عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۳۳۰۷۱
تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱۳۹۳ - ۰۸:۰۲
این شب‌هاصدای الغوث الغوثِ جوشن‌خوان‌هابه‌گوش می‌رسد
ازدوران کودکی،یعنی زمانی‌که هنوز آن‌طورکه باید،متوجه معنای شب‌های احیاءوچرایی حضوردرمسجددر نیمه‌شب نمی‌شدم، یک‌چیزدرذهنم نقش بست وتاامروزنیزوقتی سخن ازاحیاءوشب قدرمی‌شود،نخستین چیزی‌که به ذهنم می‌آید،همان است؛یعنی دعای «جوشن‌کبیر».

عقیق: آن وقت‌ها، دقیق متوجه نمی‌شدم وقتی مادر از خادم مسجد می‌پرسد جوشن کی شروع می‌شود، منظورش چیست؟! امّا به‌مرور زمان و بعدها که دانستم این دعا چه با دل‌های ناآرام می‌کند، من هم مشتری پر و پا قرصش شدم...
فکر می‌کنم همۀ ما همین‌طوریم و شب‌های احیاء را پیش و بیش از هرچیز با جوشن و ذکر «سبحانک یا لااله الا انت الغوث الغوث خلصنا من النار یا رب» می‌شناسیم و چه زیباست سجع و وزنِ نهفته در این دعا، وقتی خدایت را آهنگین، به هزار نام می‌خوانی و امید داری که بالأخره با یکی از آن‌ها تو را جواب ‌دهد و همین امید، باعث می‌شود نام بعدی را با دلگرمی بیشتر بر زبان بیاوری.
از این‌روست که دعای جوشن‌کبیر، دیگر جزء لاینفکِ مراسم‌ احیای ماست، حتی بسیاری اگر نتوانند تمام مراسم را در مساجد، حسینیه‌ها و تکایا بمانند، حداقل برای قرائت این دعا از ابتدا تا انتها، زمان و توان خود را تنظیم می‌کنند تا خدا را به هزار نام بخوانند و جوابی بشنوند.
خلق هنری‌ترین تابلوهای زمان
بی‌تردید زیباترین تصاویر ماه مبارک رمضان، زمانی نقش می‌بندد که مرد و زن، کودک و بزرگ، پیر و جوان از هر قشر و با هر طرز فکری، کنار هم نشسته‌اند و یک‌صدا خدای خویش را می‌خوانند و یک‌ دست به کتاب دعا و دست دیگر را به سوی آسمان بلند کرده‌اند.
نزدیک خانمی می‌روم که با شور و حالی خاص، مشغول خواندن جوشن است، به‌ویژه به‌عبارت «سبحانک یا لااله الا انت...» که می‌رسد، سرش را رو به آسمان می‌گیرد و در همان‌حال، مراقب کودکِ به خواب رفته روی پایش است. از او می‌پرسم سخت نیست این دعای طولانی را با وجود کودکش در محیط شلوغِ مسجد بخواند، لبخند می‌زند و در پاسخم می‌گوید: مگر سالی چندبار شب احیاء داریم و سالی چندبار خدا را دسته‌جمعی و با این‌همه اسم و وصفِ زیبا می‌خوانیم که بخواهم خسته شوم؟
از او می‌پرسم وقت خواندن جوشن‌کبیر، چه حسی دارد؟ در پاسخ می‌گوید: این حس قابل وصف نیست. حالی عجیب دارم و شوقی شیرین. این‌که خدا را می‌خوانم و می‌دانم صدایم را می‌شنود، این‌که پس از یک‌سال فرصت کرده‌ام او را به اسماء و صفاتی بخوانم که شاید خودم معنا و عمقِ آن‌ها را فراموش کرده‌ام، حالم را خوب می‌کند. وقتی خدا را اسمع‌السامعین و... می‌خوانم، دیگر احساس تنهایی نمی‌کنم و ترس‌ها و دغدغه‌هایی که ذهنم را به هم ریخته، رنگ می‌بازد.
به حرف‌هایش فکر می‌کنم. راست می‌گوید؛ جوشن‌کبیر بیشتر از آن‌که دعا باشد، تذکّر است. بیشتر از آن‌که مناجات باشد، یادآوری است: که بنده! فراموش نکن من از تو بر تو آگاه‌ترم. من صدایت را می‌شنوم و از عمق وجود و نیاز تو آگاهم. جوشن‌کبیر به یادم می‌آورد که دوستی دارم مهربان‌تر از هرکسِ دیگر، امّا روزمرگی‌های زندگی از یادم برده است حضور و لطفش را. جوشن‌کبیر به یادم می‌آورد خدایی دارم با این صفات، که تنها یک‌موردش برای این‌که بی‌نیازم از غیر کند، کافی است و من چه‌بی‌رحمانه و خودخواهانه، چشم بر همۀ آن‌ها بسته‌ام و یادم رفته است و چشم طمع به غیر او دوخته‌ام!
جالب آن‌که در میان افرادی‌که مشغول قرائت این دعا هستند، چهره‌هایی را با حالت‌هایی می‌بینی که برایت حضور آن‌ها و اهتمامشان به دعای جوشن‌کبیر، قابل‌باور نیست و این معجزۀ این دعاست که کسانی را گرد هم آورده که شاید ظاهرشان به هیچ‌وجه نشان ندهد که این‌چنین نیازمند ارتباط با خدایشان هستند... امّا اشک‌هایشان به وقتِ بردن اسماء و صفات خدا و برق امید در چشم‌هایشان ثابت می‌کند که جوشن‌کبیر در پس ظاهر ساده و آهنگین خود، ساز وجودشان را کوک کرده است...
خدا بنده‌هایش را سوا نمی‌کند!
سراغ یکی از آن‌ها می‌روم... کمی مِنّ‌ومِنّ می‌کنم. نمی‌دانم سؤالم را چطور مطرح کنم. خودش لبخند می‌زند و می‌گوید به من نمی‌آید در چنین فضا و حالتی باشم؟ از این‌که ذهنم را خوانده، خنده‌ام می‌گیرد و با هم هم‌صحبت می‌شویم.
می‌گوید: خدا مثل ما نیست که افراد را بر اساس ظاهر قضاوت کند و بر همان اساس به خواسته‌هایشان پاسخ دهد. از سادگیِ کلامش خوشم می‌آید. ادامه می‌دهد که: نمی‌دانم چه در شب‌های احیاء و این دعا نهفته است که با کششی بی‌مانند، من را به مسجد می‌کشاند. حسّ خوبی دارم وقتی خدا را صدا می‌زنم، چون مطمئن‌ام مهربان‌تر از آن است که بارها صدایش کنم و او جوابم را ندهد.
با این اوصاف بی‌نظیر، دانستن دربارۀ این دعا، چراییِ نام آن و آن‌چه با قلب‌ها می‌کند، خالی از لطف نیست.
حجت‌الاسلام مهدی اسماعیلی، استاد حوزه و پژوهشگر حدیث، دربارۀ فلسفۀ نامِ این دعا می‌گوید: جوشن در لسان عرب، لباسی است بافته شده از آهن، که رزمنده را در میدان جنگ از ضربات شمشیر و نیزه مصون می‌دارد.
وی تصریح کرد: در کتب تاریخی آمده که در برخی از غزوات که البته بیشتر غزوه «اُحُد» مدّ نظر است، جوشن پیامبراکرم(ص) بسیار سنگین بود، به‌گونه ای که آن‌حضرت(ص) در آمدوشد و حضور در میدان نبرد، دچار مشکل می‌شدند، از این‌رو خداوند، این دعا را توسط جبرئیل فرو فرستاد تا پیامبر(ص)،آن را به‌جای جوشن جنگی بر زبان جاری سازند و در مقابل همۀ حوادث و حملاتِ دشمن مصون شوند.
به‌گفتۀ وی، این تشبیهِ دعا به لباس آهنین، بسیار ظریف و حاوی نکات ارزشی فراوان است، یعنی خداوند با دعا، مصونیّت بندۀ خود را حتی در برابر ضربات شمشیر و نیزه تضمین می‌کند.
این استادِ حوزه دربارۀ فضائل، آثار و برکات این دعا بیان کرد: هرکس سه‌مرتبه یا یک‌مرتبه این دعا را در ماه مبارک رمضان قرائت کند، خداوند، آتش را بر جسد او حرام می‌کند، همچنین بهشت را بر او واجب می‌کند؛ علاوه بر این، خداوند بر خوانندۀ این دعا، دو ملک مأمور می‌کند تا او را از گناه دور بدارند، پس از این مراحل، دیگر بنده در امان خداست و تا روزی‌که از دنیا برود، تحت‌‌الحفظ الهی است؛ همچون کسی‌که از جاده‌ای پرپیچ‌وخم عبور کرده و اکنون وارد مسیری امن شده است.
با این وصف، حالا می‌توانم درک کنم چرا چنین دعایی برای شبی که مقدّرات انسان حتمی شده و به امضای امام‌عصر(عج) می‌رسد، سفارش شده است. جوشن در این شب، ما و زندگی و سرنوشت‌مان را بیمه می‌کند تا با داشتنِ بیمه‌نامه‌ای مطمئن، سفرِ یک‌سالۀ خود را در مسیر زندگی آغاز کنیم و بدانیم خدایی را که هزار مرتبه به اسماء و صفاتِ منحصر به‌فرد خوانده‌ایم، خود بیمه‌نامۀ ما را برابر حوادث، مصائب، مشکلات و موانع امضاء کرده است. جالب‌تر آن‌که این ضمانت‌نامه با مهر و امضای مولایمان(عج)، بالاترین سطح از اعتبار را یافته است.

 

منبع:قدس

211008


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
مجتبی حسینی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۴/۲۶
0
0
خدا حفظتان کند من تاکنون اینقدر به ارزش دعای جوشن کبیر آگاه نبودم . ممنون شما ازین پس این فرصت را از دست نخواهم داد
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین