عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۰۰۱۷۳
تاریخ انتشار : ۰۴ مهر ۱۳۹۷ - ۱۵:۴۴
شهدای یمنی عاشورا|
بُریر خطاب به امام حسین(ع) فرمود: ای فرزند رسول خدا، خداوند به واسطۀ وجود شما بر ما منت نهاده است، به درستی که ما در رکاب شما نبرد می‌کنیم، تا آنجا که در راه [دفاع از]شما اعضای بدن‌مان تکه تکه شود.
عقیق: یمن کشوری است که در جنوبی‎ترین ناحیه شبه جزیره عربستان قرار دارد و در دوران باستان به این منطقه عربستان خوشبخت می‌گفتند.

مردم یمن حتی در طول تاریخ بشریت از پیشتازان جبهه حق علیه باطل بودند طوری که همواره یار و یاور پیامبران و رسولان بودند. آن‌ها اول قومی بودند که دعوت ابراهیم نبی را برای حج خانه خدا اجابت کردند. در این باره امام صادق(ع) در روایتی فرمودند: «إِنَّ إِبْرَاهِیمَ أَذَّنَ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ فَقَالَ أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی إِبْرَاهِیمُ خَلِیلُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تَحُجُّوا هَذَا الْبَیْتَ ...وَ کَانَ أَوَّلُ مَنْ أَجَابَهُ مِنْ أَهْلِ‏ الْیَمَن یعنی ابراهیم علیه‎السلام مردم را به حج دعوت کرد و فرمود: ای مردم من ابراهیم خلیل الله هستم. خداوند به شما فرمان می‌دهد که حج این خانه (کعبه) را به جا آورید... اولین کسانی که دعوت ابراهیم را اجابت کردند گروهی از یمنی‎ها بودند». (الکافی: ج 4 ص٢� ٥)

مردم یمن این وفاداری خویش را در آن زمان که دین اسلام وارد این سرزمین مبارک شد، به پیامبر(ص) ابراز داشتند. اُویس قرنی و نیز حذیفة بن یمان دو صحابی مشهور یمنی هستند که همواره در طول تاریخ اسلام از ایشان به عنوان یاران و شیفتگان پیامبر(ص) یاد می‌شود. حذیفة بن یمان پس از فوت پیامبر(ص) حاکم یمن شد.

همچنین ابن عباس روایت می‌کند که هرگاه پیامبر صلی الله علیه و آله با جمعی یمنی برخورد می‌کرد، می‌فرمود: مَرحَبا بِرَهط شُعَیب و أحبارِ مُوسى؛ آفرین بر خویشاوندان شعیب و دانشمندان شایسته موسی. (الأصول الستة عشر ص 251 /  بحار الأنوار، ج‏57، ص222)

بنابراین اهالی یمن در تمام دوران‌ها یار و یاور اهل‌بیت پیامبر(ص) بودند تا جایی که در واقعه کربلا به یاری امام حسین(ع) نیز شتافتند و در این راه به درجه رفیع شهادت دست یافتند. در ادامه به معرفی این شهدا می‌پردازیم. 


بُرَیر بن خُضَیر هَمْدانی مِشْرَقی 
 بُرَیر بن خُضَیر هَمْدانی مِشْرَقی منسوب به مِشرَق، شاخه‌ای از قبیلة هَمْدانِ یمن است؛ وی از شیعیان و ارادتمندان اهل‎بیت (ع) و از تابعین امیرالمؤمنین (ع) محسوب می‎شد و به سیدالقراء شهرت داشت و از جهت زهد و تقوا از سرآمدان دوران بود. همراهی او با اهل‎بیت عصمت و طهارت (ع) و از طرفی روح پاک و بزرگش محبتی از جانب خدا بود که او را هم‎ردیف بهترین اصحاب اهل‎بیت (ع) قرار داد.

زمانی که امام حسین(ع) در مکه خروج خویش را اعلام کرد، بُریر از جمله افرادی بود که از همان ابتدا توفیق همراهی با کاروان حسینی را داشت. وی با وجود سن و سال زیادی که داشت در قبال امام خویش همچون کودکی سراپا گوش و مطیع رفتار می‌کرد و این ویژگی در تمام کاروانیان موج می‌زد؛ با مرور رفتار وی در طی مسیر کاروان می‌توان این موضوع را به راحتی متوجه شد. 

به عنوان نمونه نقل است در روز عاشورا شوقی وصف‌ناپذیر بر بُریر حاکم شد طوری که این ذوق و شوق در چهره و رفتارش نمود داشت و به شوخی و بذله‌گویی می‌پرداخت. در این زمان بود که عبدالرحمن به او اشکال گرفت که این ساعت، زمان شوخی و بذله­‌گویی نیست. بریر در پاسخ گفت: «ای برادر! اقوام و خویشان من می­‌دانند که زمانی که جوان بوده­‌ام اهل بذله‌گویی نبوده‌­ام، چه رسد به زمان پیری و کهولت سن. اما من واقفم به آن چه که به زودی ملاقاتش خواهیم کرد.»

وی از جمله افرادی بود که وقتی امام حسین(ع) در روز دوم محرم بیعت را از اصحابشان برداشت و به آن‌ها اذن ترک میدان نبرد داد، پس از عباس ابن علی(ع) و زهیر برخاست و گفت: «ای فرزند رسول خدا! خداوند به واسطۀ وجود شما بر ما منت نهاده است، به درستی که ما در رکاب شما نبرد می‌کنیم، تا آنجا که در راه [دفاع از]شما اعضای بدن‌مان تکه تکه شود. پس جد شما [به واسطۀ این عمل] در روز قیامت شفیع ما خواهد شد.» او دیگر صراط حق را یافته بود و به هیچ وجه حاضر نبود از مسیری که انتخاب کرده بود دست بردارد. لذا روز به روز بر رشد و تربیت و نیز معرفتش به امام افزوده می‌شد.

بُریر هنگامی که از امام حسین(ع) اذن میدان گرفت، در مقابل دشمنان قرار گرفت و این رجز را خواند: «من بریر، فرزند خضیرم. شیر به هنگام غرش از کسی نمی‌­ترسد. اهل خیر از خیرخواهی ما آگاهند. من شما را می‌­زنم و از این کار زیان نمی‌­بینم. این کار آزادمردان است که از بریر سر می­‌زند». در این هنگام مردی از سپاه کوفه به نام رضی بن منقذ به وی حمله کرد و مدتی با یکدیگر جنگیدند تا این که بُریر او را بر زمین کوبید و بر روی سینه‌اش نشست. رضی یاران خود را فرا خواند و از آنان کمک طلبید. کعب ابن جابر بن عمرو اسدی به یاری او شتافت و بالاخره با شمشیر این ملعون بُریر به لقای خداوند پیوست.

منبع:تسنیم

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین