عقیق:کتاب «توارد شخصی» که اخیرا حوزه هنری مرکز اصفهان آن را منتشر کرده است، نگاهی متفاوت و شاعرانه دارد به حادثه عاشورا که یکی از شاعران جوان و خوش آتیه کشورمان آن را سروده است. محمدحسین ملکیان نگاه متفاوت و روایتش را از عاشورا شروع کرده سپس با همین نگاه اتفاقات بعد از عاشورا را برای مخاطبش گفته تا به امروز و جنگی که در منطقه به خصوص در عراق جریان دارد،‌ رسیده است.

این کتاب که شاعرش قالب چهارپاره را برای روایت بلندش انتخاب کرده است هم از نظر سوژه و هم از نظر تکنیک قابل توجه و نو است و «توارد شخصی» 72 صفحه‌ای 140 بند چهارپاره دارد که روایت عاشورا از نگاه دیگری است.

شاعر این مجموعه برای گفتن از عاشورا فیلم و شعر را با هم ترکیب کرده و با الهام از نوع روایت فیلمنامه‌ها به خصوص فیلم روز واقعه این مجموعه را سروده است. روایت ملکیان این گونه آغاز می‌شود که راوی، دوربین به دست وارد صحرای کربلا می‌شود و از نظر زمانی در روز عاشورا قرار می‌گیرد و صحنه‌های مختلفی را با دوربینش می‌بیند و از همین جاست که من شاعر و من راوی با هم درگیر می‌شوند...

محوریت روایت شاعر در این کتاب روی کلمه امام است و همه اتفاق‌ها در اطراف امام روایت می‌شود اما در عین حال سعی شده است، هیچ جا اشاره مستقیم به فرد خاصی نشود مثلا در کل مجموعه با کلمه‌هایی مثل علی اکبر(ع)، عباس(ع)، حسین (ع) روبرو نیستیم و شاعر صرفا موقعیت را با شرح المان‌های موجود و حول شخصیت امام توصیف کرده است. جایی راوی از دشداشه می‌گوید و جای دیگری از یک انگشتر عقیق و هر یک از موضوعات مطرح بر اساس مقاتل معتبر است که شاعر برای روایتش از آنها استفاده کرده است.

کتاب 9 اپیزود دارد. 5 اپیزود آن با حروف مقطعه کهعیص، 3 اپیزود با حروف مقطعه الم که درباره حرکت کاروان به سمت شام و در شام است و اپیزود آخر هم ادن الارض نام دارد که درباره نزدیک‌ترین زمین است و روایت جوانی که به روزگار ما نزدیک است.

هرچند 9 اپیزود این کتاب به هم پیوسته است اما برای نمونه اپیزود مربوط به حضرت علی اصغر در ادامه می‌آید:

نور در چشم‌های یک نوزاد

گرچه کم سو، هنوز روشن بود

آخر کار را مرور نکرد

آخرش مثل روز روشن بود

پی زاویه‌ای مناسب گشت

پی جایی شبیه جای امام

هیچ جا روبروی سوژه نبود

هیچ جا غیر دست‌های امام

دوربین را میان دست امام

سوژه را در دل سپاه گذاشت

سوژه از بین کادر بیرون زد

شیشه دوربین ترک برداشت

شیشه دوربین ترک برداشت

و ترک امتداد پیدا کرد

رفت تا بر لب امام رسید

پخش شد ازدیاد پیدا کرد

و ترک رفت و رفت بالاتر

رنگ شد از رخ امام پرید

عکس باید قشنگ می‌افتاد

مشتی از خون به آسمان پاشید

دوربین را امام با خود برد

راوی این جای قصه در شک بود

پشت خیمه امام را گم کرد

بعد از آن هرچه بود برفک بود

از این شاعر مجموعه شعر «نت‌های گریه‌دار» انتشارات فصل پنجم و همینطور مجموعه شعر آئینی با عنوان «جمع مکسر» انتشارات جمهوری منتشر شده است.

گفتنی است کتاب «توارد شخصی» به همت مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری استان اصفهان و توسط انتشارات شهید فهمیده به چاپ رسید. برای تهیه این کتاب با شماره تلفن 03112220372 تماس بگیرید.

کتاب «توارد شخصی» که اخیرا حوزه هنری مرکز اصفهان آن را منتشر کرده است، نگاهی متفاوت و شاعرانه دارد به حادثه عاشورا که یکی از شاعران جوان و خوش آتیه کشورمان آن را سروده است. محمدحسین ملکیان نگاه متفاوت و روایتش را از عاشورا شروع کرده سپس با همین نگاه اتفاقات بعد از عاشورا را برای مخاطبش گفته تا به امروز و جنگی که در منطقه به خصوص در عراق جریان دارد،‌ رسیده است.

این کتاب که شاعرش قالب چهارپاره را برای روایت بلندش انتخاب کرده است هم از نظر سوژه و هم از نظر تکنیک قابل توجه و نو است و «توارد شخصی» 72 صفحه‌ای 140 بند چهارپاره دارد که روایت عاشورا از نگاه دیگری است.

شاعر این مجموعه برای گفتن از عاشورا فیلم و شعر را با هم ترکیب کرده و با الهام از نوع روایت فیلمنامه‌ها به خصوص فیلم روز واقعه این مجموعه را سروده است. روایت ملکیان این گونه آغاز می‌شود که راوی، دوربین به دست وارد صحرای کربلا می‌شود و از نظر زمانی در روز عاشورا قرار می‌گیرد و صحنه‌های مختلفی را با دوربینش می‌بیند و از همین جاست که من شاعر و من راوی با هم درگیر می‌شوند...

محوریت روایت شاعر در این کتاب روی کلمه امام است و همه اتفاق‌ها در اطراف امام روایت می‌شود اما در عین حال سعی شده است، هیچ جا اشاره مستقیم به فرد خاصی نشود مثلا در کل مجموعه با کلمه‌هایی مثل علی اکبر(ع)، عباس(ع)، حسین (ع) روبرو نیستیم و شاعر صرفا موقعیت را با شرح المان‌های موجود و حول شخصیت امام توصیف کرده است. جایی راوی از دشداشه می‌گوید و جای دیگری از یک انگشتر عقیق و هر یک از موضوعات مطرح بر اساس مقاتل معتبر است که شاعر برای روایتش از آنها استفاده کرده است.

کتاب 9 اپیزود دارد. 5 اپیزود آن با حروف مقطعه کهعیص، 3 اپیزود با حروف مقطعه الم که درباره حرکت کاروان به سمت شام و در شام است و اپیزود آخر هم ادن الارض نام دارد که درباره نزدیک‌ترین زمین است و روایت جوانی که به روزگار ما نزدیک است.

هرچند 9 اپیزود این کتاب به هم پیوسته است اما برای نمونه اپیزود مربوط به حضرت علی اصغر در ادامه می‌آید:

نور در چشم‌های یک نوزاد

گرچه کم سو، هنوز روشن بود

آخر کار را مرور نکرد

آخرش مثل روز روشن بود

پی زاویه‌ای مناسب گشت

پی جایی شبیه جای امام

هیچ جا روبروی سوژه نبود

هیچ جا غیر دست‌های امام

دوربین را میان دست امام

سوژه را در دل سپاه گذاشت

سوژه از بین کادر بیرون زد

شیشه دوربین ترک برداشت

شیشه دوربین ترک برداشت

و ترک امتداد پیدا کرد

رفت تا بر لب امام رسید

پخش شد ازدیاد پیدا کرد

و ترک رفت و رفت بالاتر

رنگ شد از رخ امام پرید

عکس باید قشنگ می‌افتاد

مشتی از خون به آسمان پاشید

دوربین را امام با خود برد

راوی این جای قصه در شک بود

پشت خیمه امام را گم کرد

بعد از آن هرچه بود برفک بود

از این شاعر مجموعه شعر «نت‌های گریه‌دار» انتشارات فصل پنجم و همینطور مجموعه شعر آئینی با عنوان «جمع مکسر» انتشارات جمهوری منتشر شده است.

گفتنی است کتاب «توارد شخصی» به همت مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری استان اصفهان و توسط انتشارات شهید فهمیده به چاپ رسید. برای تهیه این کتاب با شماره تلفن 03112220372 تماس بگیرید.