متن اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی:
مناجات با حضرت امام زمان (عج)
از بس که ندارم غمِ دیدار شما را
گویا که رها کرده دلم کار شما را
آن روز نیاید که گناه منِ عاشق
آزرده کند چشم گُهربارِ شما را
نالایقم و دور ز کوی تو نگشتم
نازم کرم و رأفت بسیار شما را
اُفتم ز فراق تو به دامان بلا ، گر
کز دست دَهَم سایه دیوار شما را
من نوکریت را به دو عالم نفروشم
بر کس ندهم خدمت دربار شما را
در منزلتِ گریه کنِ حُزن تو این بس
زهرا کند تکرار ، عزادار شما را
در سینه زنی ، یاکه حرم ، یاکه به روضه
از من بِسِتان جان گرفتار شما را
هر بار که گشتیم گرفتار بلایی
خواندیم فقط نام علمدار شما را
در ماه عزا توشه ای از معرفتم ده
تا آن که بپویم رَهِ دشوار شما را
اشعار روضه حضرت علی اصغر (ع)
چگونه خاک بریزم به روی زیبایت
که تو بخندی و من هم کنم تماشایت
به غیر گریه بی اشک تو
جواب نبود برای ناله "هَل مِن مُعین" بابایت
مزار کوچک تو ، پُر شده است با خونت
بخواب ماهی من ، در میان دریایت
مرا ببخش عزیزم که جای قطره آب
به یک سه شعبه برآوردم تقاضایت
چگونه جسم تو پنهان کنم که می دانم
به وقت غارتمان می کنند پیدایت
بخواب در دل این خاک تا کمی وقت است
که بعد از این شود آغوش نیزه ها جایت
بیا رُباب که این شاید آخرین باری ست
که خواب می رود او با نوای لالایت
چنان زد حنجر پاکت صدا کرد
تنت را روی دستم جابجا کرد
همان تیری که سَقّا را زمین زد
تو را در پیش چشمانم فدا کرد
تو رفتی و دل من تنگ مانده
فقط گهواره ات از جنگ مانده
نشد شیرت دهم اما عزیزم
بروی سینه جای چنگ مانده