عقیق: مراسم شب شهادت امام جواد علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام علوی تهرانی و مداحی حاج حسن خلج در مسجد حضرت امیر(ع) برگزار شد.

حجت الاسلام علوی تهرانی در ادامه بحث "معرفت امام" که مدتی است در جلسات مناسبتی دنبال می کنند، بیان کردند: ما باید به سوی معرفت امام برویم اولا و ثانیا نسبت به مقامات امام معرفت داشته باشیم، دو بخش است، یکی اینکه خود معرفت موضوعیت دارد، دو اینکه ما به خود امام چه معرفتی داشته باشیم، اینکه گفتم موضوعیت دارد، روایتش را از ساحت مقدس امام باقر علیه السلام عرض می کنم، روایت به ما ملاک می دهد، ما یک ایمان داریم، یک کفر داریم، یک ظلالت، معیار ایمان، معرفت امام است، اگر کسی بخواهد بگوید من اهل ایمان هستم، باید به سوی شناخت برود.

ایشان سخنرانی خود را در شب شهادت امام جواد علیه السلام با نقل حدیثی ادامه دادند و تصریح کردند: قال الباقر علیه السلام: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ نَصَبَ عَلِیاً (علیه السلام) عَلَماً بَینَهُ وَ بَینَ خَلْقِهِ فَمَنْ عَرَفَهُ كَانَ مُؤْمِناً وَ مَنْ أَنْكَرَهُ كَانَ كَافِراً وَ مَنْ جَهِلَهُ كَانَ ضَالًّا وَ مَنْ نَصَبَ مَعَهُ شَیئاً كَانَ مُشْرِكاً وَ مَنْ جَاءَ بِوَلَایتِهِ دَخَلَ الْجَنَّةَ وَ مَنْ جَاءَ بِعَدَاوَتِهِ دَخَلَ النَّارَ .»(1)، خداوند عزوجلّ علی بن ابیطالب را نشانه ای بین خود و مخلوقاتش قرار داده است، نشانه خدا علی بن ابیطالب است.

گاه شما به جلسات هیئتتان که می خواهید می روید، در آن برگه می نویسند که آدرس: علامت پرچم، « نَصَبَ عَلِیاً (علیه السلام) عَلَماً بَینَهُ وَ بَینَ خَلْقِهِ »، علی نشانه خداست، «فَمَنْ عَرَفَهُ كَانَ مُؤْمِناً» هرکس علی علیه السلام را شناخت، اهل ایمان است، « وَ مَنْ أَنْكَرَهُ كَانَ كَافِراً »، کسی که علی علیه السلام را انکار کرد، او کافر است، « وَ مَنْ جَهِلَهُ كَانَ ضَالًّا »، و اگر کسی نسبت به علی علیه السلام نادان بود، او گمراه است، « مَنْ نَصَبَ مَعَهُ شَیئاً كَانَ مُشْرِكاً »، و اگر کسی کنار علی علیه السلام کس دیگری را قرار داد، این شخص مشرک است، « وَ مَنْ جَاءَ بِوَلَایتِهِ دَخَلَ الْجَنَّةَ »، کسی که در قیامت ولایت علی علیه السلام را با خودش بیاورد، ممکن است ما تا آخر عمرمان نتوانیم متولی ولایت باشیم، ممکن است این ولایت آنچه که خواسته اند نبوده باشد، ولی « وَ مَنْ جَاءَ بِوَلَایتِهِ »، کسی که در قیامت ولایت علی علیه السلام را با خودش برد، یعنی متولی ولایت علی بن ابیطالب بود و علامت متولی را داشت، « دَخَلَ الْجَنَّةَ »، «وَ مَنْ جَاءَ بِعَدَاوَتِهِ دَخَلَ النَّارَ »، و کسی که دشمنی علی علیه السلام را با خودش ببرد، بدون اینکه حساب و کتابی داشته باشد، او را وارد جهنم می کنند.

ایشان در نتیجه گیری بحثشان، افزودند: بنابر این عارف به علی علیه السلام، اهل ایمان است، منکر علی علیه السلام کافر، جاهل به علی علیه السلام گمراه، کسی که کنار علی علیه السلام دیگری را قرار بدهد مشرک، نکته این است، و آن اینکه در بحث های توحیدی، می گویند مشرک آن است که عبادتی را برای غیر خدا انجام دهد، ما اگر کنار علی علیه السلام کسی را قرار دهیم این چگونه می شود که شرک باشد، معنای شرک این است که حضرت صادق علیه السلام می فرمایند: « لَیستَ العبادَهُ هیَ السُّجُودُ وَلا الرَّکُوعُ وَ اِنّما هِیَ طاعَهُ الرِّجالِ، مَن اَطاعَ مَخلوقاً فی مَعصیَتِه الخالِقِ، فَقَد عَبَدَهُ »(2)، عبادت کردن سجده کردن و رکوع کردن نیست، در حالی که اطاعت می کنید از مردمان، اگر کسی از مردمان را اطاعت کرد، در مسیر عصیان و نافرمانی خدا، او را بندگی کرده اید.

 در ادامه صحبت هایشان اضافه کردند که: امام علیه السلام فرمودند: ما همان کسانی هستیم که خداوند اطاعت ما را واجب کرده است، این حکم نقل است، سنت است، پیروی از علی بن ابیطالب علیه السلام و یازده فرزند علی بی ابیطالب علیه السلام که فرزندان معصوم ایشان هستند، این به حکم عقل واجب است، چرا؟ ابا حمزه ثمالی رفت خدمت حضرت باقر علیه السلام، از امام راجع به امامت سوال کردند، حضرت فرمودند: هرکسی یک مسافت چند فرسخی را که بخواهد از محلش برود، یک راهنما با خودش می برد، یک کسی که راه را بلد باشد، حالا اگر راهنمای زنده نمی برد، نقشه می برد، یک راهنمایی را با خودش می برد، جهل تو به ملکوت بیش از جهل تو به عالم مُلک است، و در این طی مسیر نیاز به راهنما داری، برای خودت راهنمایی انتخاب کن، چه راهنمایی؟ راهنمایی که می گوید: «سَلونی قَبلَ اَن تَفقِدونی»، راهنمایی که می فرماید: « لانها هنا عِلمًا جَمًا جمّا »، اینجا پر از علم است، دنبال محرم می گردند تا بیان کنند، راهنمایی که خلیفه دوم در وصف او می گوید: یا علی(علیه السلام) چطور است که من هر چه از تو سوال می کنم، تو بلافاصله جواب می دهی و معطل نمی مانی، اصلا نمی گذاری سوال تمام شود، چطور است که تو اینجور هستی؟ حضرت به دست مبارکشان اشاره کردند، فرمودند این چندتاست؟ گفت: پنج تا،حضرت فرمودند:چرا فکر نکردی، بلافاصله جواب دادی؟ گفت: آقا این خیلی مسئلۀ روشنی است. فرمود: تمام حقائق عالم برای ما به همین میزان روشن است.

روضه خوانی حاج حسن خلج

دریـافـت

1. الكافی - الكلینی جلد 2 صفحه 388 – 389؛ دار الكتب الاسلامیة ، مرتضى آخوندى تهران - بازار سلطانی.

2. تفسیر علی بن ابراهیم قمی جلد 2، صفحه 29

3. محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، جلد 1، کتاب «الحجة»، باب هفتم، حدیث 10

گزارش و صوت: سید علی حسینی