عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۰۴۷۸۳
تاریخ انتشار : ۲۶ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۸:۱۱
امام علی(ع) نامه‌ای به فرمانروای خود در بصره نوشت و او را از عقوبت خیانت در بیت‌المال خبر داد.
عقیق:خیانت در لغت به معنای مخالفت پنهانی با حق و پیمان است که در مقابل امانت قرار دارد و از بدترین رذائل اخلاقی شمرده می‌شود.  گستره خیانت تمام شئون فردی و اجتماعی را در بر می‌گیرد که یکی از این شئونات، مسائل مالی است. اصولاً خیانت به ویژه خیانت در بیت‌المال مایه رسوایى فرد در دنیا و آخرت است و این نوع سرنوشت، منحصر در هیچ قشر خاصی نیست.  اگر خیانت در اموال عمومى و بیت‌المال رایج شود، نظام جامعه از هم گسیخته خواهد شد و چنین جامعه‌اى هرگز روى سعادت نمى‌بیند. آتش جهنم، فقر، قحطی، محرومیت از محبت خدا از جمله عواقب خیانت است که در روایات به آن‌ها اشاره شده است.

بنابراین بر متولیان امر ضروری است که به سادگی از کنار خائنان به بیت‌المال عبور نکنند؛‌ چرا که فرد خائن مانند میوه کم‌خورده‌ای است که اگر چیده نشود، سایر میوه‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد و موجب خرابی آن‌ها می‌شود.

امیرالمؤمنین(ع)‌ طی حکمرانی کوتاه‌مدت خویش بر جامعه اسلامی به شدت با این نوع کارگزاران برخورد می‌کرد. بر اساس نقل تاریخ یعقوبى امیرالمؤمنین علیه السلام خطاب به زباد بن اُبیه که از سوى عبد الله بن عباس فرمانروای بصره شده بود و ابن عباس خود از جانب امام(ع) فرمانروایى اهواز و فارس و کرمان را داشت، نوشت: فرستاده من چیز تعجب آورى را به من خبر داد او مى‌گوید: «تو این سخن را به عنوان یک راز به او گفته‌اى که منطقه‌ای سرکشى و از پرداختن بسیارى از مالیات خوددارى کردند و گفته‌اى: این سخن را به امیر مؤمنان علیه السلام نگو؛ إنّ رَسُولى أخْبَرَنى بِعَجَب زَعَمَ أَنّکَ قُلْتَ لَهُ فیما بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ: إنّ الاْکْرادَ هاجَتْ بِکَ فَکَسَرَتْ عَلَیْکَ کَسیراً منَ الْخِراجَ وَقُلْتَ لَهُ: لا تَعَلَّم بِذلِکَ أمیرَالْمُؤْمِنینَ». شاید به گمان اینکه امام علیه‌السلام از مقدار مالیاتی که قرارداد شده دقیقاً خبر نداشته باشد و هرچه براى او بفرستند مى‌پذیرد؛

در ادامه، امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «به خدا سوگند مى‌خورم، سوگندى از روی صدق که اگر به من خبر برسد که در غنایم مسلمانان به اندک یا بسیار خیانت کرده‌اى، چنان بر تو سخت بگیرم که کم‌مایه مانى و بار هزینه عیال بر دوشت سنگینى کند و حقیر و خوار شوى / و السلام؛ وَ إِنِّی أُقْسِمُ بِاللَّهِ قَسَماً صَادِقاً لَئِنْ بَلَغَنِی أَنَّکَ خُنْتَ مِنْ فَیْءِ الْمُسْلِمِینَ شَیْئاً صَغِیراً أَوْ کَبِیراً، لَأَشُدَّنَّ عَلَیْکَ شَدَّةً تَدَعُکَ قَلِیلَ الْوَفْرِ، ثَقِیلَ الظَّهْرِ، ضَئِیلَ الْأَمْرِ؛ وَ السَّلَام.»

از این قسمت نامه به خوبى استفاده مى‌شود که زیاد براى تقلیل مالیات توطئه کرده بود و به عنوان اینکه اَکراد از پرداختن مالیات به طور کامل خوددارى کردند، مى‌خواست بخشى از مالیات را به نفع خود بردارد و براى بیت‌المال نفرستد. حال عقوبت و مجازات خیانت زیاد سه امر در پى خواهد داشت که در اثر آن تمام کمالات دنیا و آخرت او را نابود مى‌کند:
1-  نخست این که ثروت اندوخته وى را مى‌گیرد و مبتلا به نقصان و کمبود مال مى‌شود.
2-  کم‌آبرو مى‌شود، عبارت: ضَئِیلَ الْأَمْرِ، کنایه از همین معناست.
این دو امر، مربوط به سلب کمال دنیوى است.
3-  بارهاى گناه پشت وى را سنگین مى‌کند. این مطلب مربوط به از بین رفتن سعادت اخروى اوست.  ممکن است منظور حضرت «سنگین‌بار شدن» در دنیا باشد; یعنى مسئولیتِ خیانت بر دوش او قرار گیرد و به دنبال آن مجازات شود و یا بر اثر بى‌نوایى پشتش براى اداره زندگى شخصى خود سنگین شود.


پی نوشت:
* شرح نهج‌البلاغه ابن میثم بحرانی (ترجمه محمدی مقدم)
* شرخ نهج‌البلاغه آیت‌الله مکارم شیرازی (پیام امام امیرالمؤمنین(ع))

منبع:تسنیم


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین