عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۳۹۵۱۶
تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱۳۹۳ - ۲۰:۳۶
اینجا سنگ‌ها با شما حرف‌می‌زنند. مرمرهایی که قرار است نشان دهند هویت اینجا را. راه که می‌روی گاهی دوست داری همانجا توقف کنی و گاهی به قدری احساس سبکی می‌کنی که دوست داری بپری.
عقیق:در این قطعه از بهشت که وارد می‌شوید فرقی نمی‌کند چقدر گناهکار باشید و یا چقدر احساس می‌کنید آدم بدی هستید. همین که قدم‌هایتان را کوتاه کوتاه بر می‌دارید و وارد می‌شوید یعنی اجازه داده‌اند لحظاتی بهشت را روی زمین احساس کنید و مست شوید از رایحه خوش وجود مردان خدا که ارام در کنار هم ارمیده‌اند.

اینجا شما محو می‌شوید در شیشه‌های کوچکی که زیر نور آفتاب به راحتی نمی‌توان داخلشان را دید. کمدهایی که همه دارایی و متعلقات صاحبانشان بوده و حالا فقط یادگاری است عزیز برای فرشتگانی که در این بین نشسته اند و نامشان مادر است. مادرانی که هر هفته به بهشت می‌آیند تا فرزندانشان را در آغوش بکشند و سبک کنند دلی را که سالهاست از فراق می‌سوزد.

اینجا سنگ‌ها با شما حرف‌می‌زنند. مرمرهایی که قرار است نشان دهند هویت اینجا را. راه که می‌روی گاهی دوست داری همانجا توقف کنی و گاهی به قدری احساس سبکی می‌کنی که دوست داری بپری.

می‌خواهی حرف بزنی و تو هم از ناله هایت ضجه و موره کنی تا واسطه ای بشوند این مردان بین تو و خدا اما با همه دل پری که داری ترجیح می‌دهی حتی در سکوت هم سکوت کنی و در دلت هم حرفی نزنی. نمی دانم چه رازی است...


میان این همه سنگ های پر از احساس بر می خوری به سنگ یک بسیجی که تنها ۱۷ سال داشت و حالا الگویی است برای عرفای صاحب سلوک. اینجاست که با همه وجود درک می‌کنی «در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است» یعنی چه؟ و هر کسی نمی تواند لاف بزند که قدم در راه حق گذاشته مگر اینکه پای عملش را امضا کرده باشد.

منبع:فارس

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین