیام یکی از دو نتیجه را در برداشت یا حکومت یا شهادت، بنابراین می‌توان گفت امام حسین(ع) در پی احیای دین رسول‌ا... است چه از راه شهادت و چه از راه به حکومت رسیدن.و به عبارتیِ سبک حیات سیاسی امام حسین(ع) یعنی سبک انجام یک واجب عظیم از واجبات دین- یعنی تجدید بنای نظام و جامعه اسلامی یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعه اسلامی است- دو راه را پیش پایش می‌گذارد یا شهادت داشته باشد یا حکومت و این سبک هدفش فقط بازگرداندن جامعه اسلامی به خط صحیح  است پس برای رسیدن به آن هدف قیام لازم است چه به شهادت برسد و چه به حکومت و این مدعا را می‌توان در سخنان آن حضرت رد یابی کرد. از جمله موارد این سخن امام(ع) است آنجا که می‌فرماید: «به خدا قسم امید دارم آنچه را خداوند برای ما اراده کرده خیر است، چه به صورت فتح باشد و چه به شکل شهادت.»

نکته‌ای که از این سبک می‌توان آموخت این است واجبی را که امام به خاطر آن قیام کرد در طول تاریخ متوجه یکایک مسلمانان است و این واجب عبارت است از اینکه هر وقت دیدند نظامِ جامعه اسلامی دچار یک فساد بنیادین شده و بیم آن است که به کلی احکام اسلامی تغییر یابد هر مسلمانی باید قیام کند، البته در شرایط مناسب (یعنی وقتی که بداند این قیام اثر خواهد بخشید) . به عبارت دیگر می‌توان گفت امام حسین(ع) سبکی را بنا نهاد که در همه دوران‌ حکومتِ طواغیت، کسانی پیدا شدند که با ظالمان و دستگاه ظلم و فساد به مبارزه برخاستند و روحیه ظلم ستیزی و مسؤولیت پذیری در همه انسانهای آزاده پیدا شد و تداوم یافت.


پی نوشت:
استادیار پژوهشگاه علوم وفرهنگ اسلامی
منبع:قدس
211008


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین