عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۲۶۷۱۴
تاریخ انتشار : ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۹
به مناسبت سالروز وفات شیخ انصاری(ره)؛
مرتضی بن محمد امین بن شیخ مرتضی بن شیخ شمس الدین انصاری در روز عید‌الله اکبر، غدیر خم سال 1214هجری قمری در شهر دزفول خوزستان به دنیا آمد. نسب خاندان شیخ به صحابی بزرگوار جابر بن عبد‌الله انصاری می‌رسد و از همین جاست که این خاندان به نام انصاری خوانده می‌شوند.

عقیق: رشته‌های علمی در تاریخ علم بشری از نظر افرادی که در آن رشته‌ها به خدمات علمی و انسانی پرداخته‌اند، از نظر نیروی فعال در آن رشته‌ها به دسته‌های مختلف تقسیم می‌گردند. مثلا در رشته‌ای مانند رشته ریاضی افرادی و‌جود دارند که ابتدایی‌ترین تعلیمات این رشته را به افراد می‌دهند. برای مثال معلمین مدارس ابتدایی که پس از تعلیم مقدماتی در دانشگاه‌ها به تعلیم این رشته به شاگردان ابتدایی می‌پردازند، پس از این افراد، افرادی وجود دارند که از نظر تخصص در این رشته حالتی میانه دارند؛ یعنی واسطه‌ای بین افراد مقدماتی و متخصصین فن هستند.

 

پس از این گروه که در بالا توضیح آن آورده شد، گروهی متخصصین آن فن هستند که در طول حیات آن علم، اصول و مبانی آن علم را از اساتید خود به شاگردان متخصص خود انتقال می‌دهند. اما در طول تاریخ آن علم، افراد متخصص اندکی یافت می‌شوند که علاوه بر تخصص در آن رشته، دست به خلاقیت و آفرینش در آن رشته می‌زنند.

 

علم فقه و اصول فقه که از امهات علوم اسلامی است نیز از این قاعده مستثنا نیست و در طول تاریخ خود، علاوه بر متخصصین و فحولی که حیات این رشته را تضمین کرده‌اند، دارای متخصصینی بوده است که در مبانی این علم دست به نوآوری و آفرینش قابل توجهی زده‌اند که به شکوفایی، تجدد و پیشرفت علم فقه و اصول انجامیده است و "شیخ اعظم شیخ مرتضی انصاری" از آن دسته افراد بوده است.

 

استاد شهید مرتضی مطهری جایگاه شیخ انصاری را این‌گونه تبیین می‌نماید: «شیخ انصاری را خاتم ‏الفقهاء و المجتهدین لقب داده‏اند. او از کسانی است‏ که در دقت و عمق نظر، بسیار کم نظیر است. علم اصول و بالتبع فقه را وارد مرحله جدیدی کرد. او در فقه و اصول ابتکاراتی دارد که بی‏سابقه است. دو کتاب معروف او "رسائل و مکاسب" کتاب درسی طلاب شده است‏. علماء بعد از او شاگرد و پیرو مکتب اویند. حواشی متعدد از طرف علماء بعد از او بر کتاب‌های او زده شده».(خدمات متقابل اسلام و ایران ص324)

 

همین جایگاه یگانه است که شیخ عباس قمی در معرفی شیخ انصاری می‌گوید: «شیخ اجل و اعظم، عالم اعلا و زاهد، یگانه دهر و چه یگانه‌ای، خاتم فقها و مجتهدین و کاملترین فرد از علمای ربانی و راسخ در علم... کسی که ریاست مذهب امامیه به او منتهی می‌گردد؛ از نظر علم و ورع و اجتهاد، محقق بی‌بدیل، شیخ طائفه امامیه شیخ انصاری...».(فواید الرضویه ص833)

 

طلوع شیخ اعظم

 

مرتضی بن محمد امین بن شیخ مرتضی بن شیخ شمس الدین انصاری در روز عید‌الله اکبر، غدیر خم سال 1214هجری قمری در شهر دزفول خوزستان به دنیا آمد. نسب خاندان شیخ به صحابی بزرگوار جابر بن عبد‌الله انصاری می‌رسد و از همین جاست که این خاندان به نام انصاری خوانده می‌شوند. مادر شیخ از زنان با تقوا و ورع کامل بود که در هنگام حاملگی، در خواب می‌‌بیند که یکی از معصومین به او قرآنی هدیه می‌دهد و پدر شیخ که خود از علمای شهر و دیار خود بود، این خواب را به تولد فرزندی دانشمند در علم دین تعبیر می‌نماید.

 

این خواب به زودی در شوق و علاقه وافر و قوت ذهنی طفل پنج ساله در آموختن تعبیر می‌گردد؛ به طوری که مرتضی در پنج سالگی به آموختن قرآن می‌پردازد و در همان دوران به آموختن مقدمات علم عربی در نزد پدر و عموی خود مبادرت می‌ورزد و به طوری قوت علمی از خود بروز می‌دهد که در هجده سالگی سطح را به پایان می‌رساند و پس از طی موفقیت‌آمیز این دوران و نشان دادن استعداد وافر در آموختن و داشتن ذوق و قریحه فعال و وقاد به توصیه و اصرار پدر برای آموختن بیشتر و شرکت در دروس اساتید بزرگ علوم اسلامی و شیعی، به عتبات عالیات و شهر مقدس کربلا هجرت می‌نماید.

 

شیخ اعظم در عتبات

 

در این شهر مقدس در درس سید محمد مجاهد -صاحب فتوای مشهور جهاد در مقابل متجاوزان روس- شرکت می‌نماید. در همین دروس است که شیخ آینده درخشان علمی و توانایی خود در فقه و اصول را نشان می‌دهد؛ به طوری که استاد را به اعجاب وا می‌دارد.

 

نقل شده است که در یکی از جلسات درسی که استاد در حال تقریر دلایل خود برای حرمت نماز جمعه در عصر غیبت معصوم بود، شیخ مرتضی انصاری دلایلی متقن و عمیق در مقابل نظر استاد تقریر کردند و باعث شدند که استاد از نظر خود مبنی بر حرمت نماز جمعه در عصر غیبت برگردد. شیخ انصاری در مدت اقامت خود در عتبات و کربلای معلی، به شدت پیشرفت می‌نماید؛ اما بروز مشکلات عدیده و سخت باعث می‌گردد که این نابغه دوران به بازگشت به ایران و دزفول مجبور گردد.

 

این بازگشت در سال 1234هجری قمری صورت می‌پذیرد. اما شوق به تحصیل کمالات و علم، شیخ را به مراجعت به عتبات وا می‌‌دارد و این بار شیخ پس از دو سال اقامت در دزفول، برای استفاده از درس شریف العلمای اصفهانی به عتبات رهسپار می‌گردد و در شهر نجف اشرف برای زیارت امام متقیان علی بن ابیطالب(ع) وارد می‌گردد و در همان شهر به مدت دو سال در درس مرحوم موسی کاشف الغطاء شرکت می‌جوید و باز در سال 1239 به وطن خود دزفول باز می‌‌گردد.

 

اسفاری در طلب علم

 

شیخ پس از دو سال اقامت در زادگاه خود، دوباره به شوق دانش اندوزی به سفر در شهرهای ایران در طلب اساتید ساکن در شهرهای ایران می‌پردازد. ابتدا به بروجرد می‌رود و در درس شیخ اسدالله بروجردی حاضر می‌گردد و پس از یک ماه اقامت در بروجرد، آنجا را به مقصد کاشان و درس ملا احمد نراقی ترک می‌نماید و پس از اقامت در این شهر و شرکت در درس "ملا احمد نراقی"، گمشده خود را در نزد این عالم عامل می‌یابد. این مهم را شیخ اعظم از تقریر یک بحث اصولی به صورت دقیق و عمیق توسط این دانشمند یگانه در می‌یابد.

 

ملا احمد نراقی نیز در طول دوران چهار ساله اقامت شیخ در کاشان، جایگاه علمی و عملی شاگرد خود را در می‌یابد؛ به طوری که در حق شاگرد خود شیخ انصاری می‌گوید: «من در عمر خود پنجاه مجتهد مسلم دیده‌ام؛ ولی هیچ‌یک را از نظر وسعت اطلاع و قوت استدلال مانند شیخ انصاری ندیده‌ام». این همه بوده است که عاقبت از شیخ انصاری دانشمندی مجدد و بنیانگذار می‌سازد.

 

شیخ انصاری پس از چهار سال استفاده از درس و محضر ملا احمد نراقی، به قصد زیارت آستان مقدس حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا‌(ع) رهسپار مشهد مقدس می‌شود و پس از زیارت به قصد استفاده از درس علمای اصفهان راهی این شهر می‌گردد و در درس حجت‌الاسلام سید محمد باقر شفتی حاضر می‌گردد و پس از مدتی استفاده علمی به زادگاه خود باز می‌‌گردد و بار دیگر به مدت چهار سال در شهر خود رحل اقامت می‌افکند.

 

اما این اقامت مانند بارهای گذشته نیست؛ چه اینکه شیخ دیگر آن طالب علم فاضل و خوش قریحه نیست؛ بلکه دیگر خود مجتهدی مسلم و صاحب سبک است که جایگاهش را در سایه فروتنی خود پنهان داشته است.

 

شیخ انصاری در قامت شیخ اعظم

 

شیخ انصاری در سال 1249 هجری قمری بار دیگر به سوی عتبات راهی می‌شود و در کربلا و نجف در درس شیخ موسی کاشف الغطاء حاضر می‌گردد. در حالی که استاد، خود اقرار می‌نمود که شیخ انصاری از درس من مستغنی است و خود دانشمندی درجه اول است.

 

نیز شیخ در همین سال‌ها از روی احترام و برای تیمن و تبرک در درس مرجع آن دوران، شیخ محمد حسن نجفی صاحب جواهر حضور می‌یابد و در اثنای همین دوران است که فروتنانه به تدریس نیز می‌پردازد؛ ولی تدریس او از عمق و تحقیقاتی سود می‌برد که در هم عصران وی نیست.

 

در همین دوران است که شیخ در زاویه‌ای از مسجدی در نجف به شاگردانی اندک درس می‌دهد و در شبستان مسجد سید حسین کوه‌کمری، درسی پر مخاطب دارد. روزی از روزها که سید حسین کوه کمری زودتر از شاگردان به مسجد می‌آید؛ درس‌های شیخی که چشم‌هایش از تراخم رنج می‌برد و لباس‌هایی کهنه بر تن دارد می‌شنود و از عمق و دانش آن شیخ اعجاب می‌نماید و با تمام وجود احساس می‌نماید که خود و شاگردانش در درس این یگانه گمنام شرکت جوید و همین مساله را با شاگردان مطرح می‌نماید و همه با هم در درس شیخ اعظم شرکت می‌نمایند.

 

فتوحات علمی شیخ اعظم

 

شیخ مرتضی انصاری یکی از صاحبان مکتب در تاریخ فقه و فقاهت شیعه به شمار می‌رود؛ به طوری که آثارش پر از نوآوری‌های فقهی و اصولی است. مکتب و درس شیخ انصاری سرشار از ابتکار علمی، ابداع، قوت استدلال، دقت نظر و احاطه کامل به جوانب مسأله علمی است و این جوانب خود باعث می‌گردد که کتب علمی شیخ انصاری کتب درسی حوزه‌های علمیه بعد از ایشان قرار گیرد.

 

نیز شیخ انصاری پس از استاد خود صاحب جواهر، به مقام مرجعیت عام شیعه دست می‌یابد که این دوران را با اخلاق زاهدانه خود و امانت داری تام نسبت به سهم امام و مسایل مالی زبان‌زد در تاریخ ققاهت و مرجعیت شیعه می‌نماید.

 

شیخ انصاری در مدت تدریس خود، شاگردان بسیاری که بعدا خود از علما و مراجع درجه اول می‌گردند را تربیت می‌نماید که از جمله آنها به میرزای شیرازی صاحب فتوای تاریخی تحریم تتون و تنباکو، میرزا حبیب الله رشتی، میرزا محمد حسن آشتیانی از فعالین علمای تهران در واقعه تنباکو، سید حسین کوه کمری، سید حسن نجم آبادی و... می‌توان اشاره کرد.

 

اخلاق و منش فردی شیخ اعظم

 

شیخ انصاری به طهر و تقوای فوق العاده مشهور بوده و در زندگی شخصی خود بسیار زاهدانه رفتار می‌نموده است. او عالمی عامل و عابد بوده است؛ به طوری که در زندگی خود برنامه‌ای ثابت در عبادت خداوند متعال داشته است. او روزی یک جزء قرآن تلاوت می‌نموده و هر روز نماز جعفر طیار اقامه می‌کرده است و به زیارت جامعه کبیره و زیارت عاشورای روزانه مداومت داشته و نوافل را کاملا مراقبت می‌نموده است. او به ادعیه و تعقیبات اصرار داشته است و این همه شیخ انصاری را دارای شأن الهی ممتاز می‌نموده است.

 

وفات شیخ اعظم

 

شیخ مرتضی انصاری پس از عمری مجاهدت علمی، سر انجام در جمادی‌الآخر سال 1281 هجری قمری چهره در نقاب خاک می‌کشد و در حجره‌ای در صحن شریف علوی نزدیک به باب قبله در جوار استادش شیخ محمد حسن نجفی صاحب جواهر به خاک سپرده می‌شود.

 

پی نوشت:
1.  الشیخ الانصاری و تطور البحث الاصولی- جامعه مدرسین
2.   قصص العلماء- محمد بن سلیمان تنکابنی
3.   فواید الرضویه- شیخ عباس قمی
4.   خدمات متقابل اسلام و ایران- مرتضی مطهری
5.   تاریخ فقه و فقها- ابوالقاسم گرجی 
     
هادی شاملو

منبع:رسا


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین