عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۰۰۵۰۰
تاریخ انتشار : ۱۳ مهر ۱۳۹۷ - ۱۲:۲۵
سلسله مباحث مهدویت/
برخی روایات بر این مسئله تاکید دارند که نام بردن از امام زمان به آن نامی که هم اسم پیامبر است جایز نیست و در برخی مکتوبات به صورت «م‌ح‌م‌د» یاد شده است.
عقیق:متن زیر جلسه بیست و دوم از سلسله مباحث مهدویت است که توسط حجت الاسلام سیدمحمدباقر علوی تهرانی ایراد شده است.

گفتیم در سال های اختفای امام عصر از سال ۲۵۵ تا شهادت امام عسکری، از امام مهدی(عج) خبری در دست هست و آیا کسی آن حضرت را رویت کرده است؟

تدبیر امام عسکری این بود که حضرت را به خواص شیعه نشان دادند. لذا در آن ۵ سال شخصیت های محترمی به حضور حضرت رسیده اند.

یکی از کسانی که امام زمان را در آن ۵ سال دیده است محمد ابن عثمان عمری نایب دوم امام است. محمد ابن عثمان وقتی نایب خاص امام می شود معلوم است که شخصیت مهمی است.

محمد ابن عثمان می گوید «عرض علینا أبو محمد ابنه و نحن فی منزله - و کنّا أربعین رجلا - فقال: هذا إمامکم من بعدی و خلیفتی علیکم، فأطیعوه و لا تتفرّقوا بعدی فتهلکوا فی أدیانکم، أما إنّکم لا ترونه بعد یومکم هذا». قالوا: فخرجنا من عنده فما مضت إلاّ أیّام قلائل حتّی مضی أبو محمد علیه السلام».

یعنی ما در حدود چهل نفر در خدمت حضرت امام حسن عسکری علیه السّلام بودیم، و امام فرزندش را به ما نشان داد و فرمود: این بعد از من بر شما امام است و شما هم از وی متابعت کنید و اگر مفارقت نمائید در دین هلاک خواهید گردید، و لیکن این را هم بدانید که بعد از امروز او را نخواهید دید، راوی گوید: ما از منزل بیرون شدیم و پس از چند روز حضرت درگذشت.

هر کس که تردید داشت به نزد سرشاخه های شیعه می رفت و این طایفه تردیدها را برطرف می کرد.

دو رورایت دیگر از محمد ابن عثمان می خوانم که این دیدارها در دوران غیبت صغری است.

روایت می گوید «سَأَلْتُ مُحَمَّدَ بْنَ عُثْمَانَ اَلْعَمْرِیَّ رَضِیَ اَللَّهُ عَنْهُ فَقُلْتُ لَهُ رَأَیْتَ صَاحِبَ هَذَا اَلْأَمْرِ فَقَالَ نَعَمْ وَ آخِرُ عَهْدِی بِهِ عِنْدَ بَیْتِ اَللَّهِ اَلْحَرَامِ وَ هُوَ یَقُولُ «اَللَّهُمَّ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی»

یعنی از عبد اللّه بن جعفر حمیری روایت شده است که گفت: از محمّد بن عثمان عمری - رضی اللّه عنه - پرسیدم که آیا صاحب این امر را دیده‌ای‌؟ پس گفت: آری، و آخرین بار که او را دیدار کردم، کنار بیت اللّه الحرام بود، در حالی که می گفت: خدایا به آنچه مرا وعده دادی وفا کن.

باز هم محمد ابن عثمان می گوید «و رأیته صلوات الله علیه متعلقا بأستار الکعبة فی المستجار و هو یقول: اللهم انتقم لی من أعدائک» یعنی آن حضرت را دیدم که در برابر مستجار(محل ورود و خروج مادر امیرالمومنین به کعبه)، پرده کعبه را گرفته بود و می گفت: خداوندا! به وسیله من از دشمنانت انتقام بگیر.

بحث دیگری که وجود دارد این است که اسم امام زمان چیست؟ ما آنچه در مورد ایشان بیان می کنیم کنیه ها و القاب ایشان است. در کتاب های روایی ما برای امام ۴ یا ۵ اسم بیان کرده اند.

اسم اول خودش محل بحث است. هم به استناد به عامه و هم شیعه نام امام زمان هم نام با پیامبر اسلام است. دلیل اینکه روایات عامه را می خوانیم این است که بحث از امام زمان چیزی نیست که فقط شیعه آن را مطرح کند بلکه یک بحث اعتقادی است و برای تمام مذاهب است.

اولین روایت از ابابصیر از امام صادق است که در کتاب کمال الدین آمده است. حضرت می فرمایند «قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: اَلْمَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی اِسْمُهُ اِسْمِی وَ کُنْیَتُهُ کُنْیَتِی أَشْبَهُ اَلنَّاسِ بِی خَلْقاً وَ خُلْقاً تَکُونُ لَهُ غَیْبَةٌ وَ حَیْرَةٌ حَتَّی تَضِلَّ اَلْخَلْقُ عَنْ أَدْیَانِهِمْ فَعِنْدَ ذَلِکَ یُقْبِلُ کَالشِّهَابِ اَلثَّاقِبِ فَیَمْلَؤُهَا قِسْطاً وَ عَدْلاً کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً.»

یعنی امام صادق از پدران بزرگوارشان از رسول خدا صلوات اللّه علیهم اجمعین روایت کند که فرمود: مهدیّ‌ از فرزندان من است اسم او اسم من و کنیۀ او کنیۀ من است. از نظر خلق و خلق شبیه‌ترین مردم به من است، برای او غیبت و حیرتی است تا به غایتی که مردم از ادیانشان گمراه شوند، آنگاه مانند شهاب ثاقب پیش آید و زمین را پر از عدل و داد کند همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد.

از روایات و کتاب های اهل سنت هم روایتی عرض می کنم. روایت از کتاب های المعجم الکبیر طبرانی، صحیح ابن حبان، مسند احمد ابن حنبل است.

عبدالله ابن مسعود در روایت می گوید که پیامبر فرمود «لاَ یَذْهَبُ الایام و اللیالی حَتَّی یَمْلِکَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی یُوَاطِئُ اِسْمُهُ اسمی یملاء الارض عدلاً کما ملئت جوراً و ظلما»

یعنی شب و روز نمی گذرد مگر اینکه مردی از اهل بیت من تصرف پیدا می کند که هم نام من است زمن را پر از عدل می کند همانگونه که پر از ظلم شده است.

حدیث دیگری از صحیح ابن حبان که او هم یکی از عالمان اهل سنت است نقل می کند «یخرج رجل من امتی یُوَاطِئُ اِسْمُهُ اسمی و خلقه خلقی فیملئها قسطاً و عدلاً کما ملئت ظلماً و جوراً»

یعنی مردی از امت من خروج می کند که هم نام من است و خلق و خویش مثل من است و زمین را پر از عدل و داد می کند همانگونه که از ظلم پر شده است.

لذا از روایات مشخص است که نام امام زمان هم نام با پیامبر است. هدف ما از مطرح کردن این روایات این است که بحث از امام زمان بحثی است که از دوران رسالت پیامبر مطرح بوده است. دوم اینکه این روایات را فقط شیعه نقل نکرده بلکه عامه هم این روایات را نقل کرده است.

وقتی ما به متون روایی می رویم در مورد این نام حضرت که هم نام پیامبر است نکاتی ایراد شده است. در کلام و در نوشتار به صورت حروف مقطعه و به شکل م ح م د ذکر شده است.

روایتی در کتاب کافی در این مورد آمده است. احمد ابن محمد می گوید «خَرَجَ عَنْ أَبِی مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ حِینَ قُتِلَ اَلزُّبَیْرِیُّ هَذَا جَزَاءُ مَنِ اِفْتَرَی عَلَی اَللَّهِ فِی أَوْلِیَائِهِ زَعَمَ أَنَّهُ یَقْتُلُنِی وَ لَیْسَ لِی عَقِبٌ فَکَیْفَ رَأَی قُدْرَةَ اَللَّهِ وَ وُلِدَ لَهُ وَلَدٌ سَمَّاهُ م‌ح‌م‌د سَنَةَ سِتٍّ وَ خَمْسِینَ وَ مِائَتَیْنِ.»

یعنی هنگامی که زبیری کشته شد، این مکتوب از جانب امام حسن عسکری علیه السلام بیرون آمد: این است مجازات کسی که بر خدا نسبت به اولیائش دروغ بندد، او گمان کرد که مرا خواهد کشت و نسلم قطع می‌شود، چگونه قدرت خدا را مشاهده کرد؟ و برای او پسری متولد شد که او را «م ح م د» نام گذاشت در سال ۲۵۶.

لذا امام عسکری نام فرزندشان را م ح م د فرموده اند. آیا این مطلب الان هم باید مورد توجه قرار گیرد؟ چهار دسته روایت در این زمینه یعنی جواز نام بردن از امام زمان داریم.

دسته اول این است که مطلقاً جایز نیست اسم امام زمان(که هم نام پیامبر است) را ببرید. یعنی در هیچ زمانی و در هیچ زمانی و توسط هیچ کس نباید این اسم برده شود.

اینها به سه تیپ از روایات استناد می کنند. دسته ای می گویند نام بردن از امام مساوی با کفر است.

امام صادق(ع) فرمودند «صَاحِبُ هَذَا اَلْأَمْرِ رَجُلٌ لاَ یُسَمِّیهِ بِاسْمِهِ إِلاَّ کَافِرٌ.» یعنی صاحب الامر مردی باشد که جز کافر او را به نام نخواند.

منظور از کافر در این روایت منکر خدا نیست بلکه کافر یک اطلاق دیگر دارد و آن این است که کسانی که اوامر الهی را ترک می کنند و نواهی حضرت حق را مرتکب می شوند را در منطق دین کافر می خوانند و مراد از کافر این است.

یک تیپ دیگر از روایت این است که می گوید نام بردن از حضرت جایز و شایسته نیست.

از امام صادق پرسیدند که مهدی کیست؟ حضرت فرمود «الْخامِسُ مِنْ وُلْدِ السَّابِعَ یغیبُ عَنکُمْ شَخْصُهُ، وَلا یحِلُّ لَکُمْ تَسْمِیتُهُ» یعنی مهدی (ع) از فرزندان پنجم من است که شخص او از شما غائب می شود و نامبردن او جایز نیست.

برخی از متون روایی ما هم کسی که اسم امام عصر را ببرد ملعون می دانند.

از محمد این عثمان عمری این روایت را نقل شده است که «قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عُثْمَانَ اَلْعَمْرِیُّ خَرَجَ تَوْقِیعٌ بِخَطٍّ أَعْرِفُهُ: مَنْ سَمَّانِی فِی مَجْمَعٍ مِنَ اَلنَّاسِ بِاسْمِی فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ اَللَّهِ.» یعنی توقیعی بیرون آمد که من آن خط را می شناختم: هر که نام ببرد مرا در مجمعی از مردمان پس بر او است لعنت الهی.

لذا طایفه ای از روایات می گویند به طور مطلق جایز نیست نام مبارک امام زمان که هم نام پیامبر است، برده شود.

دسته دوم از روایات می گویند جایز نیست از امام نام ببرید اما نه به طور مطلق، و تا هنگام ظهور از بردن نام حضرت منع شده اید.

از امام کاظم در مورد امام زمان سوال شد و حضرت فرمودند «تخفی علی الناس ولادته و لا یحلّ لهم تسمیته حتی یظهره اللّه عزّ و جلّ فیملأ الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما» یعنی کسی که ولادتش بر مردمان پوشیده و ذکر نامش بر آنان روا نیست تا آن گاه که خدای تعالی او را ظاهر ساخته و زمین را پر از عدل و داد کند؛ همان گونه که از ظلم و جور پرشده باشد.

دو طایفه دیگر از روایات باقی می ماند که در جلسه بعد ذکر خواهیم کرد.


منبع:مهر


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین