کد خبر : ۱۳۲۲۵
تاریخ انتشار : ۰۳ مهر ۱۳۹۲ - ۰۹:۵۵
ویژه نامه عقیق به مناسبت هفته دفاع مقدس/4

فیلم دعای توسل حاج منصور در جبهه/ عکس شیخ حسین انصاریان بین رزمندگان/ یادنامه شهید گلستانی

علاوه بر محرم و صفر، بچه‌های رزمنده از هر فرصتی برای مناجات و عزاداری استفاده می‌کردند، مگر در ایام جشن که برنامه‌ها تفاوت داشت. شب‌های چهارشنبه در دعای توسل، شب‌های جمعه در دعای کمیل و در کل هفته به هر بهانه ذکر اباعبدالله و ائمه برقرار بود.
عقیق :«شور حسین است چه ها می کند...» در همه آن سال های رویایی دفاع مقدس، ذکر و نام سیدالشهدا به بچه ها توان رزم می داد، امروز پای خاطرات هر کدام از یادگاران جنگ که می نشینی، حتما از او خواهی شنید که چقدر از نواهای ماندگار سال های جنگ قوت گرفته اند.



چهارمین وِیژه نامه عقیق به ماسبت هفته دفاع مقدس شامل تصاویر و خاطراتی از آن روزهای حماسی است

فیلمی دیدنی از قرائت دعای توسل توسط حاج منصور ارضی در جبهه های جنگ


***
قاب ماندگار


عکس یادگاری رزمندگان با شیخ حسین انصاریان  . حاج محسن طاهری نیز در این عکس حضور دارد

شیخ حسین انصاریان از جمله منبری های مطرحی است که در ایام دفاع مقدس علاوه بر فعالیت های تبلیغی دوشادوش رزمندگان جنگیده است . در ادامه بخشی از خاطرات وی از آن دوران شکوهمند را می خوانید : 

سخنراني‌هاي من بيشتر در پادگان دو كوهه بود و پادگان ابوذر در غرب كشور. در سنگر‌ها و در چادرهاي رزمندگان هم هر وقت پا مي‌داد براي بچه‌ها حرف مي‌زدم اما در جلو بناي كار من اول جنگ بود حتي در رزم‌هاي‌ شبانه بچه‌ها هم شركت مي‌كردم گاهي هم به صورت پنهاني و دور از چشم بچه‌ها و فرمانده‌ها مي‌رفتم جلو چون نمي‌گذاشتند .

حاج همت، حاج عباس كريمي، حاج آقا كوثري به من مي‌گفتند كه امام راضي نيستند اشخاصي مثل من كه به جبهه مي‌آيند جلو بروند. با اين حال ما هر وقت مي‌توانستيم قسر در مي‌رفتيم و لباس را در مي‌آورديم و لباس رزمنده‌ها را مي‌پوشيديم و با بچه‌ها مي‌زديم به خط، مثلا يادم هست دو سه شبانه روز من در فاو جلوي جلو رفته بودم. شهيد دستواره تا مرا ديد توپيد به بچه‌ها كه چرا گذاشتيد حاجي بيايد اينجا كه هيچ امنيتي ندارد.

من تقريبا در تمامي حملات اصلي فاو بودم شب جمعه هم يك كميل خواندم با ضبط باطري دار و بعد فرستادند تهران. آن شب در كميل، من و آنهايي كه آنجا نشسته بودند هيچ كدام كمترين اميدي به زنده ماندن نداشتيم، چون از همه طرف موشك مي‌آمد، گلوله مي‌آمد، ولي مثل اينكه خدا مي‌خواست دعاي كميل به هم نخورد و بالاخره دعا به آخر رسيد. من آن كميل را در لباس ضد شيميايي خواندم.


***
مداح شهید

شهید محسن گلستانی درسال ۱۳۴۰ در محله‌ای به نام شهرستانک از توابع شهریار در ۲۶ کلیومتری جاده ساوه چشم به جهان گشود.

او از عملیات والفجر مقدماتی وارد لشکر حضرت رسول(ص) شد و ابتدا در تدارکات و سپس در گردان عمار و بعد در گردان حمزه مشغول شد.

در عملیات والفجر۴ در منطقه‌ی کانی‌مانگاه بعد از جدالی سخت با دشمن از ناحیه ی کتف مجروح گشت که بعد از بهبودی در بیمارستان شیراز دوباره راهی جبهه شد.
درعملیات خیبر و بدر از ناحیه‌ی چشم و گوش آسیب دید، در حالی که در بیمارستان قم بستری شده بود و تحت معالجه قرار گرفته بود، نگذاشت خانواده اش با خبر شوند و بعد از معالجه بلافاصله به جبهه برگشت.
محسن از صدای گرم و دلنشینی برخوردار بود و به خاطر همین مزیت به عنوان مداح لشکر حضرت رسول(ص) در مراسم صبحگاه و دیگر مناسبت ها مداحی می کرد.
همیشه آرزو داشت که مانند حضرت فاطمه زهرا (س)شهید شود و همان طور که دوست داشت در عملیات پیروز مندانه‌ی والفجر هشت در جاده ی فاو – ام‌القصر در حالی که دو برادرش حسن و حسین مجروح شده بودند، از ناحیه ی پهلو مورد اصابت گلوله‌ قرار گرفت و در حالی که دست به پهلو داشت در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید.

فیلمی دیدنی از قرائت دعای صباح توسط شهید گلستانی در مراسم صبحگاه پادگان دوکوهه


دریافت

***
نوای ماندگار

شبای دلتنگیمون شبیه ارونده
با صدای حاج سید مهدی میرداماد





دریافت

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین