عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۲۴۷۲۶
تاریخ انتشار : ۰۴ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۶:۰۲
علی خلیلی به امام و شهدا پیوست
"هیچ کس پشت آدم نیست! من به عشق لبخند حضرت آقا رفتم و این کار را کردم." این را جوانی 21 ساله، با دردی سرشار از بی مهری برخی مسئولین از عمق قلبش می‌گفت. جوانی که طعم‌گس آهن آب‌دیده قمه را تا شاهرگ گردن و تارهای صوتی احساس کرده بود.
"هیچ کس پشت آدم نیست! من به عشق لبخند حضرت آقا رفتم و این کار را کردم." این را جوانی 21 ساله، با دردی سرشار از بی مهری برخی مسئولین و جامعه از عمق قلبش میگفت. جوانی که طعم گس آهن آب دیده قمه را تا شاهرگ گردن و تارهای صوتی اش احساس کرده بود. همان جوانی که می‌گفت من اسم این کارم را دفاع از ناموس میگذارم!

علی خلیلی طلبه جوانی که برای دفاع از چند زن به کمکشان رفته بود و مضروب شده بود. همانی که 19بیمارستان او را برای درمان قبول نکردند و بعد از سکته مغزی و در کما رفتن خداوند به او جانی دوباره داد تا 2 سال دیگر چشم در چشم مردم شهر راه برود تا شاید کسی خجالت بکشد! اما....

ضاربان یا الان دیگر باید گفت قاتلانش آزاد اند و او بعد از 2سال گرفتاری به فیض شهادت نایل شد.

حدود یک سال پیش در مسجد جامع ازگل بعد از نماز ظهر و عصر؛ خبرنگار ما گفت و گوی و گپ و گفتی با علی خلیلی انجام داد که در ادامه سخنان این شهید بزرگوار را می خوانید؛


بسم الله الرحمن الرحیم

علی خلیلی هستم طلبه پایه چهار حوزه علمیه امام خمینی مشغول تحصیل هستم.

متولد سال هفتاد و یک

نیمه شعبان دو سال پیش بود به نظرم ساعت دوازده شب بود که قرار بود دو سه تا از بچه ها را به خانه هایشان برسانیم .خانه آنها خاک سفید بود و هیئت ما هم در نارمک بود. با موتور یکی از دوستان راهی خاک سفید شدیم بعد فلکه اول نه چهار راه سید الشهدا بود به نظرم، من شرح ماوقع یادم نیست. چیزی که دوستان تعریف کردند را خدمتتان تعریف می‌کنم. دیدیم که پنج الی شش نفر دارند دو تا خانوم را اذیت میکنند.

اسم این کارم را دفاع از ناموس می‌گذارم/ در این مواقع هیچ کس پشت آدم نیست/  به عشق لبخند

شرح ماجرا یادم نیست بچه ها می گویند که داشتند به زور سوار ماشین شان می کردند, که ما رسیدیم. بچه هایی که همراه من بودند کوچک بودند و آن موقع سوم راهنمایی بودند. آنها ایستادند و من از موتور پیاده شدم و رفتم به آنها تذکر دادم ولی گلاویز شدیم و آن دو سه نفر که همراه من بودند آنها هم کتک خوردند و در این حین یه چاقو نمیدونم از پشت بود یا از جلو! نثار ما شد.
من همان جا افتادم. چاقو تو ناحیه گردن و نزدیک شاهرگم خورد. من همان جاافتادم.

آنهایی که چاقو زده بودند همگی فرار کردند. یکی از این دانش آموزهایی که همراه من بود موتور سواری بلد بود و دنبال آنها رفت. شماره پلاک آنها را برداشت.

من حدود نیم ساعتی تو خیابان افتاده بودم. بعداز نیم ساعت دو نفر از بچه های شمال شهر داشتند رد می‌شدند از آنجا ما را دیدند و سوار کردند و به اورژانس فلکه سوم تهرانپارس بردند.

اسم این کارم را دفاع از ناموس می‌گذارم/ در این مواقع هیچ کس پشت آدم نیست/  به عشق لبخند

 من حدود ساعت دوازده و نیم به آنجا رسیدم. دکترها به دوستان ما گفتند، اگر تا نیم ساعت دیگه او را به یک بیمارستان مجهز نرسانید "جان به جان آفرین تسلیم می‌کند".

من را ساعت پنج عمل کردند. یعنی از ساعت دوازده و نیم تا پنج دنبال بیمارستان مجهز بودیم. بیست و شش تا بیمارستان پیگیری کردند. ولی هیچ کدام از بیمارستان ها ما را قبول نکردند به خاطر اینکه حالم وخیم بود. آخر ساعت پنج صبح بود که موفق شدیم در بیمارستان عرفان عمل کنیم. آنجا بود که زنده ماندیم. بعداز عمل هم تو کما بودم و بعد از یک هفته به هوش آمدم و  به خاطر اینکه تمام خون بدنم خالی شده بود سکته مغزی کرده بودم.


وضعیت ضارب هم به خاطر اینکه شماره پلاک را برداشته بودند فردا ظهرش دستگیر شدند و به زندان رفتند. خیلی وقت گذشت تا ما رفتیم دادگاه؛حدود چهار پنج ماهی شد فکر می کنم. بعد از آن هم سردار نقدی تشریف اوردند و یک وکیل گرفتند و خود ایشان بعضی از کارهای مارا پیگیری کردند.

در ادامه به دادگاه رفتیم و حدود سه سالی برای ضارب بریدند. ولی برای بقیه دوستان ضارب شصت - هفتاد ضربه شلاق بریدند. الان همه آنها به قید وثیقه آزادند.

از مسئولین دکتر دستجردی تشریف اوردند و هزینه بیمارستان را حساب کردند. از جانبازی ما هم دو سال گذشته ولی هنوز خبری از جانبازی نیست.

اسم این کارم را دفاع از ناموس می‌گذارم/ در این مواقع هیچ کس پشت آدم نیست/  به عشق لبخند

اگر بخواهید حقیقت را برای تان بگویم من این کار را "امر به معروف" نمی‌گذارم بلکه اسمش را دفاع از ناموس می گذارم. دفاع از ناموس مسلمان ها هم برای هر مسلمانی واجب است. من امر به معروف نکردم, دفاع از ناموس مسلمان‌ها کردم.

در این حوادث و اتفاقات هیچکس پشت شما نخواهد ایستاد. هیچکس پشت آدم نیست فقط خدا هست که پشت شما می‌ایستد. من در آن لحظه هم که با آنها درگیر شدم به هیچکس امید نداشتم فقط به عشق لبخند حضرت آقا جلو رفتم.


منبع: مشرق

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲۰
روسیاه
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۴
4
24
سلام.علی از بچه های مجموعه مابود.ایشون نشون داد ک ریشه ی امر به معروف و نهی از منکر هنوز خشک نشده و هنوز هستن کسایی ک برای دینشون جونشونو میدن.روحش شاد...یازهرا(س)
پاسخ ها
محمد حسین
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۱:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
سلام
شما از بچه های علی اینا بودی
استغفار کن رو سیاه
کمیل
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
تویی که منفی دادی ای کاش مادر و خواهرتو به زور سوار کنن تو هم اونجا باشی نتونی غلطی بکنی ببینم اون موقع حالت چجوریه
انا مجنون الحسین ع
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۲۲:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۲
سلام. کمیل جان اینجوری نگو شاید اونایی که منفی دادن دستشون خورده . خدا این بلارو سر شیعیان امیرالمومنین نیاره که جلو چشمش ناموسشو آزار بدن .
خانلرخانی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۰:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
2
15
سلام به همه علی های خونین کفن . چه آنها که در دفاع مقدس رفتند چه انان که به ایشان ملحق شدند . علی پسرم خبر شهادتت را در شام فاطمیه کنار حرم مولایمان علی بن موسی الرضا شنیدم . اشک حسرت به چشمم نشست . مادر برای راهت و برای غم دلت دعا میکنم . شفاعت مارا نزد بانوی آب و آئینه بکن
گناهکار
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
2
14
شهدا شرمنده ایم شرمنده فقط همین
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
0
7
امروز مراسم تشییع جنازه اش بود
گزارش گرفتید؟؟؟؟؟؟؟؟
جون من خیلی مهمه ها...
سارا
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۱:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۵
0
14
ایشان کار بسیار بزرگی کردند.انسان بسیار بزرگواری بودند.هم سن های ایشان الآن دنبال کارهای بیهوده هستند.ای کاش مردم قدر ایشان را میدانستند.واقعا برای همه متاسف هستم که برای درمان ایشان کار جدی انجام ندادند.به نظرم همه در دوره ی جاهلیت هستیم
fateme shariati
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۶
1
7
salam, vaghean bayad eftekhar kard be chenin shir mardi.kheyli narahat shodam ke az beyne ma raftan.omidvaram javonaye mamlekatemon az ishon olgo begiran
صادق
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۲:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۷
0
12
خدا عاقبت مملکت ما را ختم به خیر کند
خدا رحمتش کند در این ایام سوگواری بی بی 2 عالم
فائزه
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۷
1
11
خدا خیرش بده
انشالله هممون به این واجب فراموش شده برگردیم
یاعلی
ميلاد
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۳:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۷
1
7
http://www.axgig.com/images/91432252410229262554.jpg
براي طلبه شهيد امر به معروف
سعیدذوالقدر
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۵:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۸
0
11
السلام علیک یا فاطمه زهرا(س)

روحت شاد علی جان
nkflxtxd
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۶:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۸
0
6
20
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۹:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۹
0
8
خون ریخته ات بی پاسخ نخواهد ماند
علی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۴:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۹
0
10
انشا الله قاتل شهید علی خلیلی به سزای اعمالش برسد
لیلا
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۹:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۵
0
5
باسلام می گویند در آخرالزمان نگه داشتن دین از نگه داشتن زغال داغ در دستان آدمی سخت تراست امیدوارم کسانی که کوتاهی کرده اند بتوانند جوابگو باشند
محب زهرا
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۱:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۲۶
0
4
آقا علی باغیرت دمت گرم.آقاعلی خیلی زخم زبون شنیدی میدونم اما ای کاش اینایی که مزاحم خواهرمردم میشن و بعدادای باغیرتها رودرمیارن یه کم درس میگرفتن.آقای علی یکی اسم این کارتو گذاشته بود فضولی اما من فقط میگم مردونگی...حیف بودزمین بمونی جای تو فقط آسمونه...
فاطمه سادات
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۸:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۶/۳۰
0
3
سلام.شهید خلیلی زندگی منو عوض کرد.دعاکنید شهید بشم چون اومدم راهشو ادامه بدم
خاکی
|
ROMANIA
|
۰۱:۰۵ - ۱۳۹۵/۰۶/۱۰
0
1
سلام ،التماس دعا، فقط همین!
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین