عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۹۲۱۸
تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۷
گفت و گو با محمد صمیمی/ بخش دوم
آن چه که برای خودم فرض است که باید حتماً باید رعایت شود ادب است مخصوصا ادب به اساتید که برکات عجیب و غریبی دارد که تمام ضعف های آدم را می پوشاند.
عطا اسماعیلی/ سردبیر عقیق: پیش از این بخش اول گفتگو با حاج محمد صمیمی را منتشر کردیم که اینجا می توانید بخوانید. اکنون بخش پایانی این مصاحبه از نظرتان می گذرد که در این بخش محمد صمیمی از مداحی کردن خودش برای مان گفته و یکی دو تا از شعرهایش را نیز خوانده است. این شاعر اهل بیت جلساتی به نام حلقه ریّان نیز دارد که ثبت نام دوره جدیدش آغاز شده است.


 _ کمی هم از مداحی و خواندن برای ما حرف بزنید. و این که خواندن کنار کسی مانند آقای کریمی چه ملزوماتی دارد.

به نظر من به عنوان یک مستمع کنار حاج آقای کریمی خواندن واقعاً اگر به خاطر انجام وظیفه نباشد خودکشی است. من ایشان را یک اسطوره در عرصه مداحی می دانم. شما اگر خودتان را در معرض مقایسه با یک چنین فردی قرار بدهید در واقع خودتان را از بین می برید. در واقع اگر صدایتان در سی دی آقای کریمی باشد فرصتی به مستمع می دهید که به کارهای دیگری که می خواهد انجام بدهد برسد، مگر این که انجام وظیفه باشد. چون ممکن است یک جایی نفس ایشان بند بیاید یک نفر باید کنار ایشان بخواند. اما نگاه من به ایشان انجام وظیفه، شاگرد و استادی است. و این را تا آخر عمرم در نظر دارم که هر جا که ایشان بودند کنار دستشان باشم که اگر کمکی از دستم برآمد انجام دهم. ما یک روضه ای داریم طرف طرشت داریم و یک روضه ای هم طرف پاسداران که استقبال خوبی هم می شود و در حسینیه یک ساعت قبل از جلسه بسته می شود اما من خودم را در مرحله شاگردی می بینم که شاگردی هم دو مسئله دارد که یکی فراگیری مسائل فنی است و یکی اجرای آداب استاد و شاگردی است و من لذت می برم که در این مرحله باشم و ان را اجرا کنم.

 _ تا به حال شده که آقای کریمی به شما تذکری بدهد یا نکته ای درباره شعر یا خواندن شما بگوید؟

بله. هم قبل از جلسه و هم بعد از جلسه و حتی یک زمان هایی است که با ایشان به سفری می رویم که حتی ممکن است سفر برای مداحی نباشد و سفرهای زیارتی و سیاحتی باشد که در این سفرها و نشست و برخاست ها ایشان خیلی مسائل را به ما متذکر می شوند. ولی متأسفانه ما نتوانستیم که خیلی از این ها بهره برداریم کنیم. چون دانستن یک چیز است و به کار بستن آن دانسته ها هم یک مسئله دیگری است. ما خیلی چیزها را می دانیم ولی از همه آنها نتوانستیم، استفاده کنیم چون شاید قدرتش را نداشته باشیم و یا این که تمرین کافی و تجربه کافی نداشته باشیم.

 _ شما خودتان از مداحی چه کسی به غیر از حاج محمود خوشتان می آید و لذت می برید و دوست دارید که پای منبرشان بنشینید؟

باورتان نمی شود پای منبر هر کدام از اساتید مانند حاج آقای ارضی، حاج آقای خلج،حاج آقای طاهری، حاج آقای حدادیان، حاج آقای سازور و ...که می نشینم هر کدام از این ها در نقاط قوتشان واقعاً بی نظیر هستند و شنیدن صدایشان لذت بخش است. و حاج آقای کریمی هم که جای خودش را دارد.

 _ جلسات محرم حاج آقای کریمی از چه زمانی تدارک دیده می شود؟ بالاخره جمع آوری اشعار و انتخاب سبک ها حتما زمان زیادی می برد؟

جلسات مربوط به محرم آقای کریمی تقریبا از عید فطر رسماً شروع می شود و اول محرم نهایی می شود. یعنی حدود سه ماه برای ماه محرم وقت می گذارند. به طوری که یک ماه روی ایده ها صحبت می کنیم و می بینیم چه ایده ای جدید است. ما سعی می کنیم نوحه ها و اشعار چند لایه باشد مثلا می گوییم که احترام به پدر و مادر و بزرگتر در لایه چندم حتماً باشد. که مسمتع وقتی نوحه را گوش داد و به منزل برگشت احترام بیشتری به پدر و مادر خود بگذارد. روح کار و ایده ها و نو آوری ها یک ماه طول می کشد. و لایه های بعدی مصادیق است و در آخر کار که لایه های سطحی می باشد که پوسته قضیه آن چیزی است که مردم می شنوند که در ماه آخر کار می شود. و معولاً هم 5 تا نوحه نهایی می شود و یکی یا دو تا از آن ها استفاده می شود. به طوری که بتوانیم همه سلیقه ها و همه قشر و همه سنین و همه تفکرات را پوشش دهیم. نه اینکه همه را راضی کنیم بلکه مخاطب بیشتری داشته باشیم. خیلی از اشعار برای خود حاج آقاست و خیلی از آنها برای آقای لطفی است و امسال آقای رحیمی و آقای طال هم خیلی زحمت کشیدند و غزل های خوانده شده برای این دوستان بود. و خیلی از محصولات هم مشترک است.

صمیمی

 _ شما و بسیاری از مداحانی که شناخته شده هستند و به عنوان الگو به آنها نگاه می شود در معاشرت و اجتماع حتما یک سری ضوابطی دارید و یک سری الزاماتی را هم باید رعایت کنید. تا به حال به این موضوع فکر کرده اید؟

به نظر من بعضی از چیزها و موضوعات انصافا نه ربطی به دین و  نه  به شرع و نه به عرف ربطی دارد. بعضی از چیزها تابو است. این را علوم اجتماعی می گوید. ما نمی توانیم بگوییم که در جامعه دینی الان تابو وجود ندارد. اگر قرار باشد استعداد فردی به خاطر اینکه مجبور است بعضی از محدودیت ها را تحمل کند در خانه امام حسین خرج نشود به نظر من این تبدیل به تابو می شود و باید این تابو را بشکنیم. اگر من می توانم مجری برنامه کودک بشوم و برای تولد هر بچه پول هنگفت بگیرم در اینجا همه منطقی می شوند و می گویند که این نرخ است و استعداد این کار را دارد.

یکی از فرق های مداح با روحانی همینجاست. پیش فرض مردم از روحانیت این است که از روحانیت از بیت المال و پول خمس و مردم ارتزاق می کند چون شهریه می گیرد و کارش این است که نماز جماعت بخواند و پول بگیرد. اما مداح این گونه نیست. خیلی از دوستان مداح من تاجر هستند و ریالی هم از دستگاه سیدالشهدا پولی را نمی گیرند. باور کنید که مردم هم به راحتی از ایشان قبول می کنند و قربان صدقه ایشان هم می روند.

اگر چه پولی را از راهی در بیاوریم که سیدالشهدا راضی نباشد به طور مسلم مردم فحش و نفرین می کنند.ولی وقتی از جایی باشد که واقعاً حق و استعداد آدم باشد حرفی نیست. البته در کنار همه این ها حتماً زهد و قناعت و مراعات مردم را کردن چیز دیگری است. اما به نظر من وظیفه نیست. من خودم این طور فهمیدم که الان یک عده ای جوان دور و بر من است. بنده اگر که دو تا لیسانس دارم و فوق لیسانس دارم و در پانزده سالگی مدرک انجمن خوشنویسان را گرفتم و چند سال به عنوان جوان ترین استاد تدریس می کردم و خیلی کارهای دیگری که کردم من اگر در دستگاه سیدالشهدا نبودم می توانستم الان وضع خیلی خوبی داشته باشم. ولی من باید با جوان هایی که با من ارتباط دارند باشم و اگر مثل آنها نباشم نمی توانم با آنها ارتباط برقرار کنم. این شاید برای همه درست نباشد.

_ پس یعنی این مشکل مخاطب است که از یک مداح توقع دارد که همه کارهایش درست باشد.در صورتی که مداحی که خوب می خواند و خوب روضه می خواند دلیلی ندارد که من شیوه تربیتی بچه اش را هم یاد بگیرم و از آن استفاده کنم.

درست است. اصلا از هیچ کس به غیر ازمعصوم نباید یک همچین توقعی را داشت. درک ما از کلمه امام درک غلطی است. این تصویر ذهنی که از امام داریم این است که امام را همیشه در مقابل خودمان می بینیم. نهایت اوجش این است که آقا به طرف من می آید. در صورتی که این نیست. امام باید برود و ما هم پشت سرش حرکت کنیم. اصلا فرض کنیم یک مداح و یک سخنران الگو زندگی کسی باشد و بتواند قهرمان باشد. چرا مردم باید توقع داشته باشند که من چون خودم نتوانستم شرایط اقتصادی خوبی برای خودم مهیا کنم فلان مداح هم نباید شرایط اقتصادی خوبی داشته باشد در صورتی که درآمد آن مداح هم از جای دیگری است. یک سری استثنا هستند که پاکت های نجومی می گیرند، ما وقتی می گوییم مداح اکثریت  مداحان را در نظر داریم.

 _ محمد صمیمی چه کاری کرده که لیاقت خدمت در دستگاه سیدالشهدا را دارد؟

من نمی دانم. و هنوز هم خودم را لایق خدمت در این دستگاه نمی دانم. لطف سیدالشهدا بوده است. آقای کریمی می گفتند که سیدالشهدا همه چیزشان برعکس است. خاک خوردن کراهت دارد در صورتی که تربت ایشان را خوردن مستحب است. لطمه زدن بر بدن کراهت دارد ولی برای سیدالشهدا مستحب است. لباس سیاه پوشیدن همین طور. اگر بنا به شایستگی بود بنده نباید در این دستگاه خدمت می کردم. اما آن چه که برای خودم فرض است که باید حتماً باید رعایت شود ادب است مخصوصا ادب به اساتید که برکات عجیب و غریبی دارد که تمام ضعف های آدم را می پوشاند. من به عنوان منتقد عرصه مداحی می دانم که انتقاد های بی نهایتی به خودم دارم که یک سری هم در توان من نیست اما ادب می تواند تمام این نقص ها و کمبود ها را جبران کند. ادب به والدین، به کوچکتر و بزرگتر ها.

 _ یکی از شعرهای خوبتان را که در زمان گرفتگی دل برای خودتان زمزمه کنید را برای ما بخوانید.

وقتی خدا به خلقت هستی اراده کرد

توحید را به صورت یک مرد ساده کرد

از اسم مستعار خودش استفاده کرد

کل صفات را روی اسمش پیاده کرد

آنقدر شد شبیه خودش که صداش کرد

آیینه دار ذات خدا مرتضی علی

 

چاه تو آب چشمه ما را زلال کرد

نان جو تو گندم ما را حلال کرد

گفتیم حق علی است به هر کس سؤال کرد

گنجینه های ناب جهان شد اسیر نام آن

نعلین وصله دار تو یا مرتضی علی

در انتهای حق طلبی دار میثم است

این راه عاشقانه جنون مجسم است

آن رستخیز عام که نامش محرم است

تفسیر سرخ راه علی در دو عالم است

در این هزار سال همیشه گذشته است

راه نجف ز کربلا مرتضی علی

 

_ و حرف آخر

من و همه دوستانی که کودک حساب می شویم در این عرصه دو تا راه داریم یکی این که خودمان سرمان را به زیر انداخته و برویم و این کودک بدون هیچ سرپرستی حتماً بزرگ خواهد شد ولی نباید گول بزرگ شدنش را بخورد. این بزرگ شدن به درد نمی خورد. همه ما اگر که چشممان به بزرگترهایمان باشد که بزرگترهایمان هم چشمشان به بزرگترهایشان و در نهایت به معصومین بوده این بزرگ شدنمان جهت دار خواهد بود و هر ثانیه ای که بدون راهنما و استاد بگذرانیم برای ما ضرر خواهد بود و همه اساتید که در این عرصه هستند حق دارند. از نظر دادن و ارزیابی بی پروای اساتید باید پرهیز کنیم و حتما باید در این قضیه تقوا داشته باشیم. که این خیلی به ما کمک می کند. دست همه اساتید و بزرگترهایمان را می بوسم و باشد که در این راه دنباله رو آنها باشیم. 

 


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۲
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۹
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۰۵ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۴
4
13
دمت گرم صمیمی جان، خیلی پخته حرف زدی
منتقد
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۱۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۴
7
4
ایشان انسان موفقی هستند ، شکی در این موضوع نیست ولی جدا نمی توان از آقای صمیمی به عنوان یک مداح مشهور یاد کرد. چون خواندن آقای صمیمی حقیقتا...
حالا ایشون در کنار حاج محمود می خوانند درست اما...
ولی انصافا شهرها ،نوحه ها و سبکهای خوبی را با عنایات اهل بیت ارائه دادن و ما زیبایی آنهارا بارها با خواندن حاج محمود دیده و شنیده ایم و چه بسا با آنها گریه ها کرده ایم.
آرزوی سلامتی برای ایشان
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۶:۰۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۴
9
4
یکی از فرق های مداح با روحانی همینجاست. پیش فرض مردم از روحانیت این است که از روحانیت از بیت المال و پول خمس و مردم ارتزاق می کند چون شهریه می گیرد و کارش این است که نماز جماعت بخواند و پول بگیرد. اما مداح این گونه نیست. ...."


واقعا برایتان متاسفم.اگر توانایی دفاع از صنف خود را ندارید دلیلی ندارد با نفی یک قشر دیگر که روحانیون باشند این ناتوانایی را جبران کنید.راحت بگویید بسیاری از مداحان پولهای آنچنانی می گیرند و برخی هم نه که البته اینها انگشت شمارند.مثل حاج منصور ارضی ، کریمی و چند نفر دیگر.
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۸:۲۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۴
2
6
عقیق ترکوندی.
حسین
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۵۶ - ۱۳۹۲/۱۰/۳۰
2
4
خدا کنه آدم از اسب بیوفته ولی از اصل نیفته . یک زمانی آدم ها وقتی اسم و رسمی ندارند و به جایی نرسیدند یک جور دیگه هستند . خاکی با حال و خلاصه مشتی . ولی خدا نکنه آدم جنبه نداشته باشه و بعضی چیز ها روزیش بشه .
اون موقع است که چشمت میوفته به چشم رفیقت ولی کسی رو که روزگاری با هم سر یک سفره نون و نمک خوردید رو نمیشناسید .
این یک مطلب شخصی بود در باره ی صاحب این مطلب که الباقی داستان بمتند و منظورم از بیانش این بودکه آقایون بهتره اول خودسازی کنند و بعد اظهار نظر . . .
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۰:۳۸ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۲
0
0
شما كي هستي كه يه عمره با اين بنده خدا نون و نمك خوردي و حالا نميشناستت!؟
پيش خودت فكر كن ببين دنبال چي بودي كه اينطور شده!؟
پاسخ ها
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۰۲ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۷
فکرکردم دیدم دنبال چیز زیادی نبودم . دنبال یک جواب سلام ساده . . .
ناشناس
| IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۱:۰۴ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۷
ضمناً شما هم بهتره به چیزی که آخر مطلبم نوشتم زیاد توجه کنی ...
ناشناس
|
GERMANY
|
۰۰:۵۰ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۶
0
0
من تا به حال ندیدم کسی رو که فقط دنبال جواب سلام ساده باشه عزیزم!!!
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین