اين شهيد بزرگوار ۲۲ تير ۱۳۸۱ بر اثر جراحات شيميايي به جمع دوستان شهيدش پيوست و زندگي ابدي خود را آغاز كرد.
عقیق:وقتي شانزده سال پيش اولين عكسهاي حجي خود را ميگرفت، شايد نميدانست كه
سالها بعد از شهادتش، گروهي به شهر پيغمبر ميروند تا با بازسازي آن
عكسها نتيجه بگيرند كه بايد دوست شهيدشان را آغازگر عكاسي عميق در حوزه حج
بنامند.
شاهرخ و ميثم، زمان ناشناسترين اعضاي گروه اعزامي موسسه
فرهنگي هنري مشعر در ايام عمره جاري به شهر پيغمبر بودند. چون هم روزها
چفيه به سر به زير تيغ آفتاب ميرفتند تا عكسهايي كه از شانزده سال پيش از
اماكن مدينه النبي گرفته شده بود را بازسازي كنند و هم شبها؛ البته شبها
بيشتر در بالاي پشت بام اقامتگاههاي سر به فلك كشيده مشرف به صحن مسجد
پيامبر (ص) ميرفتند تا بتوانند از فراز آنها افقهاي جذابي از مسجد النبي و
قبرستان بقيع را عكاسي كنند.
مأموريتشان بازسازي تعدادي عكس بود
كه سالها قبل توسط سعيد جانبزرگي عكاسي شده بود. جانبزرگي بيش از يك دهه
پيش از كنارمان رفته است. بين اولين و آخرين عكسهايي كه او از سرزمين وحي
گرفته حدود شش سال فاصله است و اكنون بيش از يك دهه از آخرين عكاسياش
ميگذرد؛ همان قدر كه همه در اين مدت عوض شدهاند، مناظر و اماكني كه جان
بزرگي از مدينه و مكه عكاسي كرده نيز تغيير كرده است.
كمالالدين
شاهرخ، مدرس دانشگاه علم و فرهنگ كه اكنون مجموعه عكسهاي حج كه فضاي
حجگزاري مسلمانان از چند دهه گذشته تا كنون را به تصوير ميكشند را
ساماندهي ميكند، درباره پروژه بازسازي عكسهاي حج شهيد سعيد جانبزرگي
ميگويد: سعيد جانبزرگي، ۱۲ اسفند ۱۳۴۴ در شهرري متولد شد و سال ۱۳۷۱ رشته
عكاسي را در دانشگاه هنر فراگرفت.
وي افزود: او در سال ۱۳۷۵ به
عنوان دانشجوي نمونة كشوري معرفي شد و سال ۱۳۷۶در مقطع كارشناسي ارشد قبول
شد و اين شهيد بزرگوار ۲۲ تير ۱۳۸۱ بر اثر جراحات شيميايي به جمع دوستان
شهيدش پيوست و زندگي ابدي خود را آغاز كرد.
شاهرخ خاطر نشان ميكند:
او سال ۷۶ اول رفت سوريه، بعد همان سال رفت عمره دانشجويي، بعد سال۷۷
نخستين تمتعش را از طرف سمعي و بصري بعثه رهبري (موسسه مشعر) سال ۷۸ دومين
را و سال ۷۹هم سومين و آخرين آن را تجربه كرد.
جانبزرگي تعريف
ميكرد: چه جوري عكس ميگرفتيم، چه كار ميكرديم. اولين تجربةشان بود. بعد
هم از عكسهايي كه گرفتهبود، با دوستانش توي دانشگاه يك نمايشگاه زده
بود، رئيس دانشگاه هم ديده بود و استقبال كرده بود و گفته بود دو تا از اين
عكسها را با هزينه خودمان پوستر ميكنيم.
ميگفت: «اومدم كمر بند
لباس احرامم رو ببندم، يه پيرمرده ديد گفت: ميخواي حاجي بشي؟ گفتم: آره،
گفت: حاجيها بايد شكم داشته باشن، كمر داشته باشن، خيلي مونده شما حاجي
بشي. گفتم: همينه حاجي، ديگه ما شكممون بزرگتر از اين نميشه!»
مجبور
بودند چه كلكهايي سوار كنند تا بتوانند دوربين را با خودشان ببرند تو،
بند دوربين راميانداختند گردنشان و و كاپشن را ميگرفتند جلويش، كاپشن هم
كه پف داشت، اين بود كه شرطهها متوجه نميشدند، يا بند دوربين را
ميانداختند گردنشان دوربين را هم ميانداختند پشت وكاپشن را ميپوشيدند
رويش و رد ميشدند.
يادداشتهاي شهيد عكاس حج… حمام رفتم، غسل كردم و
آمادة احرام حج تمتع شدم. نماز مغرب را به جماعت در مسجدالحرام خوانديم.
بر خلاف شبهاي قبل مسجدالحرام خلوت خلوت بود. در يك فضاي روحاني كعبة شريفه
در مقابلم بود… نسيم ملايمي ميوزيد، احساس سبكي ميكردم، ودر عين حال شرم
وحيا. در مقابل مقام ابراهيم قرار گرفتم نيت كرده: هر گونه عهد و قرارداد
با غير خدا را منحل ميكنم و تنها با خدا عقد عبوديت و بندگي ميبندم. تمام
آنچه را كه خدا حرام كرده بر خود تحريم ميكنم و هرگز پيرامون آن
نميگردم. ذكر تلبيه را گفتم و….
امروز روز عرفه است و ما در صحراي
عرفات هستيم. در حديث است كه چون جبرئيل (ع) حضرت ابراهيم (ع) را به عرفات
آورد هنگام ظهر فرمود بر گناهان خود اعتراف كن و مناسك خود را بشناس، حضرت
نيز چنين كرد.
مراسم برائت آغازشد. يك دوربين عكاسي ديجيتالي متعلق
به خبرگزاري ج. ا. ا در اختيارم بود. عكس ميگرفتم و فيالفور آنها را به
تهران از طريق شبكۀ اينترنت ارسال ميكردم، حدود ۹۰ قطعه عكس با اين دوربين
گرفتم. امروز آسمان مدينه ابرهاي زيبايي دارد، سايۀ گلدسته روي گنبد
افتاده. چنانچه ابرها تا بعد از ظهر بمانند حتماً بعد از ظهر عكسهاي
زيبايي ميتوانگرفت.
دوربين را زير كاپشن پنهان كردم تا در يك فرصت
مناسب وارد مسجدالحرام شويم، نگهبانهاي تمام درها چند برابر شده بود.
چند درب را زير نظر گرفتم، بازرسي به دقت انجام ميشد. سرانجام يكي از
دربها را براي وارد شدن انتخاب كردم و وارد شدم كه نگهبان به دوربين دست زد
ومتوجه آن شد، فوري خودم را جمع و جور كرده وازمسجد خارج شدم و در ديگري
را امتحان كرده و خدا را شكر از آن رد شديم. يادش گرامي و راهش پر رهرو باد.
در ادامه برخي از تصاويري كه شهيد جانبزرگي از سفر معنوي حج به تصوير كشيده را ميبينيد: