عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۳۳۵۳۳
تاریخ انتشار : ۳۱ تير ۱۳۹۳ - ۲۰:۳۶
همگی ما در سورة حمد و در نمازهای یومیه، بارها آیه «أَنعَمتَ عَلَیهِم غَیرِ المَغضوبِ عَلَیهِم وَلا الضّالّینَ»؛ را تکرار می کنیم اما به واقع آنها کیستند. این موضوع را از حجت الاسلام حسن حسینی یار جویا شده ایم. همراه ما باشید:

عقیق: منظور از انعمت علیهم که در سوره حمد، در طول روز بارها تکرار می‌کنیم، چه افرادی اند؟ آنها چه ویژگی‌هایی دارند؟
سوره نساء آیه 69، این گروه را تفسیر کرده است: و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا:
«کسانى که دستورات خدا و پیامبر را اطاعت کنند، خدا آنها را با کسانى قرار مى دهد که مشمول نعمت خود ساخته ، از پیامبران و رهبران صادق و راستین و جانبازان و شهیدان راه خدا و افراد صالح ، و اینان رفیقان خوبى هستند».
همانگونه که ملاحظه مى کنیم این آیه افراد مورد نعمت خدا را چهار گروه معرفى مى کند:پیامبران، صدیقین، شهداء و صالحین .
این مراحل چهارگانه شاید اشاره به این معنى باشد که براى ساختن یک جامعه انسانى سالم و مترقى و مؤمن، نخست باید رهبران حق و انبیاء وارد میدان شوند.
و به دنبال آنها مبلغان صدیق و راستگو که گفتار و کردارشان با یکدیگر هماهنگ است، تا اهداف پیامبران را از این طریق در همه جا گسترش دهند.
به دنبال این دوران سازندگى فکرى، طبیعتاً عناصر آلوده و آنها که مانع راه حقند سر بردارند، جمعى باید در مقابل آنها قیام کنند و عده‌اى شهید شوند و با خون پاکشان درخت توحید آبیارى گردد.
در مرحله چهارم محصول این کوشش‌ها و تلاش‌ها به وجود آمدن صالحان است اجتماعى پاک و شایسته و آکنده از معنویت.
بنابراین ما در سوره حمد در شبانه روز پى‌درپى از خدا مى‌خواهیم که در خط این چهار گروه قرار گیریم، خط انبیاء خط صدیقین، خط شهدا و صالحین و روشن است که در هر مقطع زمانى باید در یکى از این خطوط، انجام وظیفه کنیم و رسالت خویش را ادا نمائیم،‌ تا جزو نعمت داده شدگان باشیم.

 

* در ادامه «انعمت علیهم» می‌گوییم غَیرْ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ. چه کسانی در دستة مغضوبین و ضالین قرار دارند؟ ویژگی‌های آنها چیست؟
جدا کردن این دو از هم در آیات فوق نشان مى دهد که هر کدام اشاره به گروه مشخصى است . در اینکه فرق میان این دو چیست سه تفسیر وجود دارد:
1.از موارد استعمال این دو کلمه در قرآن مجید چنین استفاده مى شود که مغضوب علیهم، مرحله‌اى سخت‌تر و بدتر از ضالین است و به تعبیر دیگر ضالین گمراهان عادى هستند و مغضوب علیهم ، گمراهان لجوج و یا منافق و به‌همین دلیل در بسیارى از موارد، غضب و لعن خداوند در مورد آنها ذکر شده است.
در آیه 106 سوره نحل مى خوانیم و لکن من شرح بالکفر صدرا فعلیهم غضب من الله : «آنهایى که سینه خود را براى کفر گسترده ساختند غضب پروردگار بر آنها است
و در آیه 6 سوره فتح آمده است، و یعذب المنافقین و المنافقات و المشرکین و المشرکات الظانین بالله ظن السوء علیهم دائرة السوء و غضب الله علیهم و لعنهم و اعدلهم جهنم: «خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک و آنها را که درباره خدا گمان بد مى‌برند مورد غضب خویش قرار مى‌دهد و آنها را لعن مى‌کند و از رحمت خویش دور مى‌سازد و جهنم را براى آنان آماده ساخته است».
به هر حال مغضوب علیهم آنها هستند که علاوه بر کفر، راه لجاجت و عناد و دشمنى با حق را مى‌پیمایند و حتى از اذیت و آزار رهبران الهى و پیامبران در صورت امکان فروگذار نمى کنند. آیه 112 سوره آل‌عمران مى‌گوید: و بائوا بغضب من الله... ذلک بانهم کانوایکفرون بایات الله و یقتلون الانبیاء بغیر حق ذلک بما عصوا و کانوا یعتدون: «غضب خداوند شامل حال آنها (یهود) شد چرا که به خدا کفر مى‌ورزیدند و پیامبران الهى را به ناحق مى کشتند
2.جمعى از مفسران عقیده دارند که مراد از ضالین، منحرفین نصارى و منظور از مغضوب علیهم، منحرفان یهودند.
این برداشت به خاطر موضع‌گیری‌هاى خاص این دو گروه در برابر دعوت اسلام مى‌باشد، زیرا همان‌گونه که قرآن هم صریحاً در آیات مختلف بازگو مى‌کند، منحرفان یهود، کینه و عداوت خاصى نسبت به دعوت اسلام نشان مى‌دادند، هر چند در آغاز، دانشمندان آنها از مبشران اسلام بودند، اما چیزى نگذشت که به جهاتى که اینجا جاى شرح آن نیست از جمله به خطر افتادن منافع مادیشان سرسخت‌ترین دشمن شدند و از هر گونه کارشکنى در پیشرفت اسلام و مسلمین فروگذار نکردند، همان‌گونه که امروز نیز موضع گروه صهیونیست در برابر اسلام و مسلمانان همین است.
و با این حال تعبیر از آنها به مغضوب علیهم بسیار صحیح به نظر مى‌رسد، ولى باید توجه داشت که این تعبیر در حقیقت از قبیل تطبیق کلى بر فرد است، نه انحصار مفهوم مغضوب علیهم در این دسته از یهود.
اما منحرفان از نصارى که موضعشان در برابر اسلام تا این حد سرسختانه نبود، تنها در شناخت آیین حق گرفتار گمراهى شده بودند، از آنها تعبیر به ضالین شده که آن هم از قبیل تطبیق کلى بر فرد است .
در احادیث اسلامى نیز کراراً مغضوب علیهم به یهود و ضالین به منحرفان نصارى تفسیر شده است و نکته‌اش همان است که در بالا اشاره شد.
3. این احتمال نیز وجود دارد که ضالین به گمراهانى اشاره مى‌کند که اصرارى بر گمراه ساختن دیگران ندارند در حالى که مغضوب علیهم کسانى هستند که هم گمراهند و هم گمراه‌گر و با تمام قوا مى‌کوشند دیگران را همرنگ خود سازند.
شاهد این معنى آیاتى است که سخن از کسانى مى‌گوید که مانع هدایت دیگران به راه راست بودند و به عنوان یصدون عن سبیل الله، از آنها یاد شده. در آیه 16 سوره شورى مى‌خوانیم: و الذین یحاجون فى الله من بعد ما استجیب له حجتهم داحضة عند ربهم و علیهم غضب و لهم عذاب شدید: «آنها که بعد از پذیرش دعوت اسلام از ناحیه مؤمنان، در برابر پیامبر(ص) به مخاصمه و بحث‌هاى انحرافى بر مى‌خیزند، حجت و دلیل‌شان در پیشگاه خدا باطل و بى‌اساس است و غضب خدا بر آنها است و عذاب شدید در انتظارشان خواهد بود.
اما با این همه چنین به نظر مى‌رسد که جامع‌ترین این تفاسیر همان تفسیر اول است. تفسیرى که بقیه تفسیرها در آن جمع است و در حقیقت مصداقى از مصادیق آن محسوب مى‌شود، بنابراین دلیلى ندارد که ما مفهوم وسیع آیه را محدود کنیم.
 

منبع:قدس

211008


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین