عقیق: شب پنجم
محرم بود. هنوز نماز به رکعت سوم نرسیده بود که شعله های مهیب آتش عاشورایی دیگر
را رقم زد. نه عاشورا که شام غریبان و خیمه سوزان. و نوای حاج منصور در مسجد ارک
پیچید : آتش و دود چه غوغا می کرد ، مادرم
فاطمه آوا می کرد.
9 سال پیش بود که عده ای از برگزیده ترین بندگان خدا پیراهن مشکی عزای ارباب را کفن خود کردند و عاشقانه مقیم کربلای عشق شدند و تسکین دل های سوخته ما هم پیام پیر و مرادمان بوی وقتی فرمود : «به يقين آنان كه در حال اقامه نماز در وقت فضيلت و جماعت بودند و براي برپايي عزاي سالار شهيدان حضرت ابا‌عبدالله الحسين عليه‌السلام و فراگيري معارف و تعظيم شعائر دين در خانه خدا گرد آمده و مشغول بهترين عبادات بودند اينك در جوار رحمت حق پر كشيده و ميهمان سرور و مولاي خويشند و عمري يا ليتنا كنا معكم را اينك ادراك كرده و عندالله متنعمند ان‌شاء‌الله. »
دست سوخته یکی از مجروحان مسجد ارک شهدا را بدرقه می کند
دیدی اخر حاجتمو ازش گرفتم.....میون خیمه حسین اتیش گرفتم........
این مجری هنجارشکن در ادامه برنامه وقتی مداح برنامه قصد اجرا داشت در زمان واگذاری میکروفون به او گفت: «میکروفون ناموس مجری است و کسی نمی تواند از او بگیرد و تنها یک قشر می توانند میکروفون از مجری بگیرند که آنها هم الحمدلله هفت‌تیر هم می کشند.» اما اشاره توهین آمیز دیگر این مجری به بحث پاکت مداحان بود که در زمان اهدای هدیه مداح گفت: «این هدیه پاکت مداحی نیست، حلال است!»
راستی فراموش کردم لطفا برای یکبار اسم و تصویر کامل -تاکید می کنم با عکس _ این شهدای عزیز را منتشر کنید!! باور نمی کنید ؟ نکنید! اما حقیقت دارد!!
یاد اون لحظه ها بخیر ...
فایل تصویری مداحی حاج آقا منصور و هلالی تحویل سال 84 در کنار مزار شهدای ارک
از راه دور دست و پای شما بچه های عقیق رو میبوسم
چند سال هست میگردم ببینم آیا کسی هست از بچه های ارک یه گزارشی یا هر چیز دیگه ای مخابره کنه ولی هیچ چیز پیدا نکردم
ولی امروز شما اسم اونا رو زنده کردید خدا به شما اجر بده
یاد دو دوست خوب خودم آقاسعید و آقا مهدی رجبی که تو اون وقعه بزرگ مهمون ارباب شدن رو همراه با همه بال و پر سوخته های ارک گرامی میدارم
دوباره میگم دستتون رو میبوسم
یاعلی