عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۰۱۷۲۷
تاریخ انتشار : ۱۳ آبان ۱۳۹۷ - ۱۱:۴۹
به وقت نماز:
يكى از همسايه هاى آيت الله سيد محمد باقر شفتى مى گويد: در اصفهان رسم بر اين بود كه دو ساعت قبل از اذان صبح در حمام ها را باز مى كردند. يك شب كه به حمام مى رفتم، از پشت ديوار منزل سيد صداى مناجات به گوشم رسيد. كنجكاو شدم و ...
عقیق:کتاب «بهترين پناهگاه حكايات و داستان هاى نماز» اثری از آقای رحيم كارگر محمديارى است که به بیان داستان های گوناگون از نماز و نمازگزاران پرداخته که منتخبی از این داستان ها در شماره های گوناگون تقدیم علاقمندان می گردد.

* مناجات آيت الله شفتى

يكى از همسايه هاى آيت الله سيد محمد باقر شفتى مى گويد:

در اصفهان رسم بر اين بود كه دو ساعت قبل از اذان صبح در حمام ها را باز مى كردند. يك شب كه به حمام مى رفتم، از پشت ديوار منزل سيد صداى مناجات به گوشم رسيد. كنجكاو شدم و جلوتر رفتم. گوش كردم و شنيدم سيد با گريه و ندبه مى گويد: الهى ! ايخيب مثلك مثلى؟ آيا خدايى چون تو، بنده اى مثل من را از رحمت خود محروم مى گرداند؟

رفتم به حمام و برگشتم، مدت حمام من دو ساعت طول كشيد. هنوز اذان صبح نشده بود. باز صداى ضجه و ناله سيد به دعا و استغاثه بلند بود.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین